تحلیل به نام مردم به کام اشرافیت غربگرا(خبر ویژه)
این تحلیل را روزنامه جمهوری اسلامی منتشر کرده و نوشت: «ماجرای حجاب که با ابعاد گستردهای در ناآرامیهای دو ماه اخیر به عنوان یکی از مطالبات عدهای از معترضین به نقطه مورد نظر آنان رسیده، فقط بخش کوچکی از مطالبات ناراضیان بود. بخش اصلی و عمده مطالبات به سه موضوع مهمتر اقتصادی، مشارکت سیاسی و سیاست خارجی مربوط میشود که هنوز هیچ اثری از انعطاف مسئولین نظام در برابر آنها دیده نشده است.
شاید بهتر این باشد که گفته شود حجاب، بهانه بود و موضوعات اصلی که عوامل نارضایتیها هستند همچنان در سبد مطالبات قرار دارند. این، به معنای نادیده گرفتن موج سواران که با سوءاستفاده از نارضایتیها اقدام به ایجاد اغتشاش کردند و خسارتهای جانی و مالی زیادی را باعث شدند نیست. کاملاً قابل پیشبینی بود که مثل همیشه فرصتطلبان برای دنبال کردن اهداف خود بر موج برآمده از نارضایتیها سوار شوند و با سوء استفادههایشان زمینهای فراهم نمایند که مطالبات واقعی و برحق مردم در گرد و غبارهای برآمده از اوضاع متشنج گم شوند.
آنچه مسئولان و بزرگان نظام باید بدانند این است که پایان دادن به ناآرامی ها بدون برآورده ساختن مطالبات اصلی یعنی حل مشکلات اقتصادی و تأمین مشارکت سیاسی مردم امکانپذیر نخواهد بود. حتی اگر مسئولان بتوانند با توسل به هر شیوهای آرامش را در جامعه برقرار کنند، نباید دچار این تصور خام شوند که همه چیز تمام شده و دیگر خبری از ناآرامی نخواهد بود. نارضایتیها در چنان شرایطی نیز وجود خواهند داشت ولی به صورت آتش زیر خاکستر، آتشی که شعله آن ممکن است موقتاً فروخفته باشد ولی در اولین زمان مقتضی بار دیگر سر برخواهد آورد. بنابراین، راه درست این است که نارضایتیها به صورت ریشهای برطرف شوند و تمام زمینههای به وجود آورنده آنها نیز از میان بروند.
برای برآورده کردن مطالبات اقتصادی، وعدهدادن کافی نیست. مردم، سالهاست که با وعدهدادنهای فاقد عمل سروکار دارند و به آنها عادت کردهاند. به همین دلیل است که وعده از کسی نمیپذیرند و فقط منتظر عمل هستند.
در مورد مشارکت سیاسی، مردم از دو انتخابات مجلس (۱۳۹۸) و ریاست جمهوری (۱۴۰۰) که کاملاً مهندسی شده برگزار شدند، عصبانی هستند. مسئولان نظام باید برای بازگرداندن سازوکار انتخابات به چرخه قانونی و پرهیز از اعمال سلیقههای فراقانونی اقدام عملی نمایند تا مردم احساس مشارکت واقعی در تعیین سرنوشت خود کنند.
احساس مردم نسبت به سیاست خارجی به ویژه نادیده گرفتن سیاست محوری «نه شرقی، نه غربی» بشدت منفی است. مردم، ستیز با یک اردوگاه و تعامل بی حد و مرز با اردوگاه دیگر را قبول ندارند. این واقعیت را همه می فهمند که همین سیاست غیرمتوازن موجب هوا شدن برجام و گرفتاری های ناشی از تحریم ها شده است. تجدیدنظر در این سیاست، از خواستههای اساسی مردم است».
چند سؤال از سرمقالهنویس روزنامهای که دربست در خدمت طیف اشرافیت غربگرا قرار گرفته است:
1- مصداقاً توضیح دهید در کدام یک از اغتشاشات، عناصر اغتشاشگر حتی یک بار، موارد ادعایی شما را مورد اشاره و مطالبه قرار دادند؟!
2- اغتشاشگران، چند دهم درصد ملت 80 میلیونی ایران بودند که آنها را به نام مردم جا میزنید؟
3- «مردم» کی و کجا به شما وکالت دادهاند که از طرف آنها حرف بزنید و مطالبات باندی و جناحی خود را به جای مردم طرح کنید؟!
4- در این که بسیاری از مردم با مشکلات اقتصادی دست به گریبان هستند، شکی نیست. اما اولاً قاطبه مردم با اغتشاشگرانی که مأموریتشان آدمکشی، تخریب اموال عمومی و خصوصی، ایراد خسارت به مغازهها و کسب و کارها، ارعاب و تهدید و شرارت و جنایت بود، همراهی نکردند و ثانیاً این اغتشاشگران موجب شدند مطالبات واقعی و مشروع مردم به حاشیه رانده شود. بدینترتیب، شماها در روزنامه جمهوری اسلامی،با حمایت از اغتشاشگران،آیا مطالبات مشروع مردم را برجسته کردید یا بخشی از قطعات پازل سرویسهای جاسوسی سیا و موساد و MI6 برای ناآرام کردن ایران را چیدید؟
5- نقش 8 سال مدیریت اشرافی مدعی اعتدال و اصلاحات، در ویران کردن زیرساختهای اقتصادی و ثبت بدترین رکوردهای اقتصادی غیرقابل انکار است و اگر مردم معترض هم باشند،قبل از هر چیز به آن مدیریت پشتهمانداز و بیصلاحیت است. شما در وقوع این فاجعه اقتصادی چه نقشی ایفا کردهاید؟!
6- بخشی از فجایع اقتصادی موجود و انباشت موجود زیر سر ریلگذاری غلط برجام و معطلکردن کشور در این چرخه معیوب است. شما به عنوان حامی دولت برجام و دیگر هیچ،امروز نمیتوانید به نام مردم، از دیپلماسی کشور طلبکاری کنید؛ بلکه متهم ایراد این خسارت بزرگ بر مردم و نظام هستید که طی آن تحریمها دو برابر و رکورد تورم (60 درصد) شکسته شد.
7- در موضوع انتخابات،مدعیان اصلاحات و اعتدال به جای یک نامزد ریاست جمهوری و یک لیست برای انتخابات مجلس، چند نامزد ریاست جمهوری و چند لیست جداگانه داشتند و با این وجود و با بیاعتمادی مردم روبهرو شدند. ضمناً در سال 88 هم که بالاترین نرخ مشارکت (85 درصد مردم) رقم خورد، باز هم این غربگرایان مدعی اصلاحطلبی بودند که آن جنبش و حماسه بزرگ ملی را تبدیل به بهانه آشوب و ناامنی کردند. بنابراین این طیف رادیکال، کمترین صلاحیتی درباره اظهارنظر در زمینه انتخابات و مشارکت سیاسی ندارند.
8- اعتراف نویسنده مبنی بر این که حجاب بهانه اغتشاشات بود، نشان میدهد که هیچ اراده و سازماندهندهای جز دشمن خارجی پشت سر اغتشاشات نبوده و نباید این جریان دشمنساخته را با مشکلات واقعی و مطالبات مشروع مردم اشتباه گرفت.