مبارزه مسلحانه برای فلسطینیها یک راهحل است چون زندگی آنها برای غرب اهمیتی ندارد
سرويس خارجي-
با توجه به تنشهاي جاري در كرانه، سرويس خارجي روزنامه كيهان گفت وگويي را با «جورج بشارات»، استاد آمريكايي حقوق و تحليلگر مسائل غرب آسیا و به ویژه فلسطین داشته تا نظر او را درباره تشديد تنشهاي اخير در كرانه باختري كه به طور عمده به صورت مسلحانه انجام ميشود، جويا شود. دكتر بشارات از پدري فلسطيني الاصل و مادري آمريكايي در كانزاس آمریکا به دنيا آمد و در حال حاضر استاد حقوق در کالج حقوقیهاستینگ کالیفرنیا در سانفرانسیسکو است. او تحقيقات و آثار متعددي را درباره فلسطين تاكنون به رشته تحرير درآورده و تفسیرهای او درباره مسائل فلسطين در رسانههای آمریکایی و بینالمللی منتشر شده است. او از منتقدان سرسخت تل آويو در طول جنگ سال 2006 با لبنان است و به شدت از حق بازگشت آوارگان فلسطینی به وطن شان دفاع مي كند و خواستار بازگشت آوارگان فلسطيني 1948 است. اين استاد حقوق، همچنين از تحریم اقتصاد تل آويو حمایت میکند و در سرمقالهای که در سال 2007 توسط سان فرانسیسکو کرونیکل منتشر شد، استدلال میکند که با توجه به اشغال سرزمينهاي فلسطيني، تحریم تل آويو هم ضروری و هم موجه است. بشارات همچنين در وال استریت ژورنال و نیویورک تایمز در گزارشهاي متعددي استدلال کرده که اقدامات تل آويو در جنگهاي 2008 و 2009 غزه مصداق بارز جنایت جنگی است و خواستار پيگيري قضايي اين جنايات است.
اين استاد حقوق، در گفت وگو با كيهان تلاش دارد تا راهحلهاي دو دولتي سازمان ملل را درباره فلسطين از نظر حقوقي مورد بررسی قرار دهد و مهمتر آن كه از استفاده فلسطينيها از سلاح دفاع كرده و عمليات جوانان فلسطيني در كرانه باختري را مي ستايد، هرچند نگران افزايش تلفات در ميان فلسطينيهاست. اين گفت وگو به شرح ذيل است:
با توجه به تشدید تنشها در کرانه باختری به ویژه در چند ماه گذشته، فکر میکنید چرا اوضاع در کرانه باختری اینقدر متشنج است؟
تنش ها در کرانه باختری عمدتاً به این دلیل افزایش مییابد که بسیاری از فلسطینیها به ویژه جوانان فلسطین سنت مقاومت مسلحانه را نسبت به دیگر راهکارها ترجیح میدهند. بسیاری از فلسطینیها در برابر استعمار شهرکنشینان اسرائیلی از عملکرد و واکنش تشکیلات خودگردان ناامیدند. در واقع فلسطینیها کادر رهبری قدیمی فلسطین را که در تشکیلات خودگردان فلسطین خود را نشان میدهد، ناتوان میدانند. جوانان فلسطینی امروز میدانند که در مواجهه با استعمار مداوم اسرائیل و سرکوب خشونتآمیز آنها، مقاومت مسلحانه يك راهحل است و دیگر امیدی به نسل قدیمی کادر رهبری فلسطین بهویژه در تشکیلات خودگردان ندارد، آنها میدانند که تشکیلات خودگردان کاری را از پیش نخواهد برد.
چرا کشورهای غربی و آمریکا به تشدید تنش در فلسطین و کشتار روزانه شهروندان فلسطینی واکنشی نشان نمیدهند؟
اگر بخواهم صریح و واضح به این سؤال پاسخ دهم، باید بگویم که زندگی فلسطینیها برای نخبگان سیاسی ایالات متحده و اروپای غربی اصلا اهمیتی ندارد، آنها خود را موظف نمیدانند که وقتی جان فلسطینیها در اثر خشونت نظامیان اسرائیلی از دست میرود، واکنش و یا اقدامی انجام دهند. این عدم اقدام غربیها در برابر اقدامات خشونت بار اسرائیل به دو دلیل است: نخست نژادپرستی غرب علیه فلسطین و دوم هزینههای سیاسی بالای انتقاد از اسرائیل است، لذا ترکیب این دو عامل باعث میشود که سیاستمداران آمریکایی و غربی به تحولات فلسطین واکنشی نداشته باشند و هیچ اقدام مشخص علیه تلآویو در بیشتر کشورهای غربی انجام نشود.
نگاه فلسطينيها به تشكيلات خودگردان چگونه است؟ جایگزینهای قابل قبول بهجای محمود عباس در تشکیلات خودگردان چه کسی خواهد بود و چه کسی در تشکیلات خودگردان میتواند در برابر اشغال تلآویو واکنش قاطعتر و جسورانهتری نشان دهد؟
از نگاه فلسطینیها، تشکیلات خودگردان فلسطین یک چارچوب کاملا شکست خورده است، اما از دیدگاه اسرائیل و ایالات متحده، تشکیلات خودگردان فلسطین موفقیت بزرگی داشته است و آمریکا و اسرائیل معتقدند که تشکیلات خودگردان مسئولیت سرکوب مقاومت فلسطین در برابر شهرکنشینان را به دوش میکشد. پس به طور کلی تشکیلات خودگردان جایی در میان فلسطینیها ندارد. از نگاه فلسطینیها، «محمود عباس»، به عنوان رئیستشکیلات خودگردان برای تامین منافع فلسطین راهی جز استعفا و یا انحلال تشکیلات خودگردان ندارد و این وضعیت در مورد هر کسی که جانشین عباس هم شود، صادق است و اميدي ندارم كه جانشينان محمودعباس در تشكيلات خودگردان بتوانند عملكرد مناسبي داشته باشند.
وقتی شهرکسازیها در کرانه باختری ادامه دارد و راهحلهای سیاسی فلسطین تاکنون شکست خورده است، به نظر شما، تسلیح فلسطینیهای کرانه باختری تا چهاندازه به آنها برای آزادسازی سرزمینشان کمک میکند؟
این سؤال دشواری است، زیرا در حالی که من کاملاً درک میکنم که چرا مقاومت مسلحانه از سر گرفته میشود، و با ناامیدی فلسطینی ها از راهحلهای سیاسی احساس همدردی و همدلی میکنم، اما یک حقیقت را باید در نظر گرفت و آن این که قدرت سرکوب اسرائیل بسیار زیاد است. با توجه به عدم توازن نظامی میان دو طرف، ممکن است مبارزان فلسطینی خسارت کمتری را به اسرائیل وارد کنند و در مقابل اسرائیل تقریباً هر روز حداکثر خسارت را به فلسطینیها وارد کند و از این منظر من نگران از دست رفتن جانهای بیشتری در میان فلسطینیها هستم و امیدوارم راهحل مسلحانه در شرایط قدرت برابر نظامی دو طررف دنبال شود. البته آپارتاید آفریقای جنوبی هم هرگز متحمل شکست نظامی نشد، اما از نظر سیاسی دچار فروپاشي شد، لذا هدف اولیه مقاومت مسلحانه فلسطینیها میتواند در راستاي دستيابي به اهداف سیاسی باشد. در حالی که من به شجاعت جوانان فلسطینی که عمدتاً بدون آموزش و با وجود مشکلات و کم و کاستیهای زیاد سلاح به دست میگیرند، احترام میگذارم، اما میترسم و نگرانم که فداکاریهای آنها دستاورد مورد انتظار را به دنبال نداشته باشد و نگرانی من به طور عمده همین است، بهویژه که اقدامات جوانان فلسطینی به طور عمده بدون رهبری = فراگیر انجام میشود.