جنّ نیست ! (گفت و شنود)
گفت: برخی از این مدعیان اصلاحات (و نه همه آنها ) تمام مشکلاتی را که خودشان بر سر مردم آوار کردهاند، به دولت کنونی نسبت میدهند! و همه تلاشی را که دولت رئیسی برای جبران خرابکاریهای آنها انجام میدهد، به حساب زمینهسازی خودشان مینویسند!
گفتم: فاجعه برجام را به ملت تحمیل کردهاند، ۸ سال همه امکانات و ظرفیتها و بیتالمال را به باد فنا دادهاند، مدیران آنها ۹۲ هزار میلیارد تومان در فولاد مبارکه هپل هپو کردهاند، برای آب همدان هیچ کاری نکردند، قیمت مسکن را ۸ برابر کردهاند، ارزش پول ملی را از بین بردهاند، میلیاردها دلار ارز را برباد دادهاند، ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان قرض بالا آوردهاند، به فامیلهای ناکارآمد و بیسواد خود مسئولیت دادهاند، در حوادث طبیعی دنبال
عیش و نوش بودهاند و... حالا که دولت درپی جبران خرابکاریهای آنهاست بهجای شرمساری ابراز طلبکاری هم میکنند!
گفت: چاره کار محاکمه علنی و مجازات آنهاست. کار این جماعت از پند و اندرز و هشدار گذشته است!
گفتم: ایول! نیمههای شب، صاحبخانه متوجه سر و صدایی شد و شخصی را دید که روی بام خانه است! تصور کرد جنّ است و چند بار بسمالله و اعوذبالله گفت، ولی یارو همچنان ایستاده بود. با تعجب گفت؛ چرا ایستادهای؟ و یارو گفت؛ من جن نیستم که با بسمالله بروم! پرسید؛ پس برای چه آمدهای؟! گفت؛ مرض دارم!