سلام بر حمزه
« بزرگداشت جناب حمزه سلام الله علیه، برای کارهای بعدی زمینهسازی و منبعسازی است. ایشان یکی از اصحاب غریب و ناشناخته رسولالله صلّی الله علیه وآله، است و سال هشتم بعثت که جزء سختترین اوقات پیغمبر بود در مسجدالحرام و کنار کعبه فریاد زد که من مسلمان شدم و به دین محمد ایمان آوردم. خواصّ جامعه برای تولید چنین شخصیّتهایی که هر یک خواهد توانست جامعه را در مواقع حسّاس نجات دهد، همّت کنند. اگر چنین شخصیّتهایی درست بشوند، آن وقت دیگر تشکیل تمدّن اسلامی یک چیز قطعی خواهد بود؛ یعنی دیگر مورد تردید نخواهد بود».
محمدهادی صحرایی
یکی از دورانهای عمیق و اثرگذار تاریخ جهان را میتوان دوران صدر اسلام دانست. دورهای که تاریخ قبل از آن، امید رسیدن به آن پیش آمده و دوران بعد از آن نیز، برگرفته و متأثر از آن است. دورهای که با توجه به ظهور آخرین پیامبر خدا دارای ویژگیهای خاصی است که شناختشان مهم است. مردم جهان در آن زمان گرفتار جاهلیت عمیق و تاریک بودند و این برخلاف آنچه که به عمد، نوشته یا گفته شده است، هرگز منحصر به سرزمین حجاز نبود. به هماناندازه و یا بیشتر از سرزمین تفتیده حجاز، سایر نقاط جهان مثل سرزمینهای اروپا، آسیا و... نیز گرفتار توحش، خشونت و جهل بودند. جنگهای خونین اروپا و سنتهای وحشتناک آمریکای آن دوران و تشابه سنت اعراب جاهلی با دنیای جاهلی آن زمان اجازه قضاوت و مؤاخده یکجانبه حجاز چهارده قرن قبل را به ما نمیدهد. گرچه اعراب جاهلی از جهاتی بر اروپا و آمریکای امروز برتری دارند ولی باز هم گرفتار جهل و خشونتی هستندکه مقابله با آن طاقتفرساست.
این مقدمه از این بابت گفته شد که مبادا کسی گمان کند در آن زمان که حجاز، غرق در جهالت بود، سایر نقاط جهان در عقلانیت به سر میبردند و روم و یونان باستان مشغول قانونگذاری و هنر بودند. آشنایی با تاریخچه تأسیس «کلوسئوم» در یونان آن زمان و ایتالیای امروزین، و بررسی و مطالعه اتفاقاتی که در آنجا که مهد تمدنش مینامند، واقعیات غیرقابل باوری را به همراه میآورد. خشونت زشت و دیوانهواری که هرگز در آسیا و آفریقا و حتی حجاز جاهلی ملاحظه نشده را میتوان در آنجا دید. مردم زیادی علاقهمندانه به تماشای کشتار خونبار بردگان و دریده شدن اسرای جنگی توسط حیوانات وحشی مینشستند و دیوانه وار این خونریزی وحشتناک را تشویق میکردند. اگر محقق منصفی به دنبال ریشه خشونت میگردد باید آن را در تاریخ تمدن غرب جست وجو کند. جایی که جنون خشونت و خون و کشتار بیگناهان ارزش و شجاعت شمرده میشد و امثال این مکانهای نفرین شده، بدون عبرتگیری و نگاه نقادانه، به عنوان مفاخر و موزه اروپا معرفی میشوند.
اسلام، در سرزمینی ظهور کرد و پیامبر مکرم ما در فضایی شروع به انجام مأموریتش کرد که گرچه سنتهای خوبی مثل پایبندی به پیمانهای اخوت و حمایت و امثال آن مرسوم و میهمان ارجمند بود، ولی مثل سایر نقاط جهان و اقوام دیگر، مقاومت گسترده مشرکین و بتپرستان و صاحبان زر و زور و تزویر، مانع انجام هرگونه «دعوت» به یکتاپرستی و عدالتخواهی و اخلاق انسانی میشد. قرآن شرایط آن روز اعراب حجاز را چنین یادآوری میکند که « شما قبل از اسلام بر لبه پرتگاه آتش بودید و به وسیله پیامبر نجات یافتید».1 بتپرستی، اگرچه هنوز هم در جهان امروزی مرسوم است و حتی در آمریکا برخی مردم به برخی اعضای « گاو وال استریتی»، تبرک میجویند و از او طلب فرزند میکنند ولی در حجاز 14 قرن پیش، مثل روم و یونان و بسیاری دیگر از کشورها، این سنت غلط فراگیر و مرسوم بود و مردم بتهای ساخته خود را میپرستیدند.
در این جهالت حاکم، دعوت به تعقل و خداپرستی کاری سخت و طاقت فرساست که تنها از ایمانی قوی و سعه صدری وسیع برمیآید. منصفانه این است که بگوییم حتی مرور داستانهای صدر اسلام و سرگذشت روزهای آغازین بعثت و اتفاقاتی که برای پیامبر اسلام پیش آمده غیرقابل تحمل است و سخن گفتن و استدلال با مردمی که خالی از تفکر نقادانه و استدلالهای ابتدایی هستند، بسیار مشکلتر از آن است که بتوان به آناندیشید. علاوهبر اینها مردمی که به بیسوادی، خشونت، غارت، قمار، ربا، شراب، زنا و زنده به گور کردن دختران و... عادت کرده و معروف شده و به تاریکی خو گرفتهاند، بیشک سر به اطاعت خدا فرو نمیآورند، چه رسد به پذیرش پایه گذاری تمدن بزرگی که بعد از 150 سال، حاکم اسلامی بتواند ساعت شماته داری به شارلمان، پادشاه فرانسه بدهد که مردمش به خیال آنکه روح اجنه در آن است بر شاه خود بشورند.
عظمت کار پیامبر اعظم(ص) در این است که در مدتی کوتاه توانست با کمک و فداکاری امثال علی و فاطمه و خدیجه و حمزه و سلمان و ابوذر و... که سلام و درود خدا برآنها، در مردمی که مشخصاتشان گفته شد تحولی ایجاد کند و ارزشهایی را پایه گذاری کند که در آن، امثال ابوذرغفاری، صهیب رومی، سلمان فارسی، بلال حبشی و دیگرانی از ملیتهای مختلف برادر شوند و در یک صف و شانه به شانه به نماز و عبادت بایستند و در راه خدا جهاد کنند. کار کم و کوچکی است؟ سخنان رهبر معظم که در ابتدا آمد و با طرح شخصیت حمزه سیدالشهداء به عنوان فردی مؤثر در تمدن سازی، برخوردی حرفهای با تاریخ است که میتواند آن را از دانشی تفریحی به علمی کاربردی تبدیل کند. بیگمان موفقیت پیامبر اسلام، پس از سعه شخصیتی ایشان، مدیون تربیت و تدبیر شخصیتهایی است که توانستند عرب و جهان جاهلی را از لبه پرتگاه دوزخ نجات دهند و تمدن عظیم اسلامی را پدید آورند.
حمزه، یکی از چهرههای درخشان جهان اسلام است که باتوجه به شخصیت مهم و محوریاش، متأسفانه با دسیسه یا غفلت، هنوز غریب و ناشناخته مانده است. او که دارای «عزم راسخ» و «قدرت شناخت» بود توانست باتولید قدرت و اعتبار و حمایت قاطع از اسلام و پیامبر مکرم، به عنوان تکیه گاهی محکم و پناهی استوار برای پیامبر و مؤمنین و کابوس ترس و مرگ برای مشرکین باشد. در آغاز اسلام، که دوران قلدری بوجهل و بوسفیان بود، کتک مفصلی به ابوجهل زد و از پیامبر اسلام، اعلام حمایت رسمی نمود. پیامبر اسلام، فرماندهی اولین سریه را به او سپرد. در جریان سقیفه مولایمان فرمود « واحمزتاه، لاحمزه لی الیوم » و حضرت زهرا سلام الله علیها، به قبر او پناه میبرد و شکوه میکرد. اینها گوشهای گویا از نقش کلیدی حمزه است. یکی از اسرای جنگ بدر که حمزه را نمیشناخت، نشانی اش را به مسلمانان داد و نامش را پرسید و گفت که در این جنگ، هرچه بر سر ما آمد از او بود. بیدلیل نیست که او را «اسدالله» و «اسد رسوله»، لقب دادند.
حضرت حمزه، چنان شخصیت عظیمی است که پیامبر خدا(ص) در کنار پیکر مُثله شده اش در معرکه احد فرمود: «دیگر به مصیبتی مانند مصیبت تو گرفتار نخواهم شد و هرگز سختتر از این بر من نخواهد گذشت» و این جمله، «لایوم کیومک یا حمزه » پیامبر است که گویاتر از هر سخنی است. پیامبر اسلام در کنار تمام هفتاد شهید احد بر پیکر او نیز نماز گزارد و از زنان و خانوادههای شهدای مدینه و انصار خواست تا برایش عزاداری کنند و با این کارها او را شهید شاخص صدر اسلام معرفی نمود. پس از سالها، وحشی غلامی که قاتل حمزه شد به مدینه آمد و اسلام آورد و توبه کرد. پیامبر رحمت، توبه اش را پذیرفت و گفت جایی برو که نبینمت و پیش چشمم نباشی. داغ حمزه سنگین است و هرگز از خاطرهها نرود و نبودش هرگز برای پیامبرمان جبران نشد.
او همان کسی است که با امیرالمؤمنین علی و جعفر و عبیده علیهمالسلام و خدا و پیامبرش معاهده کرد تا در« جهاد حتّی الشهاده» همراه هم باشند. آنها پیش از مولایمان علی به آرزوی خود رسیدند. گزیده ابتدایی این نوشته برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار اعضای همایش بینالمللی حضرت حمزه سیّدالشّهداء است که بهمن ماه سال گذشته مطرح شد و ایشان ضمن معرفی حمزه به عنوان شخصیتی که برای تمدن نوین اسلامی به امثال آن نیاز داریم، معرفی و بزرگداشت او را خدمت به جهان اسلام دانستند و تربیت چنین افرادی را سفارش اکید کردند. مشابه شخصیت و شهادت این شهید جلیل القدر را میتوان در حاج قاسم دید و داغ حمزه را با داغ سردار إرباً إربای انقلاب اسلامی سنجید. با این تفاوت که مردم ما برای حاج قاسم، سنگ تمام گذاشتند ولی حمزه سیدالشهداء یارغریبی بود که پیکرش را زنان بدکار و بدنام مشرک، مُثله کردند و گوش و بینیاش را گردنآویز خود کردند.
خدایش بیامرزد و ما را با او محشور نماید و راهش را برای شروع تمدن بزرگ و نوین اسلامی پر رهرو کند که انقلاب اسلامی به امثال او نیاز مبرم دارد.
______________________
1- آیه 103 سوره آل عمران