غفلت از اصول و هموار شدن راه فرصتطلبان در ورزش!(نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
چند روز قبل در همین ستون نوشتیم که ورزش ما اصولی اداره و مدیریت نمیشود و این وضعیت هم مربوط به حالا و امروز و این دوره از مدیریت ورزش نیست، بلکه میتوان به صراحت و جرات گفت هیچ وقت ورزش درست و بر اساس اصول، مدیریت نشده و روزمرگی و روش باری به هرجهت بر آن حاکم بوده است. دلیل آن را همه میدانیم و بارها به آن پرداخته ایم. دلیل اصلی این است که امر ورزش، به عنوان یک سروکار پرمخاطب اجتماعی از سوی دولتمردان و مدیران ارشد جامعه، جدی گرفته نشده و لذا اهمیت بایسته و شایسته را برای آن قائل نبودهاند.
نگاهی به اسامی و سوابق افرادی که طی سالها بر مناصب بالا و حساس مدیریتی ورزش تکیه زده و اداره و مدیریت را بر عهده داشتهاند، خود سند محکم و گواه روشن و مستدلی است برای اثبات این حرف و نظر که آنهایی که وظیفه دارند و طبق قانون متولی امر ورزش هستند، ورزش را جدی نگرفته و در سپردن مسئولیتهای حساس آن به افراد، خیلی از اصول حتی ابتدایی و بدیهی و در راس همه « شایستهسالاری» را رعایت نکردهاند.
آیا اصولا در دنیایی که بر سراسر آن حساب و کتاب و قانون و اصول حاکم است و«ذره» اش حساب دارد و«برگی» بیحساب از درختی پایین نمیافتد، میتوانیم با عدم رعایت اصول و عقلانیت و به شیوه هرکی به هرکی و باری به هرجهت و شوخی گرفتن قانون طبیعت، به چرخش صحیح امور و حرکت توام با پیشرفت ورزش دل ببندیم و امیدوار باشیم؟! همواره و در طول تاریخ به ویژه در دوران اخیر و شروع عصر صنعتی و مدرنیسم و پیچیده شدن مسائل اجتماعی و تخصصی شدن امور، کشورها و دولتها برای پیشبرد برنامهها وتحقق اهداف متنوع خود سعی میکنند در هر امری از امور، کار را به دست کاردان بسپارند و نخبگان و متخصصان و«بهترین» و شایسته ترینها را جذب کنند و در جای خود و مناصب مربوطه به کار وفعالیت مشغول بدارند. این اصلی است که در آئین مقدس اسلام وکتاب آسمانی آن بسیار توصیه و در سیره و سنت پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) به تمامی و با دقت رعایت شده است.
نگاهی به سیره حکومتی حضرت علی(ع) و تاریخ زندگانی ایشان خاصه در دوره پایانی که با حکومت و خلافت توام است به وضوح نشان میدهد که تلاش و جهد ایشان از آغاز حکومت معطوف بر این بود که افراد نالایق و مفتخور و مردم آزار را برکنار و به جای آنها در حکومت خود از افراد لایق و شایسته و خدمتگزار استفاده کند. علی(ع) چون حاضر نبود به آدمهای زیاده خواه و عناصر فاسد و ضد مردم و منافع اجتماع «باج» بدهد، از جانب همین جریانات به شکل مستقیم و غیر مستقیم با سه جنگ سنگین (جمل و صفین و نهروان) روبهرو شد اما حاضر نشد از مواضع اصولی و عقلایی خود کوتاه بیاید و با مفسدان و دزدها و حرامخوارها و غارتگران بیتالمال، ولو در کوتاه مدت مماشات کند و مقابل آنها، ولو موقتا کوتاه بیاید.... و البته در پایان هم جان بر سر این راه گذاشت و حاضر نشد برسر حاکمیت عدالت وحق مردم و جامعه با مفسدان معامله کند و کنار بیاید تا آنجا که نویسنده و متفکری مسیحی(جرج جرداق) مینویسد«قتل فی محراب عبادته لشدت عدله» (علی) در محراب عدالت شهید شد به خاطر سختی و شدتی که در عدالت داشت».
بنابراین وقتی اصولی که هم مکاتب راستین الهی و شخصیتهای ممتاز انسانی و هم علم و تجربه بشری بر آن تاکید وسفارش میکنند در ورزش ما- ان شاء الله جاهای دیگر اینطور نباشد که متاسفانه خیلی جاها هست!- رعایت نمیشود و مدیران ارشد و دولتها در گماردن افراد وتعیین مدیران ورزش، به جای در نظر داشتن و رعایت اصول، خاصه اصل حیاتی و البته بدیهی « شایستهسالاری» از ملاک و معیارهای بیربط وغیرعقلایی مثل رفیق بازی و باند بازی و قوم و خویش بازی و جناح گرایی و... استفاده میکنند و عملا به هیچ آیین و مکتبی پایبند نیستند و اصول علمی وتجربه شده را قربانی گرایشها و سلیقههای شخصی میکنند و آنها را «هیچ» میانگارند و بدتر وتاسف بارتر از این، علیرغم اینکه بسیار از اسلام میگویند و از شخصیتی تابناک چون علی(ع) دم میزنند، خیلی جاها از جمله تعیین و نصب کارگزاران ورزش درست برعکس سیره و روش آنها عمل میکنند و یادشان میرود که « عمل» نباشد،«ایمان» به تنهایی کافی نیست و دین خدا همه به ویژه مومنان را همواره به « ایمان» و «عمل صالح» فرا میخوانند، بله در چنین وضع وحالی که ورزش ما اصولی و مطابق هیچ مکتب و دکترین عاقلانه و منطقی اداره نمیشود، باید هم وضع به اینجایی برسد که حالا رسیده است!
باید هم از سر و کول آن قالتاقهای فرصتطلب و عناصر بیشخصیت بالا و پایین بروند و آدمهای شریف و اصیل و با سوابق روشن ورزشی کنار بنشینند وهاج و واج، جولان دادن و اظهار فضل این عناصر را نظاره کنند. باید هم کلیت ورزش که باید به عنوان یک سرمایه ملی در خدمت مردم و منافع ملی و ایجاد شور و نشاط سالم و ارتقای روحیه نسل جوان و افتخارآفرینی بینالمللی به کار گرفته شود، در خدمت منافع پست و حقیر شخصی عدهای رخنه کرده قرار بگیرد.
باید هم زیان « قرارداد ویلموتسی» از جیب مردم پرداخته شود، باید هم گلر درجه ۳ خارجی پرسپولیس ۲۵ میلیارد روی دست این باشگاه بگذارد، باید هم هر روز شاهد افشای اسنادی باشیم که بیانگر ریخت و پاشهای وحشیانه و پرداخت پاداشها و حقوقهای نجومی به مشتی بیکاره الدنگ در فدراسیون فوتبال است، باید هم اردوی تیم ملی فوتبال به محل فساد و فحشا تبدیل شود، باید هم تیم ملی فوتبال بازیچه دست جریانات ناسالم و بیشرم و سیری ناپذیر دلالی قرار بگیرد تا برایش مربی و سرمربی و سرپرست و مشاور و حتی بازیکن و « ارنج» تعیین کنند. با این ساز وکار مدیریتی مردود- که هم علم و عقل آن را رد میکند و هم شرع و دین- اگر وضعیت ورزش غیر از این باشد، باید تعجب کرد.