ابو حسن بلال؛ تسلیمناپذیر
روایتی از زندگی سردار رشید اسلام شهید حاج علی باز (ابو حسن)
از فرماندهان ارشد مقاومت اسلامی لبنان- بخش دوم
جواد مهدیزاده
اوحسن در دوران ابتدای مبارزه و حضور در محورهای محل استقرار نیروهای مقاومت اسلامی در بیروت، دوستی پیدا کرد که با او در نماز و اعمال دینی در مسجد همراهی و مشارکت داشت. این دوست «صلاح غندور» نام داشت و تا قبل از حوادث سنگین دهه 80 میلادی (60 شمسی/ حوادثی نظیر جنگ ایران و عراق و حمله اسرائیل به لبنان) همراه خانواده اش در کویت زندگی میکرد اما ناگزیر به بازگشت به لبنان شد.
صلاح غندور چند سال بعد (1995/1374) در یک عملیات استشهادی بسیار مهم علیه کاروان و پایگاه نظامی «شماره 17» ارتش رژیم صهیونیستی در ورودی شهر «بنت جبیل» به شهادت رسید.
دوستان دیگری هم که در میدان نبرد و حین یک مأموریت آبی-خاکی از بیروت به حومه صیدا و عمق منطقه اشغالی جنوب پیدا کرد، سردار جوان و نخبه مقاومت اسلامی «حاج سمیر مطوط» بود (در قسمت نهم مجموعه پرچمداران حسین(ع) به شرح زندگی این فرمانده نابغه تاریخ مقاومت پرداخته شد) که بخش مهمی از نبردهای مقاومت اسلامی در جنوب را با وجود سن کمش در آن زمان (حدودا 20 سال) فرماندهی میکرد.
***
از بسیاری از نبردهایی که در تاریخ مقاومت اسلامی شرکت کرد، زخمهایی برداشت. تا روز شهادتش، حداقل 20 بار در درگیری با نیروهای دشمن (اعم از صهیونیستها و تکفیریها و گروههای شبه نظامی) مجروح شد.
در یکی از این درگیریها در اطراف بیروت از ناحیه دست مجروح شد اما با وجود جراحت به نبرد ادامه داد.
***
اردیبهشت 1367 (می 1988) ارتش رژیم صهیونیستی با هدف گسترش دوباره بخشی از منطقه اشغالی، سعی داشت از طریق شهرک «میدون» در بقاع غربی به مناطق آزاد نفوذ کند. نیروهای مقاومت اسلامی فورا برای مقابله با این حرکت، که ادامه اشغال مناطق بقاع غربی بود، دست به عملیات متقابل زدند.
«بلال» به همراه یکی از دوستانش در آن زمان مشغول مراقبت از وضعیت محور استقرار نیروهای مقاومت اسلامی در جنوب بیروت بودند. به همین دلیل فورا درخواست اعزام به جبهه بقاع غربی و منطقه میدون را با فرماندهان ارشد مطرح کردند. درخواست آنان مورد پذیرش واقع شد و آنان، به همراه گروهی دیگر از رزمندگان مقاومت اسلامی، دو روز بعد وارد درگیری با ارتش اسرائیل در منطقه میدون شدند.
«بلال» و همرزمانش در نبرد میدون موفق شدند نیروهایی که فرماندهی آنان را «اسحاق رابین»، «شائول موفاز» و «مئیر داگان» (سه شخصیت بسیار مهم در تاریخ سیاسی و نظامی رژیم اشغالگر قدس) برعهده داشتند، به سختی شکست دهند.
***
«نزار عوده» یکی از دوستانش در درگیری با صهیونیستها در آذر 1368 (دسامبر 1989) به شهادت رسید. از آنجا که خانوادهاش از منطقه اشغالیشان (خیام) به جنوب بیروت (ضاحیه) آمده بودند، تشییع شهید در ضاحیه انجام شد.
به رسم تمام شهدای مقاومت اسلامی تا آن زمان، روی بدن شهید پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران را قرار دادند. علی باز هم به همراه تعدادی دیگر از دوستان شهید، او را تا آرامگاه ابدی در روضهالشهیدین همراهی کرد. اینجا هم مانند تشییع دوستان شهید دیگرش، در مداحی و سینهزنی جزو میانداران بود. یکی از دوستان شان که دوربین در دست داشت، از این صحنه فیلمبرداری میکرد.
خانواده عوده خانوادهای بود که چند مبارز تحویل جامعه داده بود. نزار عضو مقاومت اسلامی بود و برادرش یونس عضو جبهه ملی مقاومت (شبه نظامیان مبارز متحد سوریه در لبنان)، اما هر دو با ارتش اسرائیل میجنگیدند.
***
یکی از محورهای عملیاتی که بسیار در آن حضور فعالی داشت، منطقه اقلیم التفاح بود. حساسیت این منطقه بهاندازهای زیاد بود که «حاج بلال»، که حالا «ابوحسن» هم نامیده میشد، تمام رفت و آمد و موقعیت نیروهای دشمن را زیر نظر داشت. با این وجود خودش شخصا در جابجایی سلاحها، مهمات و غذا برای نیروها پیشقدم میشد.
***
«حسن» پسر بزرگش به فرماندهی یک واحد از نوجوانان پیشاهنگ در «کشافهًْ المهدی(عج)» رسیده بود. در همان زمان ابوحسن مسئولیت نظامی مقاومت اسلامی را در همان منطقه به عهده داشت. یک بار که با حسن و دیگر مسئولان پیشاهنگ در آن منطقه ملاقات داشت، همه از میزان اطلاعات دقیق او در مورد کودکان و نوجوانان عضو جمعیت پیشاهنگی در آن منطقه متعجب شدند.
او به این حد اکتفا نکرد و توصیههایی هم برای پسرش و دیگر دوستان او در جمعیت ارائه کرد که با استقبال آنها مواجه شد.
***
چند سال از عقبنشینی ارتش اسرائیل از جنوب لبنان میگذشت. با این وجود هرازگاهی مقاومت اسلامی دست به عملیاتهایی در مزارع شبعا میزد چون پرونده اسرا و انتفاضه فلسطین در جریان بود.
یکی از کارهایی که مقاومت اسلامی به صورت دائم روی آن اشراف داشت، برگزاری مراسم رژه و نمایشهای نظامی در روز جهانی قدس در بیروت، بعلبک، صور و مناطق مرزی بود.
ابوحسن هم به عنوان یکی از مسئولان ارشد آموزش نیروهای مقاومت اسلامی برای برنامههای روز جهانی قدس در بیروت، تمام روند این رزمایش از رژه نیروها تا نمایش راپل را مدیریت کرد.
خود او هم شخصا در رأس «گروهان اول شهید استشهادی صلاح غندور» پیشاپیش نیروهای سبزپوش در جایگاه رژه قرار گرفت و هنگام عبور از جایگاه حضار، رو به سید حسن نصرالله، اطاعت نظامی داد.
این آخرین و باشکوه ترین برنامه رژه گسترده حزبالله برای روز جهانی قدس در بزرگراه «شهید سیدهادی نصرالله» در جنوب بیروت بود. یک سال بعد، جنگ 33 روزه با ارتش رژیم صهیونیستی آغاز شد.
ادامه دارد...