نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
دوقطبیسازیهای جعلی مدعیان اصلاحات به «منافع ملی –آرمانهای انقلاب» رسید
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «منافع ملي و آرمان ايدئولوژيك» نوشت: «منافع ملي در واقع عنوان كلي است كه موضوعاتي مانند امنيت ملي، تماميت ارضي، حاكميت ملي، پيشرفت و توسعه همهجانبه و استقلال سياسي را شامل ميشود. براي همه كشورهاي جهان، اصل مهم و تعيينكننده در سياست خارجي، تامين منافع ملي است و غالب دولتها، هيچ آرماني فراتر از مرزهاي جغرافيايي را مدنظر ندارند... ما از سويي بايد منافع ملي ايران را پاس بداريم و از سوي ديگر منافع ايدئولوژيك و آرماني هم مدنظر سياستگذاران كشور است. پرسش محوري اين است كه در چند دهه گذشته ما با كدامين منطق عمل كرديم و اين دو دسته منافع را چگونه پي گرفتهايم؟»
این روزنامه در ادامه نوشت: «در چند دهه گذشته، از اين منظر به انقلاب اسلامي ايران توجه شد كه اين انقلاب همزمان هم «اسلامي» است و هم «ملي.» از بعد اسلامي بودن، انقلاب ما به خارج از مرزها توجه دارد و از بعد ملي بودن درصدد حل مشكلات سياسي و اقتصادي كشور است. آيا در هر شرايطي ميتوان به برآورده شدن همزمان هر دو دسته از اهداف انقلاب، اميد داشت يا اينكه بايد اولويتبندي كرد و مثلا حفظ قدرت و عمران كشور و توسعه اقتصاد ملي را مقدم بر آرمانهاي برون مرزي انقلاب اسلامي مدنظر قرار داد؟»
گفتنی است جریان سمپات غرب در داخل ایران در سالهای اخیر با بهرهگیری از تکنسینهای عملیات روانی دوقطبیهای جعلی متعددی را در دستور کار قراردادهاند. از سوی دیگر راه اصلی نفوذ غرب در ایران همچنان از طریق شکلدهی به دوقطبیهای جدید و همراستا با دوقطبیهای سابق هموار میشود. اگر تا دیروز دوقطبی معیشت-هستهای و دوقطبیهای تکمیلکننده آن مانند توافق-جنگ، توافق-عدم توافق و... را ساختند، امروز ساخت و پرداخت دوقطبیهای دیگری مانند منطقه-معیشت، موشکی-معیشت، ارتباط-انزوا و یا منافع ملی – آرمانهای انقلاب در دستور کار قرار گرفته است.
مهمترین پاشنهآشیل طرفداران چنین تزهایی، برخورد و تزاحم شدید آن با ارزش بالاتری همچون «آزادی» است؛ اگر استقلال را «آزادی در قیاس یک ملت» تعریف کنیم، یکی از معضلات طرفداران تز توسعه آن خواهد بود که چگونه در عین جانبداری تام و تمام از لیبرالیزم غربی و ارزش برتر دانستن آزادی، قادر خواهند بود فروختن آزادی یک ملت را توجیه کنند؟ در حقیقت تز توسعه برونزا با یک پارادوکس بسیار بزرگ روبهروست: فروختن نقد «آزادی یک ملت» در ازای توسعهای که دستیابی به آن نیز با این تز کاملاً بعید به نظر میرسد!
نکته قابل تامل دیگر اینکه ایدئولوژی و آرمانهای مقدس اسلامی بدون استثنا بر مبنای منافع ملی و برای تامین منافع ملی بنا شده تلاش مدعیان اصلاحات برای مقابل هم قراردادن منافع مردم و آرمانهای انقلاب در واقع پوشاندن همان مسئله اصلی یعنی میل به فروختن استقلال و آزادی کشور است.
مذاکرات مستقیم با آمریکا منافع ایران را تأمین کرد؟!
روزنامه آرمان روز گذشته در مطلبی با عنوان «با وجود اینکه مذاکرات احیای برجام طبق برخی اخبار روند خوبی در پیش دارد اما مذاکرات مشخصا کوتاه نخواهد بود... همچنان فضای بیاعتمادی حاکم است ولی اگر فضای گفتمانی سازنده بین دو طرف اصلی یعنی ایران و آمریکا ایجاد شود و طرفین اراده داشته باشند مشخصا فضای تخریبی کاهش مییابد و شاید توافق زودتر حاصل شود. یعنی تا این لحظه برجام گروگان فضای گفتمانی ناصحیح ایران و آمریکاست. مذاکره غیرمستقیم امروز منافع ایران را تامین نمیکند.»
گفتنی است جریان اصلاحطلب هیچگاه آمریکا را به دلیل اعمال تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران محکوم نکرده و مورد مواخذه قرار نمیدهد. این طیف میگوید مشکل از ماست که کم امتیاز دادیم و باید خیلی بیشتر اینها به آمریکا امتیاز بدهیم تا بلکه تغییری ایجاد شود. جریان اصلاحطلب راهحل گشایش اقتصادی را در امتیازدهی یکطرفه به آمریکا خلاصه کرده است.
تقلای این طیف و اصرار بر لزوم مذاکره و توافق با آمریکا در این دوره از مذاکرات در حالی است که این افراد با فرمولهای دشمن محاسبه و عمل میکنند؛ آنها 8 سال این نظریه را دنبال کردند و حالا سؤال این است که نتیجه این رویکرد چه شد؟ آیا تحریمها لغو شد؟! آیا تأثیری در معیشت مردم داشت و آیا اعتبار پاسپورت ایرانی و پول ملی افزایش یافت؟!
سیاست اصولی دولت سیزدهم مبنی بر آن است که مذاکرات هستهای پیش از این انجام شده و سال 94 به پایان رسیده و به برجام منتهی شده است، لذا از اینجا به بعد مذاکرات بر مبنای لغو تحریمها دنبال میشود و باید از نظریه مقاومت و تحریمزدایی بهره گرفته شود.
بودجه به درستی انقباضی بسته شده است
روزنامه آفتاب یزد در شماره اخیر خود نوشت: روز گذشته لایحه بودجه توسط رئیسجمهور تقریبا در موعد قانونی تقدیم مجلس شورای اسلامی شد... ارسال لایحه در موعد مقرر اقدام نیکی از سوی دولت بود... نکته بعدی آنکه لایحه بودجه ۱۴۰۱ به درستی انقباضی بسته شده است. شرایط اقتصادی و فشار تحریم چارهای نگذاشته تا دولت در مخارج بسیار محتاط عمل کند و سعی نماید از راههای جایگزین نفت، بودجه خود را محقق سازد. فی المثل درخصوص درآمدهای مالیاتی به عدد بالای ۵۰ درصد اشاره شده است که اگر محقق شود قطعا گام بزرگی برای اتکای دولت به درآمدهای مشخص و سالم است.
در ادامه این مطلب آمده است: هر چند در مجموع حکم کلی صادر نمودن در مورد لایحه در حال حاضر صحیح نیست ولی در میان سخنان رئیسجمهور هنگام ارائه لایحه جملهای طرح شد که امیدوارکننده است. سهم بزرگی از آسیبهای اقتصادی که متحمل میشویم بودجه وصله و پینهای است و جبران کسریها با چاپ پول. لیکن دیروز سید ابراهیم رئیسی تاکید ویژهای بر موضوع واقعی بودن لایحه وعدم کسری و چاپ پول داشت که جای امیدواری دارد. به نظر میرسد اگر به واقع چنین باشد که رئیسجمهور تاکید نموده و از سوی دیگر مذاکرات حساس برجامی به اهداف مورد نظر که رفع تحریمهاست برسد میتوان امیدوار بود که حداقل قدری از لحاظ اقتصادی کشور در سال آتی بهتر و روبه جلو باشد.
برجامی که شما بر این ملت تحمیل کردید
روزنامه شرق در یادداشتی در شماره دیروز خود نوشت: «این روزها تیم جدید مذاکرهکننده هستهای در حالی در وین مشغول رتقوفتق امور است که هم از حمایتی ششدانگ در ساختار سیاسی برخوردار است و هم دیگر دلواپسِ دلواپسی دلواپسان نیست.»
طیف موسوم به اصلاحطلب به رقم شعارهای ویترینی قشنگی که در برابر دیدگان مخاطب خود قرار میدهند اما در واقعیت به هیچ عنوان تحمل مواردی مانند نقد و یا نظارت را ندارند و یک نمونه از مصادیق آنچه گفتیم در همین سطرهای شرق به وضوح دیده میشود.
این طیف هرگاه انتقادی را نسبت به خود و منافع حزبی و جناحی خود میبینند از طرق مختلف به آن یورش میبرند. یکی از طریقهای پر کاربرد این جماعت استهزا و به سخره گرفتن آن انتقاد یا طیفی که انتقاد را مطرح کرده است. در فقره مذکور نیز جریان موسوم به اصلاحطلب به همراه رسانههای فارسی زبان خارج از کشور چنان سمپاشی علیه گروه منتقد را آغاز کردند و چنان روی عبارت دلواپس مانور دادند که آن را تا آنجا که میتوانند به لجن بکشند.
در ادامه این نوشتار آمده: «یادمان نرفته جریانی که در داخل به «دلواپسان» معروف شدند، نخستین بار در میتینگی با عنوان «ما دلواپسیم» شناسایی شدند. آنها بعد از آن بارها به اشکال مختلف و با ادعای منتقد، تیم هستهای را نواختند[!!]. در کتاب «راز سر به مهر» که روایتی مشروح از مذاکرات تیم هستهای دولت قبل تا رسیدن به توافق برجام است، بارها و بارها به همین نام، به آنها و نقششان در روند مذاکرات اشاره شده است. خواندن این کتاب ازاینرو ضروری است که این تصویر را که دلواپسان صرفا کارکردی داخلی داشتند و با اهداف سیاسی- جناحی – حزبی در روند مذاکرات اخلال ایجاد میکردند، کاملا بر هم میزند. واقعیت ماجرا بسیار فراتر بود. در کتاب «راز سر به مهر» به طور مفصل به نقش تخریبی جریان موسوم به دلواپسان در روند مذاکرات اشاره میشود[!!] به اینکه اعضای تیم مذاکرهکننده بارها به صورت ناگهانی در وسط مذاکرات خود را در برابر عمل انجامشده دلواپسان میدیدند[!!]؛ اینکه مجبور میشدند به ادعاهایی که از سوی این جریان در فضای رسانهای مطرح میشده و علیه یا مخل روند مذاکرات در حال طیشدن بوده، به طرف مقابل پاسخ دهند.»
نکته آن است که روزنامههای اصلاحطلب از جمله همین روزنامه شرق در صبح روز اجرایی شدن توافق تیترهایی نظیر اینها را منتشر کردند: «صبح بدون تحریم»، «تحریمها به تاریخ پیوست»، «تحریمها رفت» و... تنها 2-3 ماه وقت لازم بود که جامعه ایران به این نکته پی ببرد که طیف موسوم به اصلاحطلب چگونه آنها را فریب داده است. همان چیزی که مدیرمسئول روزنامه شرق در مصاحبهای از آن یاد کرده و گفته بود که ما روزنامههای اصلاحطلب به بزک کردن برجام پرداختیم.
سالها از آن تاریخ گذشته و مردم ایران به تجربهای تلخ دریافتند که مدعیان بلد بودن دیپلماسی و زبان دنیا چگونه برجامی را به آنها تحمیل کردند که جادهای یک طرفه برای منافع غرب بوده و حالا این جماعت (چنانکه در یادداشت مورد بحث خواندید) در تلاش است تا به هر لطایفالحیلی دست برده و بگویند که ما و روش و منش ما درست بوده اما منتقدان با نوشتن نقد و اظهار نظر در مورد برجام مانع آن شدند!!
تصورش هم مضحک است که توافقی که بین قدرتهای بزرگ دنیا با ایران صورت گرفت آن هم با مذاکراتی پشت درهای بسته با چند نقد و اظهار نظر معیوب شده است!!
باید به ایشان گفت با وجود این نقدها و اظهارنظرها چنین برجامی را به این ملت تحمیل کردید اگر این نقدها نبود چگونه برجامی را بر دامن این ملت مظلوم میگذاشتید و تا کجا منافع ملت را به پای کدخدا ذبح میکردید؟!