اهمیت تزکیه نفس و راههای تحقق آن
سید مجید آقایی
در نوشتار حاضر اهمیت و جایگاه تزکیه نفس در قرآن و اهتمام پیامبران به این امر و راه های تحقق تزکیه و خودسازی مورد بررسی قرار گرفته است.
* * *
چیستی تزکیه
تزکیه برگرفته از ماده زکو به معنای پاکی، نمو، بالندگی، رشد، صلاح، شایستگی و مدح است. (لسان العرب، ج6، ص64) و تزکیه نفس، تلاش برای دستیابی به سببهایی است که به پاکی و طهارت نفس و رشد و بالندگی آن میانجامد.
تزکیه نفس، عمل و مجاهدتی است که از سوی شخص برای تحول از وضعیت موجود و رسیدن به وضعیت برتر کمالی است. این همان چیزی است که مراد و مطلوب انسان مومن و هدف از نوشتار است.
اهمیت و ارزش تزکیه نفس
در قرآن برای تزکیه نفس به عنوان یکی از مهمترین اهداف ایمان جایگاه ویژه و ارزش خاصی بیان شده است. تزکیه نفس به عنوان دو ماموریت پیامبران مورد توجه قرآن قرار گرفته و در آیه 2 سوره جمعه و نیز آیه 164 آلعمران از آن به عنوان هدف نخست و یا دوم بعثت پیامبران یاد شده است. به این معنا که پیامبران آمدهاند تا خود به عنوان عامل بیرونی اقدام به تزکیه نفوس بشری کنند؛ زیرا انسان موجودی است که برای رسیدن به کمال نیازمند است تا هم از درون و هم از بیرون مورد توجه قرار گیرد. پیامبران با آوردن دستورها و آموختن عملی شیوههای رهایی از نقص و چگونگی رشد آسان و درست، به شخص کمک میکنند تا تزکیه را در جهت درست انجام دهد و عامل درونی کمک میکند که این رشد از مقام قوه به فعلیت درآید و تغییر و تحول کمالی انجام پذیرد.
پیامبران به انسان میآموزند که راه کمال چیست و عناصر و مولفههای کمالی کدامند و چگونه میتوان به آسانی به کمالی دست یافت. توجه ویژه اسلام به عنوان دین اولین و آخرین به عنصر تزکیه نفس موجب شده که این مهم مورد توجه ویژه پیامبران بزرگی چون حضرت ابراهیم(ع) قرار گیرد و آن حضرت از خدا پاکی و پیراستگی واقعی فرزندانش را از خدا درخواست کند. (بقره، آیات 127 تا 129)
تاکید قرآن و تقدیم تزکیه و تطهیر و پرورش نفس نسبت به تعلیم و آموزش آن نیز ارزش و جایگاه مهم مسئله پرورش را به خوبی نشان میدهد (بقره آیه 151 و آلعمران آیه 164) هرچند که در سوره جمعه پس از تعلیم از تزکیه یاد شده است ولی تقدیم دو مورد اول خود بیانگر اولویت ارزش و مقام تزکیه بر تعلیم است. البته میتوان این رای و نظر را تقویت کرد که در مسئله آموزش و پرورش تاکید قرآن بر همراهی و هماهنگی آن دو است و خداوند خواهان توجه همزمان به هر دو عنصر اصلی برای تکامل کامل انسان است، لذا همزمان با هر دانشی میبایست عمل صورت گیرد و اینگونه است که میان ایمان و عمل صالح هماهنگی و سازواری میافتد. هیچ ایمانی بدون عمل صالح و هیچ عمل صالحی بدون ایمان نمیتواند وجود داشته و یا مفید باشد.
این مسائل از نقش و ارزش هیچیک از عمل صالح (در اینجا تزکیه نفس) و ایمان (در اینجا دانش و باورهای دینی و راههای کمالیابی و شناخت هدف) نمیکاهد بلکه بر همراهی و هماهنگی تعلیم و تزکیه میافزاید. قرآن بیان میکند که این دو عنصر ایمان و عمل، پیامدی جز تزکیه نفس ندارد. (طه، آیه 75 و 769)
زمینههای تزکیه نفس
قرآن به عنوان کتاب راهنمای انسان به سوی کمال لایق بشری، راههایی را برای رسیدن به این مقصد و مقصود بیان میکند که در اینجا به برخی از موارد اشاره میشود.
انسان بهطور طبیعی از شهوات و غرایزی برخوردار است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. خداوند به عنوان آفریدگار و نیز پروردگاری که انسان را پرورش میکند به همه خصوصیات انسان و آفریدهاش آگاه است؛ از این رو دستورهای آن همواره با توجه به نیازها و شرایط فطری، طبیعی و غریزی انسان است. بر این اساس است که دین اسلام را دین فطرت نامیده است که با توجه به این خصوصیات آمده است. شهید مطهری بر این نکته تاکید میکند که هر دین و مکتبی که با طبیعت و فطرت انسان مخالفت ورزد از دایره ایمانی مردم بیرون میرود و مردم آن را به کناری میگذارند.
گرایش به شهوات و زینتهای دنیا امری طبیعی و غریزی است و انسان به زن و فرزند و مال و غذا و نوشیدنیها و اموری از این دست علاقهمند است. از این رو مخالفت با امور طبیعی و غریزی نمیتواند مفید باشد. اسلام و قرآن تنها از تعدی و تجاوز و زیادهروی و نیز اسراف در امور غریزی پرهیز میدهد و از آن نهی میکند. اما نسبت به امر طبیعی و در حدود و چارچوبهای طبیعی و قانونی آن را مورد توجه و تشویق قرار میدهد. ازدواج به عنوان عامل طبیعی در کنترل و مهار جنسی امری است که قرآن به عنوان روش مهم برای تزکیه نفس برمیشمارد. برخلاف دیدگاههای تزکیه نفسی مذاهب و ادیان خودساخته و عرفاننما که زن و ازدواج را یا مردود دانسته و یا آزاد و رها میسازند، اسلام آن را عاملی برای تزکیه میداند و عمل به آن در محدوده مجاز را زمینهساز تزکیه نفس و خودسازی برمیشمارد. لوط پیامبر با نشان دادن دختران خود به قومش میفرماید: این دختران من برای شما پاکیزهترند (هود آیه 78)، به این معنا که ازدواج میتواند به عنوان عاملی مهم در تزکیه نفس و طهارت آن عمل کند.
در آیه 232 سوره بقره نهتنها ازدواج را عامل بازدارنده برنمیشمارد بلکه جلوگیری نکردن از ازدواج زنان مطلقه را زمینهای برای طهارت فزونتر برای جامعه برمیشمارد و مومنان را تشویق میکند که زمینه را برای این عمل فراهم کنند. در نگرش قرآن ازدواج نکردن زنان مطلقه به جهانی که همگان از آن آگاه هستند موجب میشود تا جامعه امنیت خود را از دست دهد و فساد و تباهی در جامعه گسترش یابد.
از دیگر عواملی که میتواند زمینهساز تزکیه باشد و پیش از این به آن اشاره شد، مسئله آموزش است. اما ناگفته نماند که مراد از آموزش هر آموزش و تعلیمی نیست؛ زیرا دایره آموزش آنچنان وسیع است که همه مسائل حق و باطل را دربر میگیرد. از آنجا که قرآن دستور کامل و سازنده است، به همه نکات و لطایف آموزش توجه داشته و به آن اهتمام میورزد. از این رو در آموزش به دو اصل اساسی توجه میدهد و تعلیم مفید و سازنده در بخش تزکیه و خودسازی را به آموزش کتاب (یعنی گزارههای معرفتی و آموزههای دستوری آسمانی و قوانین) و حکمت (یعنی فلسفه و دانش هدف خلقت و تدبیر امور و شناخت حقایق عالم) محدود میسازد. (بقره آیه 129 و نیز در مسئله تشریع و آموزههای دستوری، آیه 6 سوره مائده هدف و فلسفه تشریع احکام را تطهیر و تزکیه نفوس انسانی برمیشمارد.)
در قرآن به عوامل دیگری چون بعثت پیامبر (بقره آیه 129 و جمعه آیه 2)، تلاوت قرآن (همان) حضور در مسجد (توبه آیه 108)، رعایت آداب معاشرت (نور آیه 27 و 28) رعایت حریم محمدی(ص) (احزاب آیه 53) عفت (نور آیه 30) فضل الهی (نور آیه 21) صدقه نجوا (مجادله آیه 12) و مانند آن اشاره شده است. این عوامل را میتوان بخشی از عناوین یادشده و یا توضیح تکمیلی و یا بیان مصادیق و موارد دانست؛ زیرا رعایت آداب معاشرت و یا تلاوت قرآن و حضور در مسجد جزوی از اعمال صالح و فراگیری دانش است که بیان شده است.
آثار تزکیه نفس
قرآن برای تزکیهکنندگان آثاری را بیان میکند که این آثار در حقیقت بیانگر بخشی از کمالات مطلوب انسان است. به این عنوان که رستگاری و آسایش و آرامش اخروی به معنای رسیدن به کمال درونی است که جزا و پاداش موفور و یا پاداش وفاقی عمل و ایمان انسان است و یا پاداش و فضل کمالی است که خداوند به تفضل به انسان عنایت میکند. (شمس آیه 7 و 9 و نیز اعلی آیه 14) خشنودی خداوند(لیل آیه 18 و 21) مقام تسلیم(بقره آیه 128 و 129) و نیز محبت خداوند(بقره آیه 222 و نیز توبه آیه 108) از آثار طبیعی تزکیه نفس است. البته آثار دیگری برای تزکیه نفس بیان شده است که میتوان به فهم حقایق قرآن(واقعه آیه 77 و 79) اشاره کرد که به جهت ایجاد فضای سالم ایجاد میشود.
موانع تزکیه
قرآن همانگونه که به عوامل ایجادی تزکیه و خودسازی اشاره میکند به موانع بازدارنده و محرومیتساز نیز اشاره دارد. از مهمترین این موانع میتوان به عواملی چون تحریف حقایق قرآن و سایر کتب آسمانی(مائده آیه 41) سوداگری با عهد و پیمان الهی(آل عمران آیه 77) و سود و منفعتطلبی با کتب و آیات الهی و ارتزاق از راه دین(بقره آیه 174) سوگندهای ناروا و ناحق برای دستیابی به متاع دنیوی و کتمان حق و معارف دینی(همان) اشاره کرد.