اعاده حیثیّت و شفّافسازی
زمینهپژوهی یک رخداد تاریخساز- مصطفی غفّاری
یکی از مهمترین وجوه مناظرههای انتخاباتی، طرح اتّهامات اثباتنشده و غیرمنصفانه نسبت به برخی چهرههای برجسته نظام اسلامی بود؛ به خصوص که آنها فرصت دفاع از خود در کوران رقابتها را نیافتند. رهبر انقلاب در این مورد نیز خلاف رویّه سابق خود در نماز جمعه، با نام بردن از این افراد و ذکر خصوصیّات و خدمات آنها، سعی کردند غبار ابهام را کنار بزنند تا مردم و به ویژه جوانان در تحلیل مسائل کشور به اشتباه نیفتند و ماجراها را درست تحلیل
کنند.
«بنده در نماز جمعه هیچوقت رسمم نبوده است از افراد اسم بیاورم؛ امّا اینجا چون اسم آورده شده است، مجبورم اسم بیاورم. بهطور خاص از آقای هاشمی رفسنجانی، از آقای ناطق نوری من لازم است اسم بیاورم و باید بگویم....»
البتّه آقای هاشمی رفسنجانی در همین رابطه، سهشنبه قبل از انتخابات، نامه گلایهآمیزی به رهبری نوشته بود. در آخرین ساعتهای رقابت و در حین رأیگیری نیز یک پاسخ مجعول امّا منسوب به رهبری بهطور گسترده برای عدّه زیادی از مردم پیامک شد. واقعیّت این بود که آیتالله خامنهای هیچ پاسخی به آن نامه نداده بودند و به روایت آقای هاشمی، حتّی بعد از اطّلاع از مضمون آن گفته بودند «هیچ ملاحظهای روی نامه ندارم ولی اگر جای شما بودم، بعد از انتخابات منتشر میکردم.1»
امّا حال که انتخابات تمام شده بود، رهبری وظیفه میدانستند در این مورد موضع صریحتری بگیرند تا از «بیانصافی» در حقّ ایشان جلوگیری شود:
«آقای هاشمی از اصلیترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزین جدّی و پیگیرِ قبل از انقلاب بود؛ بعد از پیروزی انقلاب از مؤثّرترین شخصیّتهای جمهوری اسلامی در کنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در کنار رهبری تا امروز. این مرد بارها تا مرز شهادت پیش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب میکرد و به مبارزین میداد. اینها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ایشان مسئولیّتهای زیادی داشت: 8 سال رئیسجمهور بود؛ قبلش رئیس مجلس بود؛ بعد مسئولیّتهای دیگری داشت. در طول این مدّت هیچ موردی را سراغ نداریم که ایشان برای خودش از انقلاب یک اندوختهای درست کرده باشد. اینها یک حقایقی است؛ اینها را باید دانست. در حسّاسترین مقاطع، ایشان در خدمت انقلاب و نظام بوده.»
در عینحال، رهبر انقلاب اختلافنظر خود با آقای هاشمی رفسنجانی در مورد برخی مسائل اداره کشور را نیز شفّاف با مردم در میان
گذاشتند:
«من البتّه در موارد متعدّدی با آقای هاشمی اختلافنظر داریم، که طبیعی هم هست؛ ولی مردم نباید دچار توهّم بشوند، چیز دیگری فکر کنند. البتّه بین ایشان و بین آقای رئیسجمهور از همان انتخاب سال 84 تا امروز اختلافنظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینه مسائل خارجی اختلافنظر دارند، هم در زمینه نحوه اجرای عدالت اجتماعی اختلافنظر دارند، هم در برخی مسائل فرهنگی اختلافنظر دارند؛ و نظر آقای رئیسجمهور به نظر بنده نزدیکتر است.»
این بخش از سخنان رهبر انقلاب، به مذاق بسیاری خوش نیامد و تلاش شد تا اینطور وانمود شود که این به معنای جانبداری رهبری از نامزد پیروز انتخابات است. در حالیکه:
یکم: رهبر انقلاب در همین خطبه و در اقدامی بیسابقه، در حضور رئیسجمهور عملکرد وی را در برابر نمازگزاران و شنوندگان و بینندگان با تفصیل به نقد کشیدند.
دوّم: ایشان قبل از انتخابات گفته بودند که حمایتشان از خدمات دولت یا شخص رئیسجمهور به معنای رأی انتخاباتی ایشان نیست.
سوّم: این تبیین موضع از سوی ایشان نیز بعد از انتخابات صورت میگرفت و پیش از آن به اطّلاع مردم نرسید تا بر رأی آنها و نتیجه نهایی انتخابات اثرگذار باشد.
چهارم: این مقایسه و موضعگیری اساساً میان دو نامزد انتخابات نبود؛ همانطور که آقای موسوی نیز در جریان مناظره با آقای احمدینژاد گفته بود، عملکرد آقای رفسنجانی ارتباطی به وی بهعنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری نداشت: «آقای هاشمی و آقای خاتمی اشخاص بزرگی هستند که خودشان با آقای دکتر باید مناظره کنند و جواب خودشان را بدهند و بنده یک مشکلاتی با دولت دارم و بهخاطر خطری وارد این صحنه شدم که در مورد آن صحبت خواهم کرد و وارد دوران آقای هاشمی و خاتمی نخواهم شد.»
پنجم: در سخنان رهبر انقلاب اساساً «عینیّت و تطابق» نظرات ایشان با رئیسجمهور وقت مطرح نبود، بلکه سخن از نزدیکتر بودن یا دورتر بودن دیدگاهها بود؛ ضمن اینکه این نزدیکی مواضع در همه موضوعات نبود.
ششم: تأییدات رهبری از آقای احمدینژاد بیشتر به آرمانها و گفتمان مطرحشده وی برمیگشت،
در حالیکه تأیید ایشان نسبت به جناب آقای هاشمی رفسنجانی، تجلیل از شخص و شخصیّت ایشان بود.
رهبر انقلاب از آقای ناطق نوری نیز نام بردند که موجب تشکّر وی در پاسخ به اظهار لطف رهبری شد. آقای ناطق نوری روز یکشنبه 31 خرداد طیّ نامهای سخنان رهبری را فصلالخطاب دانست و نوشت: «اکنون نیز در اختیار رهبری معظّم انقلاب هستم.»؛ امّا آقای هاشمی رفسنجانی که در نامه تاریخی 19 خرداد 1388 خود را «دوست، همراه و همسنگر دیروز، امروز و فردای» رهبری خوانده بود، سکوت را ترجیح داد.
بخش دیگری از موضع رهبری در این قضیّه، به نحوه برخورد نظام اسلامی با موضوع فساد مالی مربوط میشد. ایشان در اینجا نیز مطابق رویّه خود در مخالفت با «بزرگنمایی فساد» و «طرح اتّهامات اثباتنشده»، عملاً رویکرد انتخاباتی نامزد منتخب را مورد انتقاد قرار دادند:
«با فساد باید در هر نقطهای که هست، مبارزه کرد. من میخواهم این را عرض بکنم: ما مدّعی نیستیم در نظام ما فساد مالی و اقتصادی وجود ندارد؛ چرا، اگر وجود نداشت که بنده آن نامه
8 مادّهای را چند سال قبل خطاب به رؤسای محترم سه قوّه نمینوشتم و اینقدر روی آن تأکید نمیکردم؛ چرا، هست؛ امّا میخواهم این را بگویم: نظام جمهوری اسلامی، همین امروز یکی از سالمترین نظامهای سیاسی و اجتماعی در دنیا است. اینکه ما بیاییم به استناد گزارش فلان مرجع صهیونیستی، نظام را و کشور را متّهم کنیم به فساد، این مطلقاً درست نیست؛ این هم که ما اشخاص را، مسئولین را بیجهت در زمینه فساد زیر سؤال ببریم، این هم درست نیست.»
نظام اسلامی اهل خیانت نیست
آیتالله خامنهای در اوج این خطبه، روی یک مسئله محوری تأکید داشتند: «نظام اسلامی به امانت مردم خیانت نمیکند. مردم اطمینان دارند؛ امّا برخی از طرفداران نامزدها هم اطمینان داشته باشند که جمهوری اسلامی اهل خیانت در آرای مردم نیست. سازوکارهای قانونی انتخابات در کشور ما اجازه تقلّب نمیدهد. این را هرکسی که دستاندرکار مسائل انتخابات هست و از مسائل انتخابات آگاه است، تصدیق میکند؛ آن هم در حدّ 11 میلیون تفاوت.»
این استدلال ایشان را همانگونه که آقای آخوندی - عضو برجسته ستاد مهندس موسوی - نیز در دیدار نمایندگان نامزدها با رهبر انقلاب (26 خرداد 1388) تصریح کرده بود، دیگر افراد مسئول سابق و مسئولین وقت کشور نیز بیان کردند؛ حتّی فردی مانند مصطفی تاجزاده که معاون سیاسی وزیر کشور دولتهای هفتم و هشتم بود، گفت: «برای بنده که تجربه انتخابات را دارم میدانم که در انتخابات تقلّب نشده. ممکن است که یکی دو میلیون عقب جلو شده باشد ولی ما نتیجه انتخابات را باختیم. حالا بهجای 25 میلیون و 14 میلیون شده باشد 24 میلیون و 15 میلیون مثلاً؛ ما انتخابات را باختیم».
به نظر میرسد همین اطمینانبخشی آیتالله خامنهای در جایگاه رهبری انقلاب موجب ریزش هواداران نامزد معترض در خیابانهای تهران شد؛ شمار معترضان که در روزهای گذشته توسّط رسانههای بیگانه میلیونی برآورد میشد، روزهای بعد به کمتر از 70 هزار نفر آنهم به روایت کاربران توئیتر از بی.بی.سی رسید.
رهبر انقلاب در آستانه انتخابات ریاستجمهوری بعدی در خرداد 1392 نیز پاسداری از رأی مردم را با ادبیّات «حقّالنّاس» دنبال کردند که مورد تمجید گروههای گوناگون سیاسی قرار گرفت و همچون گذشته، در اطمینانآفرینی نسبت به امانتداری نظام مؤثّر بود.
پانوشت:
1- ماهنامه مدیریّت ارتباطات، شماره 2، تیر 1389.