عوامل شکست نهضت کوفه (3)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
با توجه به اینکه مردم کوفه به امام حسین(ع) نامه نوشتند و آن حضرت را برای تشکیل حکومت اسلامی به کوفه دعوت کردند، و حتی با نماینده امام حسین(ع)«مسلم ابن عقیل» بیعت کردند، اما ناگهان نظرشان به کلی تغییر کرد و ابتدا از مسلم دوری کردند تا در تنهایی به شهادت رسید و سپس رویاروی امام حسین(ع) در کربلا ایستادند و آن حضرت را به شهادت رساندند! چه عوامل و علل و اسبابی موجبات این دگردیسی ماهوی را فراهم آورد و چگونه افراد به سرعت رنگ عوض کردند؟
پاسخ:
در دو بخش قبلی پاسخ به این سؤال از منظر جامعهشناسی به جامعه کوفه از نظر نژادی، اعتقادی و سیاسی شامل: حامیان اهل بیت(ع) پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم:
3- شیعیان طبقه سوم (شیعیان خاموش)
گروه سوم از علاقمندان اهل بیت(ع) کسانی بودند که نه همانند دسته اول در ظاهر و باطن و قول و فعل از اهل بیت (ع) دفاع میکردند، و نه همانند دسته دوم علاقهای ظاهری داشتند. این دسته اهل بیت(ع) را در قلب خود دوست داشتند، ولی جرئت اظهار ارادت نسبت به آنان را نداشتند. اینان به تعبیر امام صادق(ع) علاقمندان تراز وسطند:«والطبقه الثالثه: النمط الاوسط، احبونا فی السرو لم یحبونافی العلانیهًْ» گروه سوم در رتبه وسطند، ما را در نهان دوست دارند، اما آشکارا با ما دوستی نمیکنند.
(تحف العقول،ص325) سپس در تبیین ویژگیهای دسته سوم میفرماید: به جان خودم اگر آنان ما را در باطن دوست میداشتند و نه در ظاهر، روزهداران روز و عابدان شب میبودند و اثر عبادت را در چهرهشان میدیدی، و تسلیم و فرمانبردار بودند (همان) بنابراین گناه حمایت نکردن از نهضت امام حسین(ع) به دوش شیعیان دسته دوم و سوم یعنی شیعیان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و نیز کسانی است که از نام شیعه سوءاستفاده میکردند، قرار میگیرند!
هواداران بنیامیه
هواداران بنیامیه، بخش قابل توجهی از مردم کوفه را تشکیل میدادند. در آن دوران که بیست سال از حکومت امویان در کوفه میگذشت، افراد بسیاری جذب آنها شده بودند. هواداران بنیامیه در کوفه از تشکل و سازماندهی قوی و نیرومندی برخوردار بودند. افرادی مانند: عمروبن حجاج زبیدی، یزید ابن حرث، عمروبن حریث، عبدالله ابن مسلم، عماره ابن عقبه، عمرابن سعد و مسلمابن عمر و باهلی از سران آنان به شماره میرفتند و همینها بودند که وقتی از پیشرفت کار مسلم بن عقیل و ضعف و سستی«نعمان ابن بشیر» فرماندار کوفه احساس خطر کردند، به شام نامه نوشتند و زمینه را برای عزل نعمان و فرمانروایی «ابن زیاد» فراهم ساختند. گفته شده که روسا و متنفذان قبایل کوفه از این حزب بودهاند، و این امر خود باعث گرایش بسیاری از مردم به این سو میشده است.
خوارج
علیرغم سرکوب خوارج در جنگ نهروان، سیاستهای غیراسلامی معاویه باعث شد که خوارج کوفه در زمان او قدرت بگیرند. آنان در سال 43 ق در دوران فرمانروایی «مغیرهابن شعبه» بر کوفه، به رهبری «مستورد» قیام کردند، ولی کارشان به شکست انجامید. «زیادبن ابیه» نیز پس از به عهده گرفتن فرمانداری کوفه در سال 50 ق، نقش مهمی در سرکوب آنها داشت. پس از مرگ زیاد در سال 53 ق، خوارج کوفه به رهبری «حیان ابن ظبیان» در سال 58 ق قیامی دیگر ترتیب دادند، و این بار ابن زیاد پس از به عهده گرفتن زمام امور کوفه، به سرکوب آنها پرداخت. بنابراین با توجه به درگیری خوارج با امویان، شاید بتوان گفت که آنان در جریان نهضت حسینی، با هیچ یک از دو طرف همکاری نکردند.
افراد بیتفاوت و متلونالمزاج
بخش قابل توجهی از جوامع مختلف را کسانی تشکیل میدهند که یا همه حوادث اجتماعی را بیاهمیت میشمارند، و یا هر روز، به رنگی درمیآیند. در کوفه نیز طبعا جمعی بودند که نه به اهل بیت(ع) علاقه داشتند، و نه هوادار بنیامیه بودند، بلکه هوادار شکم و شهوت خویش بودند و هر کس میتوانست زندگی آنان را تامین کند، از او پیروی میکردند!
ادامه دارد