kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۰۶۳۸
تاریخ انتشار : ۰۷ تير ۱۴۰۰ - ۲۱:۴۸
اولویت‌های فرهنگی دولت سیزدهم از نگاه هنرمندان - بخش دوم

طرحی نو در فرهنگ و هنر با حضور مدیران متعهد و متخصص

 

آواربرداری از مدیریت فرهنگ و هنر را می‌توان چکیده‌ای از رسالت و مسئولیت دولت آینده در عرصه‌های مختلف فرهنگی و هنری دانست. به این معنی که دولت سیزدهم به ریاست ابراهیم رئیسی باید در اغلب زمینه‌ها و خیلی از موارد، دقیقاً برعکس دولت فعلی عمل کند. چراکه وقتی پای درد دل و صحبت‌های هنرمندان، شاعران و نویسندگان از طیف‌ها و با گرایش‌های مختلف فکری و سبکی می‌نشینیم، همه آنها به‌اتفاق از وضعیت رشته‌ای که در آن به ذوق آزمایی مشغول هستند ناراضی‌اند. سینمای ایران امروز در بدترین شرایط خودش طی چهار دهه اخیر قرار دارد و عملاً تعطیل است، در حوزه کتاب، به دلیل گرانی افسارگسیخته کاغذ و کاهش شدید خرید کتاب، هم ناشران و هم نویسندگان در مضیقه قرار دارند.
دل‌های اهالی تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی هم پر است. اما دولت آینده چگونه می‌تواند این اوضاع آشفته و بغرنج را بهبود ببخشد؟
یکی از عوامل توزیع و پویایی فرهنگ در جوامع، رسانه‌ها و اهالی رسانه هستند. درواقع، رسانه‌ها نقش حلقه واسط بین تولیدکنندگان محصولات فرهنگی و عموم را به عهده‌دارند؛ بنابراین در کنار هنرمندان و کارشناسان و منتقدان فرهنگی، اهالی رسانه نیز از پیچ‌وخم‌ها و آسیب‌ها و ملزومات مدیریت فرهنگی توسط دولت آگاهی دارند.
به همین دلیل هم در این بخش از گزارش برای شناسایی اولویت‌های فرهنگی دولت سیزدهم، سراغ اهالی رسانه رفتیم تا نظرات آنها را جویا شویم. با ما همراه شوید.
ضریب دادن به هنر انقلابی
باتوجه‌به اینکه با مرور عملکرد دولت روحانی در حوزه فرهنگ و هنر به مجموعه‌ای از کم‌کاری‌ها رسیدیم، دولت رئیسی در این حوزه، راهی طولانی و موضوعات متعددی برای رفع این کم‌کاری‌ها در پیش دارد. «حسین قرایی» معاون فرهنگی دانشگاه صداوسیما به گزارشگر کیهان می‌گوید: «به نظر من مهم‌ترین اولویت رئیس‌جمهور منتخب که الحمدلله با رأی بالایی هم انتخاب شده در حوزه مدیریت فرهنگی، ضریب دادن به جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است. این خودش یک سرفصل جدید در فعالیت دولت‌ها خواهد شد. یعنی یک کار خلاقانه که اتفاقاً از عهده حضرت آیت‌الله رئیسی هم برمی‌آید.
ما یک وزیر ارشاد می‌خواهیم که شب و روزکار کند، از پشت میز بلند شود و فضای فکری و فرهنگی انقلابی را از روستا تا شهر گسترش دهد و هنر مردمی که همان هنر انقلابی است را ضریب دهد و به آن توجه داشته باشد.»
وی می‌افزاید: «نگاه‌کردن به هنرمندان از دریچه کرامت یکی دیگر از این اولویت‌هاست. ما خیلی وقت‌ها شاهد استفاده ابزاری از هنرمندان و بهره‌بری در تبلیغات انتخابات بوده‌ایم.
اما آیت‌الله رئیسی در این فضا دست به چنین کاری نزد. یعنی به هنرمندان نگاه ابزاری ندارد و این مهم است. چون به تعبیر آقای رئیسی، این نگاه به هنرمندان کرامت می‌دهد.»
این فعال فرهنگی ادامه می‌دهد: «در سال‌های اخیر بحث بی‌توجهی به کاغذ و ناشران بارها مطرح شد اما از سوی مدیران وزارت ارشاد دولت روحانی جدی گرفته نشد. به نظرم این مسئله هم باید در دولت آینده جدی گرفته شود. تقویت مؤسسه‌های فرهنگی هنری باید در این دولت شدت بگیرد.
این مؤسسات به دودسته تک منظوره و چندمنظوره تقسیم می‌شود و باید دولت خیلی از کارها را به این مؤسسات متخصص بسپارد و آنها کار فرهنگی کنند و دولت کار هدایتی، حمایتی، نظارتی داشته باشد. در این حوزه نیز وزارت فرهنگ و ارشاد دولت روحانی کار نکرد. بهانه هم کرونا بود اما قبل از کرونا هم‌ کار انجام نمی‌شد.»
قرایی تصریح می‌کند: «وزارت ارشاد دولت دوم روحانی متوسط و در برخی حوزه‌ها ضعیف بود. آقای رئیسی می‌تواند با استفاده از مدیران انقلابی که در حوزه هنر کارهای جدی کرده‌اند و تجربه دارند این فضا را اصلاح کند و کارهای جدیدی راه‌اندازی کند و طرحی نو دراندازد. به نظر من این بیت از آقای محدثی خراسانی باید سرلوحه عمل دولت رئیسی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آن قرار بگیرد که «آن طرح نویی که در سر حافظ بود / ما آمده‌ایم تا در‌اندازیمش» ما به دولت دکتر رئیسی امید داریم که با به‌کارگیری جوانان متخصص و پیران خردمند می‌شود کارهای بزرگ در عرصه فرهنگ و هنر را انجام داد.»
لزوم تکریم منتقدان
دولت حسن روحانی به‌رغم شعارهای آزادی‌خواهانه و همچنین برخلاف اینکه با حمایت گسترده اهالی فرهنگ، هنر و رسانه بر سرکار آمد اما در عمل، دقیقاً برخلاف شعارهایش عمل کرد. توقیف و ممانعت از نمایش حجم بالای فیلم‌های مستند انتقادی توسط این دولت، گواه عدم پایبندی سران جریان اعتدال به باز گذاشتن باب نقد و انتقاد بود. طی هشت سال گذشته حتی بارها شاهد جلوگیری از پخش بعضی از برنامه‌ها و مستندهای تلویزیونی با دخالت این دولت بودیم. به همین دلیل هم یک مستندساز تأکید دارد که دولت ابراهیم رئیسی در این زمینه نیز برخلاف دولت حسن روحانی رفتار کند.
«محسن اسلام زاده» مستندساز به گزارشگر کیهان می‌گوید: «انتظار ما از رئیس‌جمهور منتخب این است که هنر انتقادی را ضریب دهند چه از طرف خیرخواهان و چه حتی از طرف افرادی که خیرخواه نیستند، اما زیر پرچم جمهوری اسلامی فعالیت می‌کنند.»
وی می‌افزاید: «طی هفته‌های اخیر شاهد دیدارهای آقای رئیسی با فعالان محیط‌زیست، مدیران روزنامه‌های اصلاح‌طلب و... بودیم که اتفاقات مهمی بودند. این رفتار باید در دوران ریاست‌جمهور ایشان نیز ادامه یابد و ایشان باید پدری کنند و کاری شود که همه خود را فرزند این نظام بدانند و رئیس‌جمهور منتخب نشان دهد که رئیس‌جمهور همه ملت ایران است و بالی باز کند که همه زیرش باشند.»
اسلام زاده تأکید می‌کند: «خلاصه کلام اینکه باب انتقاد بسته نشود. چه در رسانه‌ها، چه در مستند‌سازی و چه در فیلم‌‌سازی؛ آستانه تحمل دولت بالا برود. دولت‌های قبلی آستانه تحمل نداشتند و منتقدان خودشان را سریع طرد کردند. این نیازمند حمایت‌های صددرصدی لسانی و عملی ریاست محترم جمهور منتخب است.»
پاکسازی دولت از عناصر نفوذی
محمد محمدی، کارشناس فرهنگ و رسانه به گزارشگر کیهان می‌گوید: «فراموش نکنیم رهبر انقلاب حدود دو سال قبل در هفته دولت به نفوذ سازمان‌یافته اشاره کردند. وقتی تعبیر سازمان‌یافته را به کار می‌برند یعنی یک جریان و تشکیلات پشت‌ کار است که نفوذ را پیش می‌برد.
من نمی‌خواهم مسئولان فرهنگی دولت را به نفوذی بودن متهم کنم، اما در بدنه مدیریت فرهنگ و هنر دولت‌های یازدهم و دوازدهم متأسفانه شاهد جریان نفوذ بودیم. ما مصداق‌های فراوانی از جریان نفوذ در بدنه فرهنگ و هنر در طی سال‌های اخیر را شاهد بوده‌ایم. مگر می‌توان گفت که این تصادفی است که ناگهان 10 نمایشنامه با مشکل محتوایی از یک نویسنده مورد دار به طور همزمان روی صحنه تئاتر رفت؟ باید بررسی کرد که چه کسی به این آثار مجوز داده است؟ در یک مقطعی شاهد اجرای آثاری از هنرجوهای آموزشگاه‌های غیرقانونی و زیرزمینی تحت تحصیل آموزش‌هایی منهای اخلاق و عفت و شئون اسلامی بودیم که بر صحنه تئاتر آمدند؛ یعنی جریان نفوذ در حال نسل ‌سازی هم هست. به همین دلیل هم‌گروهی که حوزه فرهنگ و هنر حضرت آیت‌الله رئیسی را ساماندهی می‌کنند، حتماً باید در گام نخست دستگاه فرهنگی دولت را از عناصر نفوذی پاک کنند.
وی می‌افزاید: «در گام دوم بر سرکار آوردن آدم‌های متعهد و متخصص است. حضور افراد نان به نرخ روز خور که با تغییر دولت و تعویض رئیس‌جمهور تغییر موضع می‌دهند باعث سرخوردگی بسیاری از افرادی می‌شود که به اتفاقات مثبت فرهنگی در دولت آینده دل‌بسته‌اند. از مراودات مشکوک برخی از هنرمندان و مدیران با سفارتخانه‌ها کم نداشته‌ایم. اگر بعضی از هنرمندان با رایزنان فرهنگی سفارتخانه‌ها همکاری می‌کنند، باعث‌وبانی‌اش بعضی از مدیران فرهنگی بوده‌اند و این مدیران در تلاش هستند تا در دولت بعدی هم حضور داشته باشند.»
محمدی در پایان تصریح می‌کند: «دولت آیت‌الله رئیسی باید یک انقلاب دیگر در حوزه فرهنگ و هنر به پا کند و این انقلاب از مسیر پاکسازی، کادر‌سازی و نسل ‌سازی رخ خواهد داد.»
حساسیت انتخاب معاونان وزیر
همه روی انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تأکید دارند اما یکی از کارشناسان معتقد است که معاونان وزیر ارشاد مهم‌تر از خود وزیر هستند.
میثم رشیدی مهرآبادی، نویسنده و فعال رسانه‌ای به گزارشگر کیهان می‌گوید: «قاعدتاً تمام انتظاراتی که از آیت‌الله رئیسی هست در گام اول در انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تبلور پیدا می‌کند. به نظرم وزیر ارشاد آینده باید دو ویژگی داشته باشد: اول اینکه اساساً مدیر باشد و دوم هم اگرچه نمی‌توان انتظار داشت که در همه زمینه‌های فرهنگی و هنری تبحر داشته باشد، اما اگر تعامل در همه زمینه‌ها داشته باشد می‌تواند شرایط بهتری را رقم بزند.»
وی که در حوزه نشر و کتاب فعالیت می‌کند در این زمینه نیز اظهار می‌کند: «در حوزه کتاب، حساسیت باید روی انتخاب معاون فرهنگی وزیر ارشاد باشد، چون اداره امور نشر و کتاب با این معاونت است. مسئول این معاونت باید یا خودش ناشر باشد یا در امور مربوط به انتشارات کارکرده باشد. این سابقه بسیار مهم است چون باعث می‌شود معاون فرهنگی، از تعامل با نویسنده و امور اجرای نشر و چاپ، فهم داشته باشد تا هم بتواند امور مربوط به نشر و ممیزی را سروسامان بدهد و هم اینکه در نحوه حمایت از ناشران به تصمیم درستی برسد. اگر آقای رئیسی بخواهد در حوزه فرهنگ و هنر موفق باشد، جدای از انتخاب درست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باید حساسیتی مشابه انتخاب وزیر درباره انتخاب معاونین وزیر ارشاد
داشته باشد. چون در برخی از امور، نقش معاونان پررنگ‌تر از خود وزیر است چراکه به طور مستقیم‌تری در آن حوزه ورود دارند.
متأسفانه غیر از مواقع کوتاهی، افرادی به‌عنوان معاون وزیر در حوزه‌های مختلف منصوب شدند که تخصصی در آن زمینه نداشتند، مثلاً اغلب افرادی به‌عنوان معاون فرهنگی انتصاب شدند که درکی از کار نشر کتاب نداشتند یا عمدتاً افرادی به‌عنوان معاون سینمایی و رئیس‌سازمان سینمایی به کار گمارده شدند که هیچ درکی از کار فیلم‌‌سازی نداشته‌اند.»