راهکارهای نیل به آسایش و آرامش(پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر آموزههای وحیانی چه راهکارهایی برای دستیابی و نیل به آسایش و آرامش زندگی فردی و اجتماعی انسان وجود دارد؟
پاسخ:
اولویت عوامل درونی بر بیرونی
انسان به حسب خلقت و طبیعت و غرایزی که در وجود وی نهادینه شده، احتیاجات و نیازمندیها و ناتمامیهایی دارد و ناچار است که آنها را به وسیله مواد، امکانات و اشیاء مورد نیاز رفع کند، و همین احتیاجات و نیازمندیها است که همه افراد را به تکاپو و فعالیت برای گردآوردن آنها وامیدارد.
1- راهکار بیرونی: ابتدا این طور به نظر میرسد که یگانه راه حل جلب آسایش و آرامش و فرار از ناراحتیها و سختیها جمع کردن و گردآوردن تمامی اسباب و لوازم و امکانات و مال و ثروت و در یک کلام مؤلفههای خارجی است و لذا بسیاری از مردم تمام نیروی خود را صرف همین کار میکنند و به چیز دیگری فکر نمیکنند، و این طور گمان میکنند که هر اندازه وسایل، امکانات، اموال و ثروت و مؤلفههای مادی انسان زیادتر باشد، لذت و کامیابی و آرامش او در زندگی زیادتر خواهد بود، و به هر نسبت که از میزان این ممتلکات و مؤلفههای مادی کسر شود، به همان نسبت به ناراحتیها و سختیهای زندگی افزوده و از آسایش و آرامش و سعادت آنها کاسته خواهد شد.
2- راهکار درونی: این دیدگاه که تنها عوامل بیرونی و مؤلفههای مادی ضامن سعادت، آسایش و آرامش انسان است، خیلی سادهانگارانه و ظاهری است. البته جای تردید نیست که انسان برای ادامه حیات خویش به خارج نیازمند است و عوامل و مؤلفههای خارجی در ایجاد آسایش، رفاه و لذت زندگی دخیلاند، همانگونه که قرآن کریم میفرماید: آنچه در زمین از نعمتها و موهبتها خلق شده، برای استفاده کردن و بهره بردن شما است (بقره - 29) به علاوه پیشرفت در زندگی و تکامل ابزار و وسایل و امکانات زندگی مطلوب و ممدوح است، اما این گمان که تنها با گردآوردن وسایل، امکانات و مؤلفههای بیروح مادی مانند اموال و ثروت فراوان میتوان سعادت و آرامش و آسایش زندگی را تأمین کرد نیز غلط است. اگر حالات یک نفر اعم از خوشیها و ناخوشیها و لذات و اندوههای او را با یک نظر دقیق مورد سنجش و ارزیابی قرار دهیم، به این نتیجه خواهیم رسید که فقط قسمت کمی از ناراحتیها و ناخوشیها مربوط به فقدان وسایل و امکانات و مؤلفههای مادی است و منشأ بیشتر آنها عوارض و حالات و صفات روحی شخص است. ما بسیاری از اشخاص را دیدهایم که با داشتن وسایل و امکانات محدود مادی یک عمر به خوشی و شادمانی و آسایش و آرامش زندگی کردهاند. در مقابل کسانی نیز دیده میشوند که همهگونه وسایل برای آنها مهیا و فراهم است و از آخرین ثمرات تمدن و زندگی مدرن بهرهمند میباشند، اما در عین حال در نهایت ناراحتی و فشار روحی بسر میبرند. دیگران گمان میکنند که آنها در بهشتاند، اما خودشان میدانند که در چه جهنمی زندگی میکنند. بنابراین تنها بهرهمندی از مال و ثروت و امکانات و ممتلکات مادی، آسایش و آرامش و سعادت انسان را تأمین نمیکند، بلکه سعادت، آرامش و آسایش انسان از اعماق روح و باطن ذات انسان سرچشمه میگیرد. به قول ملای رومی در مثنوی دفتر ششم میگوید:
راه لذت از درون دان نز برون
احمقی دان جستن از قصر و حصون
آن یکی در کنج زندان مست و شاد
آن دگر در باغ، ترش و بیمراد
البته منظور این نیست که باید به همه چیز اعم از تکنولوژی و تمدن و پیشرفتهای جدید و مدرن زندگی پشت پا زد و لاقیدی را پیشه ساخت و یا در مورد تعدیات نباید احقاق حقوق کرد و... بلکه منظور این است که تنها با تجهیزات و سازوکارهای مادی نمیتوان بشر را به آسایش، آرامش و سعادت و خوشبختی رساند.
بحران معنویت و اخلاق
بشر امروز از لحاظ تمدن و تسخیر قوای طبیعت با بشر اعصار گذشته قابل مقایسه نیست، لکن متاسفانه از لحاظ نتیجهای که از همه اینها باید عاید شود فرقی نکرده، بلکه چندین مرحله عقبتر نیز رفته است. همین ابزارها، امکانات و تکنولوژی و سازوکارهای پیشرفتهای که وسیله رفاه، آسایش و آرامش انسان باشد، موجب بیچارگی، بدبختی و نگرانی بیشتر این نسل شده است. اینها همه از آن جهت است که در ابعاد روحی و اخلاقی عقبنشینی کرده و با یک بحران عمیق معنویت و عواطف انسانی مواجه است. اساسا اگر نیروی روحی و اخلاقی در جامعهای موجود نباشد تمدن نیز پیشرفت نخواهد کرد. اگر به تاریخ مراجعه شود روشن میشود که مخترعین و مکتشفین بزرگ و علما و فلاسفه و مصلحین و ادبا و نویسندگان و شعرای عالیمقام و تمام آن کسانی که به پیشرفت مدنیت کمک کردهاند و آثار سودمندی از خود باقی گذاشتهاند، همانهایی هستند که از دایره هوا و هوس قدم بیرون گذاشتهاند و غالبا پایبند اصول و موازین اخلاقی بودهاند. بنابراین چه از لحاظ آسایش و آرامش فردی و چه از لحاظ مدنیت اجتماعی مسائل روحی، عاطفی و اخلاقی از لوازم اصلی جامعه مدنی به حساب میآید.
مکارم اخلاق هدف غایی انبیای الهی
پیامبر اکرم(ص) هدف از بعثت و قیام الهی خویش را کامل کردن اخلاق شایسته معرفی میکند و میفرماید: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»(سفینهًْالبحار، ج1، ص411). آری پیامبر گرامی(ص) تمام کوششها و مجاهدتهای خود را در راه ریشهکن کردن رذایل اخلاقی و از بین بردن منابع فساد اخلاق به کار میبرد. آن بزرگوار با معرفت الهی و نور وحی دریافته بود که رمز خوشبختی و عزت و بزرگواری و کلید آسایش، آرامش و سعادت دنیا و آخرت در طهارت روح و عواطف انسانی و اخلاق حسنه است. از منظر اسلام اخلاق نیکو از همهچیز پرارزشتر، بالاتر و سنگینبهاتر است. قرآن کریم در سوره الشمس بعد از قسمهای متعدد میفرماید: «قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها» یعنی به تحقیق کسانی که روح خود را پاکیزه کردند رستگار شدند و کسانی که روح خویش را آلوده ساختند زیانکار شدند.(الشمس- 9 و 10)