«نقاط اوج ملت، پنهان‌شدنی نیست!» عنوان طلیعه این شماره کیهان فرهنگی است که مدیر مسئول در آن گفته است: دشمن 42 است با تهدید و تطمیع و فریب و نیرنگ تلاش دارد از این انقلاب الهی سیرت‌زدایی کند و رنگ آمریکایی به آن بزند؛ تلاش‌های معطوف به انقلاب‌زدایی، سیرت‌زدایی و عادی‌سازی انقلاب برای آن است که انقلابی خدایی را به انقلابی آمریکایی مبدل سازد.
شدت و ضعف دشمنی‌ها و خصومت‌ها نیز به شدت و ضعف پافشاری بر ارزش‌های انقلاب بستگی دارد؛ همه خصومت‌ها و دشمنی‌ها در اشکال مختلف با انقلاب اسلامی در همین امر نهفته است.
دکتر اصلانی در ادامه افزوده است: ملت ما به رهبری امام حاضر صحنه‌های پرشکوه و نقاط اوجی چون حماسه‌های تسخیر لانه جاسوسی، هشت سال دفاع مقدس، 9 دی و تشییع پیکر شهید والا مقام قاسم سلیمانی را در حیات سیاسی خود ایجاد کرده و به ثبت رسانده است که به هیچ‌وجه پنهان کردنی نیست.
همان‌گونه که قله دماوند، از همه جا دیدنی است و پوشاندن و پنهان کردن آن ممکن نیست، نقاط اوج ملت نیز پنهان‌شدنی نیست؛ زیرا چنین نقاط چشمگیر و جلوه‌های زیبا، در سایه خدمت مخلصانه در عرصه‌‌های مختلف مادی و معنوی کشور به برکت تأسی به نقشه اهل‌بیت علیهم‌السلام آفریده شده و می‌شود و همواره مایه تداوم عزت‌مندانه انقلاب و نظام اسلامی است.
«طلوع انقلاب اسلامی و غروب استکبار جهانی» عنوان اولین گفت‌وگوی اختصاصی با استاد قاسم تبریزی است که در بخشی با اشاره به توطئه‌چینی‌های آمریکا علیه انقلاب اسلامی گفته است: آمریکایی‌ها از روز اول انقلاب دنبال توطئه‌چینی و براندازی علیه انقلاب اسلامی بودند. روز 23 بهمن یعنی یک روز بعد از پیروزی انقلاب ناوهای آمریکا به طرف خلیج‌فارس حرکت و نیروی نظامی در جاسک پیاده کردند! همان‌موقع ایران یکی از حرف‌هایش به آمریکا این بود که به شاه پناهندگی ندهید و او را به ما تحویل بدهید؛ خب، شاه یک جنایتکار است، چرا او را تحویل ندادند؟
قاسم تبریزی در بخش دیگر این گفت‌وگو تاکید کرده است: آقای بازرگان آدم اهل نماز، قرآن و عبادت بود اما 1. غرب را مهد دموکراسی می‌دانست 2. آمریکا را استعمارگر نمی‌دانست و معتقد بود در آمریکا دسته‌ای جمهوری‌خواه و تند هستند، یعنی همان تفکر دکتر محمدمصدق و جبهه ملی را آقای بازرگان هم داشت. 3. ایشان معتقد بود آمریکا در این جا منافع دارد و باید منافعش لحاظ بشود.
«نقد مفید؛ رمزگشایی از اثر» عنوان گفت‌وگو بعدی با رمضانعلی ابراهیم‌زاده‌گرچی است دربخشی از آن می‌خوانید: نقد مفید و به تعبیر دیگر نقد درست و اصولی و هدفمند، مگر جز رمزگشایی از بطن و بطن بطن اثر است؟ این نقد در سطوح مختلف قابل پیگیری است و هرچه اثر نویسنده، شاخص‌تر و هنری‌تر باشد، عمق و گستره بطون آن نیز رازآمیزتر و در همان حال شکوهمندتر است.
«علامه مصباح، نظریه‌پردازی و نقطه‌زنی در فلسفه‌های مضاف» عنوان مطلب دکتر حسن رحیم‌پورازغدی است که در بخشی از آن آورده است: اهمیت کار مصباح و نقطه‌زن او در فلسفه‌های مضاف و علوم انسانی را همه می‌توانستند از شدت کینه‌ورزی‌ها حدس بزنند، حتی اگر آشنا به ده‌ها نظریه جدیدی نباشند که در ذهن خلاقش در فلسفه، کلام، عرفان نظری، اصول فقه، معرفت‌شناسی، فلسفه حقوق و فلسفه اخلاق، فلسفه سیاسی و فلسفه علم به ویژه علوم اجتماعی و نوآوری‌های متدیک در تفسیر قرآن و طبقه‌بندی سنت به تناسب آخرین پرسش‌های جهانی شکفت و رویید و پاسخ گفت و گفت و سوخت و سوخت.
«مشروعیت و مقبولیت از منظر آیت‌ا... مصباح یزدی» عنوان نوشته دکتر سیف‌ا... رهبری است که در بخشی از آن می‌خوانید: آیت‌ا... مصباح، وجود مردم را در تحقق و عینیت بخشیدن به حکومت امری کاملا ضروری و لازم دانسته، اما در عین حال به این نکته اساسی نیز تاکید دارد که وجود و حضور مردم در ایجاد حکومت و همچنین یاری دادن به آن، دلیلی بر مشروعیت آن حکومت تلقی نمی‌شود. تنها حکومتی «مشروعیت دینی» دارد که یا مستقیما توسط معصوم علیه‌السلام اداره گردد و یا اینکه در زمان غیبت، به دست فقیه عادل و یا با حکم تنفیذ آن باشد، در غیر این صورت، حتی اگر این حکومت مورد خواست اکثریت مردم نیز باشد، علی‌رغم «مقبولیت»، فاقد «مشروعیت» است.