kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۸۵۲۷
تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۹ - ۲۰:۱۳
کسب و کاری به نام حقوق‌بشر با نگاهی به زندگی عبدالکریم لاهیجی-۱۸

دلال انتقال قدرت





سید محمد عماد اعرابی

باتلر بارها به ایران آمده بود و با مسئولان جمعیت دفاع از آزادی و حقوق‌بشر از جمله بازرگان جلسه داشت. جلساتی که قرار بود با موضوع حقوق‌بشر برگزار شود اما معمولا برای آمریکایی‌ها حقوق‌بشر در آخرین اولویت قرار داشت. محمد حسنین هیکل روزنامه‌نگار مصری می‌گفت:
حدود اواخر نوامبر بود که به بازرگان، که اکنون آزاد بود و ریاست کمیته ایرانی دفاع از حقوق بشر را به عهده داشت گفته شد یک هیئت از کمیته حقوق بشر آمریکا به تهران می‌آید و امیدوار است که او و چند تن از همکاران معروفش را ببیند. هیئت آمریکایی شامل سه نفر می‌شد و به زودی معلوم گردید آنچه که آنها خواستار سخن گفتن درباره آن بودند سیاسی است و نه مسائل حقوق بشر.167
این ملاقات‌ها دست کم چهار بار دیگر نیز تکرار شد و در دفعات آخر سولیوان - سفیر آمریکا در تهران- شخصا در جلسه حاضر می‌شد و به ارائه راهکارهایی برای انتقال قدرت می‌پرداخت.168
ابراهیم یزدی  در توضیح یکی از این جلسات گفت: علاوه‌بر آقای مهندس بازرگان، سه نفر دیگر از طرف جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر حضور داشتند. در آن جلسه به هیئت آمریکایی گفته شد: شاه باید برود و تا تعیین تکلیف قطعی تغییر نظام، یک شورای سلطنت که اعضای آن مورد قبول کمیته حقوق بشر و شخص امام باشد مسئولیت انجام وظائف قانونی را به عهده بگیرد، تا دولت ملی مورد اعتماد مردم بر سر کار بیاید.169
حالا دیگر بیش از پیش به نظر می‌رسید جمعیت دفاع از آزادی و حقوق‌بشر نقش یک واسطه را برای آمریکا جهت انتقال قدرت بازی می‌کرد؛ یک تغییر ساختار تدریجی از رژیم شاه به حکومتی که حداقل شاخصه‌های مورد قبول ایالات متحده را داشته باشد! از نظر امام خمینی(ره) تکلیف نظام مشخص بود و رژیم پهلوی باید سرنگون می‌شد، برای همین هرگز شورای سلطنت را به رسمیت نشناختند اما ظاهرا در فکر و ذهن اعضای جمعیت چیز دیگری می‌گذشت.
وقتی رشته‌ها پنبه شد
روزها به سرعت سپری می‌شد و رویدادهای متعدد در بازه زمانی‌اندکی به وقوع می‌پیوست. طلیعه پیروزی درست مثل تمام لحظات شیرین، برخلاف سال‌های کش‌دار حکومت پهلوی سریع و طوفانی سپری می‌شد. 15 بهمن 1357 امام خمینی(ره) حکم نخست‌وزیری دولت موقت را رسما به مهندس مهدی بازرگان داد. امام(ره) خودش بعدها گفت که هرگز تمایلی به نخست‌وزیری مهدی بازرگان نداشته و صرفا بر اساس مشورت دوستان و از روی خرد جمعی تصمیم به این کار گرفته است.170 او حتی به خاطر این اتفاق از مردم عذرخواهی کرد.171 مسلما پژوهشی مجزا درباره دوستانی که این توصیه را به رهبر انقلاب اسلامی ایران کردند می‌تواند جذاب باشد.
جماعتی که در طول مبارزات ملت ایران به دور از جریان‌های مردمی خواستار حفظ قانون اساسی و بقای نظام شاهنشاهی بودند حالا در یک قدمی زمامداری انقلاب ایران قرار داشتند. اگر چه گزارشی در دست نیست اما کاملا قابل پیش‌بینی است که چهره سفیر آمریکا و سایر مأموران سفارت در لحظه نخست‌وزیری بازرگان می‌توانست دیدنی باشد. شخصیتی که از مدت‌ها پیش، روی او سرمایه‌گذاری کرده بودند و پل کانسلر او را بهترین رابط برای نزدیکی به جریان مذهبی انقلاب به حساب می‌آورد حالا به بالاترین مقام اجرایی انقلاب اسلامی ایران رسیده بود. شاید آنها در این فکر بودند که همه چیز طبق برنامه‌ریزی‌شان پیش خواهد رفت و شاید همین‌طور هم بود. اکثریت اعضای دولت موقت مهندس بازرگان از میان اعضای جمعیت دفاع از آزادی و حقوق‌بشر انتخاب شدند. او حتی وزارت دادگستری و یا تبلیغات را هم به عبدالکریم پیشنهاد داد.172
مهدی بازرگان اعتقادات مذهبی داشت و برخلاف بسیاری از روشنفکران سال‌ها در زندان‌های رژیم پهلوی سختی کشیده بود و البته عابدانه به جهان فکری غرب می‌نگریست و صادقانه به برتری سیاسی و نظامی ایالات متحده اعتقاد داشت و ایستادگی در مقابل آن را غیرممکن می‌دانست. او به صراحت این اعتقاد را بیان می‌کرد. انقلاب اسلامی ملت ایران هر لحظه در خطر ربایش توسط جریان‌های میانه‌رو و غربگرا قرار داشت. انگار دستی برای تغییر اراده مردم در کار بود و حالا با در دست گرفتن مناصب حکومتی تا حدودی خیال‌شان آسوده بود.
اگرچه مردم ایران به پشتوانه امام خمینی(ره)، مهندس بازرگان و دولت موقت او را به سرپرستی امور پذیرفته بودند اما حقیقت این بود که توده‌های عظیم مردمی نه تنها به سمت جریان‌های غرب‌گرا متمایل نشدند بلکه در مقابل مظاهر فکری غرب ایستادند. این درست همان شرایطی بود که مشاور سیاسی سفارت آمریکا یک سال پیش از وقوع انقلاب ایران پیش‌بینی کرده بود:
می‌توان انتظار داشت که یک نهضت از مرز انقلابی گذشته تشیع اسلامی بتواند مورد حمایت بسیار مردم قرار گیرد. و احتمالا بنای مخالفت را با کمونیسم به عنوان یک واردات خارجی و با بسیاری از جنبه‌های غرب‌گرایی، با تمام قوا بگذارد.173
با این اوضاع این جریان‌های غرب‌گرا و میانه‌رو بودند که باید برای کسب پایگاه اجتماعی به این جمعیت خروشان می‌پیوستند.