ارتباط زمینخواران با جریانهای انحرافی (یادداشت خبرنگار)
یک عده افراد سودجو همچون اختاپوس برجایجای این شهر دست درازی میکنند و هرجا زمین و ملکی مرغوب میبینند در طمع دست یافتن به آن سر از پا نمیشناسند و متاسفانه ایادی فاسد هم در بدنه دستگاههای مختلف ذیربط اعم از شهرداری و راه و شهرسازی و ثبت اسناد آنان را در رسیدن به مقاصد شومشان یاری میکنند.
تاسفبارتر اینکه تنها به این مقدار بسنده نکرده و در راه رسیدن به آنچه مدنظر دارند از هر اهرمی حتی جریانات انحرافی و فرق ضاله نیز بهره میبرند و با برهم زدن امنیت روانی و جانی افراد جامعه و ایجاد رعب و وحشت سعی در برآورده کردن خواستههای ناحق خود دارند.
ماجرا این بار مربوط به زمینی است که اهالی منطقه محروم آخرآسفالت در اهواز وقتی دیدند سالها به حال خود رها شده درصدد بهرهبرداری بهینه از آن برآمدند و پس از پیگیری بسیار توانستند مجوز احداث مسجدی برای اهالی محل و استفاده جوانان و نوجوانان و ارتقا سطح فرهنگی و دینی اهالی را بگیرند. اما گرفتن این مجوز همان و پیدا شدن سر و کله پدرخواندهها همان! به یکباره زمین بایر و مخروبهای که محل تجمع اراذل و اوباش و معتادان بود صاحب پیدا کرد. در حالی که پیشتر گفته بودند این زمین در طرح شهری قرار است جاده شود و بعد هم گفتند فضای سبز است که در نهایت مقرر شد اوقاف مسجدی در آن احداث کند.
به نظر میرسد موقعیت زمین خیابان روشندل به سبب قرار گرفتن در برجاده ساحلی حسابی دهان سودجویان را آب انداخته است که برای به چنگ آوردنش از هیچ تلاشی فروگذار نیستند.
در طول قریب به 8 سالی که اهالی پیگیر پرونده احداث مسجد در این زمین هستند بارها افراد مختلف با وکالتنامههای صوری ادعای تملک این زمین را کردهاند. در حالی که همه این افراد در واقع گماردههای فردی هستند که به سابقه زمینخواری در منطقه شهره است. به گفته اهالی و معتمدین محلی فرد مذکور وقتی علیرغم تلاشهای بسیار به نتیجه دلخواهش نرسید دست به دامان جریانهای انحرافی وابسته به وهابیت مستقر در منطقه شد.
نکات جالب بسیاری در این ماجرا به چشم میخورد اول اینکه اهالی از شهرداری مجوز میگیرند تا برای جلوگیری از تصرف زمین توسط غیر، دیوارکشی دور زمین را انجام بدهند و با هزینهای قریب به 40 میلیون تومان زمین را دیوارکشی میکنند. اما مدتی بعد شهرداری حکم تخریب همان دیواری را که مجوزش را داده بود به بهانه پیدا شدن مالک صادر میکند در حالی که فردی که ادعا میشود مالک است مثل موارد قبل تنها یک وکالتنامه به نامش است و اصلا در ایران زندگی نمیکند.
دوم اینکه پرونده احداث مسجد در این زمین در روند پیگیری در ادارات مختلف قریب به 15 بار مفقود میشود و اهالی هر بار مجدد تشکیل پرونده میدهند. مانع تراشی و بهانهجویی و پاسکاریهای متعدد در دستگاههای ذیربط را هم به آن بیفزایید.
سوال اساسی اینجاست چرا دستگاههای نظارتی و اطلاعاتی اجازه میدهند این افراد که به صورت شبکهای و عنکبوت گونه در اطراف و اکناف این شهر دام تنیدهاند؛ تا این حد جولان بدهند و مانع احداث یک مرکز فرهنگی مذهبی در منطقه محروم و کم برخوردار آخرآسفالت که به شدت نیازمند وجود این امکانات است بشوند؟
اهواز- فاطمه زورمند