فرصت، تدبیر درونزا بود نه اعتماد به دشمن عهدشکن(خبر ویژه)
عملکرد دولت برخلاف اظهارات رئيسجمهور در رد فرصتسوزی است.
وبسایت الف با نقد سخنان اخیر رئيسجمهور درباره فرصت انگاشتن مذاکره با دولت آمریکا نوشت: هسته اصلی نقدهایی که به برجام وارد میشد همان ناکامی دولت در تحقق وعده رفع تحریمها بود. آنچه به گفته کارشناسان از همان زمان اوباما و پیش از روی کار آمدن ترامپ نیز قابل مشاهده بود به اذعان برخی از مسئولان خود دولت نشانهای از برآورده شدن خواست ایران نداشت و ایران به ازای امتیازاتی که بعضا داوطلبانه هم داده بود نصیب چندانی نبرد.
این حقیقت تلخ و عبرتآموزی است که هیچکدام از توجیهات دولت یا طرفداران آن به هیچ وجه قادر به تغییر آن نیست. بنابراین فرصتی اگر از دست رفته باشد اولا مربوط به خسارات ناشی از تضعیف عوامل بازدارندهای است که در پیشرفتهای هستهای کشور به آن رسیده بودیم و ثانیا به سالهایی مربوط میشود که علیرغم به وجود آمدن زمینههای عینی و ذهنی برای قطع وابستگی اقتصاد کشور به نفت و از خود گذشتگی مردمی که تمامی دشواری این سالهای تحریم بر دوش آنان بود، از کف رفت!
عمده تصمیمات اقتصادی دولت در این سالهای سخت تحریمی پس از برجام نه تنها هیچ تناسبی با این هدف مهم یعنی قطع وابستگی اقتصادی به نفت نداشت بلکه در اداره امورات جاری کشور نیز بهره اندکی از تدبیر داشت: از ماجرای تغییر قیمت بنزین گرفته تا نوع برخورد دولت با بحران کرونا و از همه مهمتر بیبرنامگی در تامین و توزیع هدفمند کالاهای اساسی مورد نیاز مردم.
دولت در این فقره آخر علیرغم تاکید بر شرایط جنگی کشور، به دلیل وفاداری به باورهای ایدئولوژیک اقتصادی خود، حاضر به تهیه و توزیع کالابرگ نشد و جدا از هدررفت میلیونها دلار در ماجرای ارزپاشی - با توجیه ارزانتر وارد شدن کالاهای اساسی - در عمل موجبات دشواری بیشتر اقشار متوسط و ضعیف را فراهم آورد.
آقای روحانی خواستهاند که منافع ملی را فدای انتخابات نکنند. اما گویا فراموش کردهاند که آنچه همگان در جریان رقابتهای انتخاباتی(که منجر به حضور ایشان در قوه مجریه و سپس ادامه ریاستجمهوریشان شد) شاهدش بودند ایجاد دوقطبی موافق مذاکره و مخالف آن و بهرهمندی از این دوقطبی کاذب در صندوقهای رای بود. حال آنکه نکته اصلی در نقد برجام نه مخالفت با اصل مذاکره، بلکه نداشتن تضمینهای لازم از طرف مقابل به ازای اعطای امتیازها بود.
متاسفانه پروپاگاندای رسانهای طرفدار دولت چشمها و گوشها را در آن دوران چنان پر کرده بود که کمتر کسی به این نکته ساده عقلانی توجه
میکرد.