kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۳۱۴۶
تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۳۹۹ - ۲۰:۰۴

با خورشید انقلاب(خاطراتی از رهبر معظم انقلاب)



ارتباط عاطفی با خانواده شهدا
در دیداری که رهبر معظم انقلاب در مشهد با خانواده‌های شهدا داشتند، یک روز از خانواده‌ای دلجویی می‌کردند که چهار فرزندشان شهید شده بود. ایشان بعد از اینکه عکس شهیدان را برایشان آوردند، از اسامی همه اعضای خانواده سؤال فرمودند. بعد از معارفه، آقا افراد را با اسم کوچک صدا می‌زدند و هدایایی به آنها می‌دادند. در پایان، هدیه‌ای نیز به پدر و مادر شهید تقدیم کردند. در این بین، یکی از برادران این شهدای بزرگوار که جانباز بود آمد و پس از دست بوسی - از روی شوق - شروع به‌گریه کرد. ایشان از او دلجویی کردند. پدر شهید گفت: آقا، برای همسر ایشان دعا کنید، چون بیمار است و دکترها پول کلانی برای مداوایش خواسته‌اند. رهبر انقلاب فرمودند: هیچ ناراحتی ندارد، ان شاء الله مشکلش حل خواهد شد. فردای آن روز همسر این برادر به دستور ولی امر مسلمین در بیمارستان بستری و تحت معالجه قرار گرفت.
در پایان دیدار مجددا آقا افراد خانواده را به اسم صدا می‌زدند و به آنها شیرینی می‌دادند و به دست مبارکشان شیرینی در دهان بچه‌ها می‌گذاشتند.
*آقای مجتبی سادات فاطمی (مشهد)، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، 24/7/1390.
زمزمه عاشقانه با امام رئوف
در یکی از سفرهایی که رهبر معظم انقلاب به مشهد داشتند، مستقیم به زیارت مشرف شدند. اتاق تاریکی در انتهای دفتر آقای طبسی است که مشرف به حرم است و پنجره کوچکی دارد که رهبر انقلاب آنجا زیارت‌نامه می‌خوانند. وقت شام رفتم تا ایشان را برای شام دعوت کنم، دیدم معظم‌له در حال گریه و زاری است. بار دوم رفتم، باز دیدم ایشان غرق در توسل است. بار سوم رفتم، باز ایشان را در همان حال دیدم. ما و نیروهای حفاظت تصمیم گرفتیم، ایشان را از آن حال خارج کنیم؛ چرا که ممکن بود - بعد از دو ساعت گریه و زاری - برای ایشان اتفاقی بیفتد. این بار جلوتر رفتم، در را زدم و عرض کردم: دوستان منتظرند تا شما تشریف بیاورید. آقا همان‌طور که در گریه و توسل بودند، بلند شدند و زیارت امین‌الله را شروع کردند. بعد از زیارت و راز و نیاز عاشقانه، تشریف آوردند.
*حجت‌الاسلام والمسلمین موسوی کاشانی (از اعضای بیت - تهران)، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، 24/7/1390.