شبهه آفرینشی بهتر از این آفرینش کنونی(پرسش و پاسخ)
پرسش:
برخی میگویند چرا خدا انسان و جهان را اینگونه خلق کرد که دائما انسانها در فشار و اضطراب و جنگ و بلایای آسمانی و زمینی قرار گیرند، آیا بهتر از این نظام خدا نمیتوانست خلقتی دیگر و احسن از این نظام داشته باشد؟
پاسخ:
نظام احسن الهی
یکی از مباحثی که در جهانبینی عرفانی مطرح است، مسئلهای است که فلاسفه آن را به عنوان مسئله «نظام احسن» عنوان میکنند. معنای نظام احسن این نیست که در مقابل این نظام، نظام دیگری وجود دارد. بعد بگوییم این احسن است یا آن؟ معنایش این است که از آنچه در حد امکان است، آیا این نظام نیکوترین نظام ممکن است، یا اینکه نظامی احسن از این نظام هم ممکن بود خلق شود؟ البته فلاسفه و عرفا با ادله قاطع بیان میکنند که نظامی احسن و اکمل از نظام فعلی موجود ممکن نیست و محال است. بنابراین هرچه را که انسان احسن فرض کند یک خیال بیش نیست، و تازه فرض یک امر محال است.این جمله میگویند مال غزالی است که میگوید: «لیس فیالامکان ابدع مما کان» یعنی بدیعتر از آنچه هست امکان ندارد.
غیرقابل تبدیل و ذاتی بودن نظام جهان
آیا نظام عالم یک نظام قراردادی است یا یک نظام ذاتی؟ معنی خلقت و آفرینش از این نظر چیست؟ آیا معنی آن این است که خداوند مجموعی از اشیاء و حوادث میآفریند در حالی که هیچ رابطه واقعی و ذاتی میان آنها برقرار نیست، بعد آنها را به صف میکشد و یکی را پشتسر دیگری قرار میدهد و از این قرارداد، نظام و سنت، مقدمه و نتیجه و غایت پیدا میشود؟ یا آنکه روابط علل و اسباب با معلولات و مسببات و روابط مقدمات با نتایج و روابط با غایتها طوری است که قرار گرفتن هر معلولی و مسببی در دنبال علت و سبب خود و قرار گرفتن هر نتیجه بهدنبال مقدمه خود و غایت مورد نظر، عین وجود آن است، و به اصطلاح مرتبه هر وجود در نظام طولی و عرضی جهان، مقوم ذات آن وجود است. آنچنان که مراتب اعداد هستند. هر عددی غیر از عدد یک بعد از عددی و قبل از عدد دیگر است و هر عددی مرتبهای را اشغال کرده است و در مرتبه خود احکام و آثاری دارد و در مجموع اعداد که محدود به حدی نیستند نظامی را بهوجود آوردهاند که امکان جابهجایی و تغییر و تبدیل در آن نیست، چراکه هر عددی ماهیت مستقلی در این نظام اعداد دارند که در صورت تغییر و جابهجایی آن را از دست خواهند داد. در واقع وقوع هریک از اعداد در هر مرتبهای با حفظ ماهیت آنها امکان دارد، و فرض اینکه عدد پنج در جای عدد هفت قرار گیرد، صرفا یک تخیل و پوچ، بیمعنی و غیرمعقولی است که خیال و واهمه ما آن را انجام میدهد.
نظام تکوینی علل و اسباب
نظام علل و معلولات و اسباب و مسببات و مقدمات و نتایج اینگونه نیست که آنها یکبار آفریده شوند، و بار دیگر جایگاه و مرتبهای برای آنها قرار داده شود، بلکه نظام حاکم بر جهان هستی، تکوینی و ذاتی است نه قراردادی. به عبارت دیگر وجود مخلوقات و نظام علل و اسباب میان آنها مساوی است با جایگاه و مرتبهای که در آن قرار گرفتهاند، و این مطلب که هر معلولی و وجودی در جایگاه و مرتبه خود یک امر ضروری و قطعی به شمار میآید، هیچ نوع محدودیتی برای قدرت و اراده مطلقه باریتعالی بهوجود نمیآورد. زیرا اساسا چیزی غیر از خود موجودات جهان در جهان هستی وجود ندارد که اراده الهی را مقید و محدود کند، بلکه سخن در این است که ترتیب و نظام موجودات عین وجود آنها است که از ناحیه ذات حق افاضه میشود. آری این اراده حق است که به آنها نظام داده است، ولی نه به این معنی که با یک اراده آنها را آفریده و با اراده دیگر به آنها نظام داده است تا فرض شود اگر اراده به نظام برداشته شود، اراده به اصل آفرینش آنها باقی بماند، چون وجود موجودات و جایگاه و مرتبه و نظام آنها یکی است. اراده وجود آنها عین اراده نظام و اراده نظام عین اراده وجود آنها است. بنابراین حکمت الهی اقتضا میکند که این نظام احسن باشد و تصور نظام دیگری بهتر از این نظام خیلی پوچ و بیمعنی است.