kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۰۶۰۷
تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱۳۹۹ - ۲۰:۰۲
فضای مجازی بستری برای تجاوز به حقوق بشر - بخش اول

نـفرت پراکنی و نـژادپرستی در شبکه های اجتماعی غربی برای سودجویی




آرش فهیم
خبر تحریم فیس‌بوک و گروه رسانه‌ای‌اش اعم از اینستاگرام و واتس‌اپ توسط برخی از هنرمندان و شرکت‌های آمریکایی، بار دیگر کاربرد مخرب این رسانه‌ها در آسیب زدن به حقوق بشر را برملا کرد. حالا دیگر مخالفت با کاربرد شبکه‌های اجتماعی مجازی در تخریب فرهنگ و انسانیت و تجاوز این رسانه‌های مجازی به حریم خصوصی و حقوق مردم، جهانی شده است؛ این اعتراض‌ها در کشور سازنده این رسانه‌ها، بیش از دیگران است.
هشتگ «#توقف_نفرت‌پراکنی_برای_سودجویی» که توسط هنرمندان و چهره‌های مشهور آمریکایی ایجاد شد چکیده‌ای است از آنچه «مارک زاکربرگ»، این سرمایه‌دارِ صهیونیست آمریکایی در قالب فیس بوک و رسانه‌های وابسته به آن چون اینستاگرام به جهان امروز قالب کرده است! رسانه‌هایی که در ظاهر برای گسترش انتشار آزاد اطلاعات و تقویت روابط اجتماعی و فرهنگی ساخته شده‌اند، اما هر روز برگی از استفاده منفی ابرقدرت‌ها از آنها رو می‌شود. این بار هم رسانه‌های تحت تملک زاکربرگ، از همراهی با اعتراضات علیه نژادپرستی در آمریکا خودداری کرد و عملا در خدمت ترامپ و دار و دسته اش درآمد و عاملی برای گسترش انتقادات و تحریم‌ها علیه این شبکه اجتماعی شد.
در جنبشی که اخیرا برخی هنرمندان آمریکایی علیه رسانه‌های تحت سیطره زاکربرگ راه‌انداخته‌اند، محور اصلی اعتراضات به نفرت پراکنی و انتشار اطلاعات غلط و تبلیغات منفی و غیرواقعی در
فیس بوک و سایر شبکه‌های اجتماعی وابسته به آن معطوف است. لئوناردو دی کاپریو، ساشا بارون کوهن، جنیفر لورنس، کتی پری، کیم کارداشیان و... ازجمله مشهورترین چهره‌هایی هستند که گفته‌اند در اعتراض به فیس بوک، حساب‌های خودشان در آن را بسته‌اند.
ماجرایی که بار دیگر اعتبار این شبکه‌ها را دستخوش شک و تردید کرده است. به نوشته نشریه ایندیپندنت با این اقدام «هفت میلیارد و ۶۰۰ هزار دلار» از ارزش سهام فیس بوک کاسته شد؛ شاید صاحبان شبکه‌های اجتماعی غربی، آن‌قدر سرمایه داشته باشند که چنین جنبش‌هایی آسیب مالی چندانی به آنها نمی‌زند، اما قطعا این جنبش‌ها سندی برای اثبات فساد در این رسانه‌های مجازی است. این جنبش‌ها می‌توانند به افزایش آگاهی عمومی درباره کاربردهای غیراخلاقی و ضدانسانی شبکه‌های اجتماعی کمک کنند. این آگاهی نیز هر چه در قشرهای مختلف مردم در سرتاسر جهان افزایش یابد، باعث اخلال و ممانعت در اقدامات تخریبی و تجاوزگرانه شبکه‌های اجتماعی خواهد شد.
پادشاهان دزد!
عمق مسئله را وقتی می‌توان درک کرد که کارداشیان، سلبریتی آمریکایی با وجود کسب درآمد هنگفت از شبکه‌های اجتماعی به خاطر انتشار تبلیغات تجاری در صفحه شخصی اش اما اعلام کرده: «خیلی خوشحالم که از طریق اینستاگرام و فیس‌بوک با شما ارتباط برقرار می‌کنم اما نمی‌توانم دست روی دست بگذارم و در برابر نفرت، پروپاگاندا و اطلاعات گمراه‌کننده‌ای که این پلتفرم‌ها اجازه انتشار آنها را می‌دهند، ساکت بنشینم.»
جیمز مور، نویسنده معروف غربی نیز طی یادداشتی در نشریه ایندیپندنت، با اشاره به اینکه یک لشکر چهره معروف فیس‌بوک و اینستاگرام را می‌بندند، می‌نویسد: «با توجه به کثافتی که فضای فیس‌بوک را گرفته بستن صفحاتشان کار مهمی است. الگوریتم‌های این رسانه اجتماعی فعالانه این‌گونه مطالب را به خورد افراد می‌دهند و بسیاری از کاربران را به کام باتلاق‌های عمیق و تاریک خود می‌کشند. این رسانه مانند دُملی است که دم به دم از چرک و خون پُر می‌شود و محلی شده برای تجمع و همدستی نامیمون دلالان شایعه و دروغ، نفرت‌پراکنان علیه گروه‌های ضعیف‌تر جامعه، نژادپرستان، افراد یاغی و دولت‌های بیدادگر.»
ماجرا فقط به چهره‌های مشهور محدود نماند، بلکه ده‌ها شرکت بزرگ بین‌المللی از جمله «کوکاکولا» و خودرو‌‌سازی «هوندا» در اعتراض به نوع برخورد شبکه فیس‌بوک با کامنت‌ها و مطالب توأم با نفرت‌پراکنی و اخبار جعلی، این شبکه اجتماعی را تحریم کردند.
کوهن، کمدین مشهور آمریکایی نیز قبلا اعتراضاتی را به شبکه‌های اجتماعی غربی مطرح کرده و گفته بود: «رؤسای فیس‌بوک، توئیتر و یوتیوب، پادشاهان دزد هستند!»
«ساشا بارون کوهن» بازیگر‌هالیوودی معتقد است: « تاکنون کاملا آشکار شده که این شبکه‌های اجتماعی اصلا قابل اعتماد نیستند و نمی‌توانند برای خودشان قانون وضع کنند. و تنها جریمه کردن آنها دردی دوا نمی‌کند چراکه آنها همچنان به تنفرپراکنی و تهمت و تعصب ادامه داده و دامن می‌زنند. مدیران فیس‌بوک، توئیتر و یوتیوب باید شخصا مسئولیت تمام محتواهای‌شان را بپذیرند چرا که از دخالت در انتخابات گرفته تا نسل‌کشی، در همه امور دخالت می‌کنند و چنانچه مجددا این‌چنین موردی صورت گرفت باید به زندان بروند.دموکراسی به واقعیاتی مشترک وابسته است که با حضور شبکه‌های اجتماعی در حال رفتن به انزواست. در اینترنت هر چیزی می‌تواند کاملا قانونی و مشروع به نظر برسد. به اعتقاد من،«مارک زاکربرگ» مدیرعامل فیس بوک، «ساندار پیچای»، «لری پیج» و «سرگئی برین» بنیانگذاران گوگل، «سوزان وایکیکی» مدیرعامل یوتیوب و «جک دورسی» مدیرعامل توئیتر، مسئول گسترش بسیاری از نفرت‌ها و تعصبات در اینترنت هستند و یک «امپریالیسم ایدئولوژیک» را ایجاد کرده‌اند!»
به همین دلایل حتی «والت دیزنی» از شرکت‌های تولید فیلم در‌هالیوود که با کارتون‌هایش نزد مردم ایران شناخته می‌شود نیز اعلام کرده دیگر تبلیغات خود را از طریق شبکه اجتماعی فیس بوک نمایش نمی‌دهد.
حباب‌ اطلاع‌رسانی
درخدمت نژادپرستی
شهریور سال 97 بود که کارستن مولر و کارلو شوارتس، دو پژوهشگر جوان دانشگاه واریک انگلیس پژوهشی را انجام دادند که نشان می‌داد، انتشار اخبار دروغ و نفرت‌پراکنی از طریق شبکه‌های اجتماعی مجازی غربی درباره پناه‌جویان اروپا یا مسلمانان آواره میانمار، در اعمال خشونت واقعی علیه آنها، تاثیر مستقیم داشته است. این دو محقق آلمانی حتی تأثیرات معکوس تئوری فوق را هم نشان دادند. یعنی کاهش استفاده از اینترنت یا فیس‌بوک شمار اقداماتی که با انگیزه نفرت و نژادپرستی انجام می‌شوند را کاهش داده است. همچنین زمانی که موضوعات خبری دیگر بر فضای ضدپناه‌جویان یا آوارگان در شبکه‌های اجتماعی می‌چربند، این اقدامات کاهش یافته‌اند.
شوارتس و مولر یک دلیل تعیین‌کننده در رابطه مستقیم این دو موضوع را تأثیر آن‌چه «حباب‌ اطلاع‌رسانی» یا(Filterblase)گفته می‌شود می‌دانند. به نظر این محققان، شبکه‌های اجتماعی نوعی حباب اطلاع‌رسانی ایجاد می‌کنند که در آن کاربران این شبکه‌ها امکان انتخاب منابع خبری و افراد و حساب‌های کاربری مورد نظرشان را تنها در چارچوب همان شبکه اجتماعی دارند. همین چارچوب محدود انتخاب، آنها را در معرض دایره‌ و طیفی خاص از خبرها و اطلاعات قرار می‌دهد. کاربران فیس‌بوک نیز خود را در این «حباب‌های اطلاع‌رسانی» می‌یابند که در آنها سر و صدا و غوغای اقلیتی از کاربران تصویری ایجاد می‌کند که گویا همه مردم چنین نظر و فکری دارند و همین تصور، موجب می‌شود کاربران دیگر هم ترغیب ‌شوند همان کلمات و غوغای اقلیت یاد شده را در شبکه‌های اجتماعی تکرار کرده و یا لااقل به شدت تحت تاثیر آنها قرار گیرند.
سانسورچی‌های آزادی خواه!
اما یکی دیگر از اتهامات گسترده شبکه‌های اجتماعی غربی، سانسور و تقابل با آزادی بیان است. این رسانه‌های مجازی، به رغم ادعای گردش آزاد اطلاعات، بارها و بارها و در نقاط مختلف جهان، موانعی را سر راه فعالیت رسانه‌های مستقل و ضدسلطه جهان ایجاد کرده‌اند. تا جایی که حتی یکی از بنیانگذاران «ویکی پدیا» نیز به شبکه‌های اجتماعی معترض شد.
«لری سنگر» که البته بعدا از ویکی پدیا جدا شد، با انتشار مطلبی تحت عنوان «اعلامیه استقلال دیجیتال»، شبکه‌های اجتماعی مانند «فیس بوک»، «تلگرام»، «توئیتر»، «اینستاگرام» و... را «سانسورچی» خواند! وی این یادداشت را پس از آن نوشت که این شبکه‌های اجتماعی، صدها حساب کاربری و صفحه و گروه را به خاطر انتشار مطالبی علیه رئیس‌جمهور آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی مسدود کرد‌اند!
هر چند که مدیران این شبکه‌های اجتماعی ادعا کردند که این صفحات، دارای کاربرانی مجعول هستند، اما بسیاری از صفحات رسمی نیز توسط آنها مسدود شده‌اند. نمونه چنین اتفاقی، بستن بسیاری از صفحات وابسته به شبکه‌های برون مرزی ایران بوده است.
اما اتفاق عجیب این است که فیس بوک، همچنان به صفحات وابسته به القاعده و داعش، اجازه فعالیت می‌دهد! اتفاقی که باعث شد تا برخی از کاربران این شبکه اجتماعی، شکایتی را علیه آن تنظیم کنند. خبرگزاری آسوشیتدپرس که جزئیات این شکایت را منتشر کرده، گزارش داده است: حدود ۲۰۰ صفحه‌ متعلق به گروه ‌تروریستی داعش و ده‌ها مورد دیگر بازتاب‌دهنده دیدگاه‌های القاعده و سایر گروه‌های تکفیری، در فیس‌بوک بازنشر شده‌اند.
فراموش نکنیم که چند سال قبل، زاکربرگ توسط یکی از نمایندگان رژیم صهیونیستی تقدیر شد چون برای کشتن هر فلسطینی، جایزه‌ای بالغ بر 100 سکه طلا تعیین کرده بود! همچنانکه نمی‌توان فراموش کرد «فیس بوک» در پاسخ به درخواست رسمی رژیم صهیونیستی برای حذف تصاویر نظامیان اسرائیلی متجاوز به غزه در عمليات ناموفق در خان يونس که توسط حماس شناسایی و منتشر شده، این تصاویر را از شبکه اجتماعی خود حذف و برخی حساب‌ها را مسدود کرد! فیس بوک حتی در نرم‌افزار مسنجر(پیام رسان) نیز از انتشار این تصاویر ممانعت به عمل می‌آورد و با این اقدام خود گامی دیگر برای حمایت از اسرائیل و تحت فشار قرار‌دادن فلسطینیان برداشت.
یک رسوایی بزرگ
 برای سودجویی بیشتر!
فرزاد میرحمیدی، کارشناس رسانه به گزارشگر کیهان می‌گوید: «جدا از بی‌اخلاقی‌های فردی و اجتماعی و تبدیل انسان به سوژه‌های ذهنی و سیاسی،‌ واقعیت این است که شبکه‌های اجتماعی چنان پایشان را در زندگی انسان امروز دراز کرده‌اند که هر روز در میان امواج سرگشتگی و استیصال دست و پا می‌زنند و رسوایی پس از رسوایی به بار می‌آورند؛ این رسوایی،گاه حتی دامن اربابان و کارفرمایان شبکه‌های اجتماعی را هم می‌گیرد. یک‌بار فیس‌بوک و اخبار جعلی و بار دیگر توئیتر و حساب‌های جعلی!»
وی در توضیح این نکته، بیان می‌کند: «کافی است یک بار دیگر پروژه «ایران دیس اینفو» را مرور کنیم؛ این پروژه توسط سازمان ارتباطات جهانی وابسته به وزارت خارجه آمریکا با هدف،مقابله با نفوذ خبری جمهوری اسلامی ایران و عمدتا در فضای توئیتر اجرا شد. سازمان ارتباطات جهانی بودجه‌ای 9 میلیون دلاری برای ایران اختصاص داد که پس از بودجه روسیه و بودجه گروه‌های تندرو در رده سوم بودجه‌ای شورای امنیت داخلی ایالات متحده (کارفرمای پیشین سازمان) برای مقابله با فعالیت‌ها و اطلاعات در حوزه شبکه‌های اجتماعی قرار می‌گیرد. از این مقدار، یک و نیم میلیون دلار برای پروژه «ایران دیس اینفو» اختصاص یافت. اما موضوع این بود که «ایران دیس اینفو» به کاهدان زده بود!
وی از توصیف این پروژه به عنوان یک رسوایی برای سودجویی بیشتر یاد می‌کند و ادامه می‌دهد:«مدیر این پروژه -مریم معمار صادقی که از دگم‌ترین مخالفان جمهوری اسلامی در ایالات متحده به شمار می‌رود- از شوق پول بادآورده و سودجویی شروع به حمله‌های چشم و گوش بسته، حتی به شهروندان آمریکایی کرده بود و خودی و غیرخودی را با هم زده بود! برای مثال یکی از کسانی که مورد حمله‌های توئیتری «ایران دیس اینفو»
 قرار گرفته بود، یک شهروند آمریکایی و یکی از پژوهشگران سازمان حقوق بشر است که در توئیتی از مخاطبان خود خواسته بود چنانچه تحریم‌های ایالات متحده موجب کمبود دارو در ایران شده است  آن ‌را گزارش دهند. حملاتی این‌چنینی،‌ به تعدادی از روزنامه‌نگاران- حتی برخی از روزنامه‌نگاران شاغل در رسانه‌های خارجی و دیگر شهروندان آمریکایی، سرانجام منجر به تعلیق پروژه از سوی سازمان ارتباطات جهانی شد. چندی بعد توئیتر خبر از مسدود‌سازی چندین حساب کاربری به اصطلاح جعلی مربوط به «ایران دیس اینفو» داد. یک مقام وزارت خارجه آمریکا نیز اعتراف کرد که این پروژه پا در حوز‌ه‌هایی گذاشته بود که در پروژه تعریف نشده بود و به عبارت دیگر پایشان را بیشتر از گلیمشان در شبکه‌های اجتماعی دراز کرده‌اند.»