نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
پیشنهاد استعفای روحانی بازی در زمین ترامپ است
روزنامه شرق هم در یادداشتی به نقل ازهاشمی طبا نوشت: «استعفا یا استیضاح رئیسجمهور حتماً به نفع ترامپ و نشانه تزلزل و بحران در جمهوری اسلامی است؛ در زمین دشمن و به نفع او عمل نکنیم».
سرویس سیاسی-
لازم به ذکر است چندی پیش برخی مدعیان اصلاحات، «پیشنهاد کنارهگیری رئیسجمهور» را مطرح و روزنامه اعتماد هم آن را تیتر 1 خود کرد. کیهان هم در گزارشی با عنوان «دولت را زمینگیر کردند؛ حالا شعار عبور از روحانی میدهند» نوشت: مدعیان اصلاحات که بانیان اصلی وضع موجود هستند در تلاشند تا با انتقاد از روحانی و فاصلهگذاری با دولت، خود را منتقد دولت نشان داده و از پاسخگویی به افکار عمومی شانه خالی کنند.
در آن گزارش همچنین آمده بود: از طرفی باید گفت طرح پیشنهادی مدعیان اصلاحات که مصداق آن مثال است که «یک دیوانه سنگی به چاه میاندازد که صد عاقل نمیتوانند بیرونش بیاورند» دانسته یا ندانسته، پروژه آمریکا را دنبال میکند! همان پروژه «بیدولتی» و اهدافی که سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیم اسرائیل در عراق و لبنان دنبال کردند.
به جای طرح استعفا، مسئولیتپذیر باشیم
وی با اشاره به طرح استعفای روحانی که از سوی عدهای از اصلاحطلبان مطرح شده، افزود: به جای ارائه پیشنهاد برای تمام کردن این مسیر، باید با مسئولیتپذیری برای اتمام آن با کمترین هزینه و بیشترین کارایی همراهی کنیم... صبح روز بعد از استعفا این ایرادات ساختار سیاسی و اجرایی کشور نیست که هویدا میشود بلکه بیمسئولیتی حامیان دولت مستعفی و خود دولت است که در تاریخ ثبت میشود. اصرار بر استعفااندک سرمایه اجتماعی این گروه را متلاشی میکند و حتی به تنزل جایگاه اجتماعی این جریان سیاسی بیش از پیش نیز میانجامد.»
هاشمی طبا در ادامه نوشت: «افرادی با تلاشهای پیدا و پنهان که به دنبال متلاشی سازی نظام سیاسی و مدیریتی کشور هستند، زمین بازیای را تعریف میکنند که نباید به آن ورود کرد. دولت روحانی منتخب ملت ایران است، شکست او شکست ملت ایران در انظار بینالمللی است. کسانیکه مدعی وطنپرستی و داشتن دغدغه نظام هستند چنین مواردی را طرح و بر آن اصرار میکنند، در حال پیروی از سناریوهایی مثل تفرقه بینداز و حکومت کردن هستند. خروج روحانی از ساختار سیاسی کشور هیچ باری از مشکلات کشور را سبک نمیکند. تردید نکنید صبح روز بعد از استعفای وی، مشکلات کشور بیشتر نباشد، کمتر نخواهد بود.»
برجام حجم زیادی اکسیژن را در اختیار ایران گذاشت!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «برجام، یک امتیاز برای دولت نبود بلکه یک امتیاز برای کل کشور بود و برخی دقیقاً همچون رژیم صهیونیستی و عربستان از برجام ناراضی بودند.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «برجام موقعیتی استثنایی را برای ایران بهوجود آورده و سبب شده بود کلیه تحریمهای سازمان ملل علیه ایران لغو و تحریمهایی که در خارج از چارچوب سازمان ملل وضع شده بودند نامشروع شوند. برجام سبب شده بود همگان به این باور برسند که ایران وارد فضای جدیدی شده است و تمامی جهانیان موظف هستند طبق قطعنامه 2231 عمل کنند و این سبب شد تا مراودات با ایران انجام شود و موقعیت جهانی ایران ارتقا یابد. این یک فرصت بزرگ برای ما بود و یک حجم زیادی از اکسیژن را در آن تنگنا در اختیار ایران قرارداد تا بتواند قدرت خود را افزایش دهد و در جهان ارتباطات مؤثر بیشتری برقرار کند.»
برخی دولتمردان و فعالین مدعی اصلاحات بارها ادعا کردهاند که رژیم صهیونیستی و عربستان با برجام مخالف بودند و منتقدان در داخل نیز با اسرائیل و آلسعود همصدا بودهاند!
این ادعا در حالی است که مقامات رژیم صهیونیستی پیش از این بارها و بارها از توافق هستهای ایران و 1+5 دفاع کردهاند. برای مثال گادی ایزنکوت، رئیسستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی-فروردین ۹۷- در مصاحبه با «هاآرتص» گفته بود: «توافق هستهای با ایران با همه نواقصی که دارد، اثربخش بوده و تحقق چشمانداز هستهای ایران را برای ۱۰ تا ۱۵ سال متوقف کرده است.»
همچنین- تیرماه ۹۶- در دوسالگی برجام مقام ارشد امنیتی رژیم صهیونیستی (کارمی گیلون رئیساسبق شین بت) در فارن پالیسی نوشت: «برجام برای اسرائیل یک موهبت بود». مقامات آلسعود نیز بارها از برجام دفاع کرده بودند.
مقامات ارشد دولت بارها اذعان کردهاند که با امضای برجام، تحریمها افزایش و فروش نفت کاهش یافته است. برجام خسارتهای فراوانی به بار آورد اما مدعیان اصلاحات همچنان در حال دستاوردتراشی از این توافق خسارت بار هستند.
هاشمی طبا: طرح استعفای روحانی، سیاست انگلیسی «تفرقه بینداز و حکومت کن» است!
مصطفیهاشمی طبا، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری 96 در روزنامه سازندگی طی یادداشتی با عنوان «صبح روز بعد از استعفا» نوشت: قبول مسئولیت در این بین مفهومی است که باید بسیار مورد توجه باشد. اینکه دولت در اثر فشارهای داخلی و خارجی، از دوست یا دشمن، بر اثر عملکرد نادرست یا شرایط نامناسب در تنگنا قرار گرفته است، دلیل بر این مسئله نیست که باید پا پس کشید و مسئولیت حمایت از دولت را نپذیرفت.»
بیاعتمادی مطلق مردم نسبت به دولت
روزنامه همدلی در یادداشتی با عنوان «مصائب اعتمادزدایی میان دولت و مردم» نوشت: مردم با نمایش و تاکید بر بیاعتمادی مطلق نسبت به دولت اعتراض و انتقاد خود را بیان کرده وگاه نیز قصد کنشگری مؤثر دارند. از همین زاویه محدود کردن بیاعتمادی درحال تزاید در جامعه امروز ایران به سال پایانی دولت و انتساب آن به این اتفاق، از واقعیت به دور است. اعتراضات در سالهای 96 و 98 عمق بیاعتمادی و فاصلهگیری مردم از جریانها و گروههای سیاسی و بهویژه اصلاحطلب را بهخوبی نشان داد. بعد از آن هیچ طرح و برنامهای نبوده است که بیانگراندکی اعتماد مردم به نهادهای قدرت و گروههای سیاسی باشد. هر شعار و خواستهای که از سوی این نهادها صادر میشود با بیتفاوتی وبیاعتمادی محض اکثریت مردم روبهرو میشود.
تحریم چطور به جنگ اقتصادی تبدیل شد؟
روزنامه دولتی ایران دیروز در مظلبی نوشت: «منتقدان دولت از مشکلات اقتصادی شکوه میکنند، اما همان طور که علی ربیعی سخنگوی دولت گفته است، در بیان این نقدها هیچ اشارهای به اثرات جنگ اقتصادی تمام عیار نمیکنند. یک علت این نادیده انگاری میتواند رقابتهای سیاسی باشد، به این معنی که با برجسته سازی ضعفهای مدیریتی و نادیده گرفتن فشار تحریمها، از یک شرایط خطیر ملی برای بهرهبرداری جناحی استفاده میشود. با کمی تسامح میتوان گفت علت دیگر، فقدان آگاهی درباره ابعاد تروریسم اقتصادی است که آمریکا بر ملت ما تحمیل کرده است. شاید به همین دلیل بود که رئیسجمهوری در یکی از سخنرانیهای اخیر خود، تاکید کرد که تحریمهای اخیر آمریکا، هیچ شباهتی به تحریمهای سالهای ۹۱ و ۹۲ ندارد و ما این بار، نه با تحریم، بلکه با جنگ اقتصادی رو به رو هستیم. اما نکته اینجاست که وقتی منتقدان نخواهند واقعیت این جنگ را بپذیرند، قطعاً الزامات آن، یعنی همراهی با دولت در این نبرد نفسگیر را هم نخواهند پذیرفت.»
دشمن وقتی دید، دولت روحانی در برابر تحریم منفعل است، فغان سر میدهد، در جایگاه ضعف مینشیند، آدرس مذاکره میدهد و میخواهد به هر قیمت توافق کند، مجاب شد که تحریم اقتصادی را به جنگ اقتصادی تبدیل کند. وقتی میبیند دولت حاضر است در برابر وعده نسیه رفع تحریم امتیاز نقد دهد و پیش دستانه اجرا کند، چرا بیشتر تحریم نکند تا امتیاز بیشتری بگیرد؟ پس تحریم اقتصادی را دولت به جنگ اقتصادی تبدیل کرد. دولت با مذاکره مبتنی بر اعتماد به حریف، ظرفیتهای داخلی را معطل گذاشت و به رکود فراگیر و تورم افسارگسیخته دامن زد. چرا دیپلماسی دولت به آمریکا و اروپا محدود شد؟ چرا دولت اقتصاد کشور را پای وعدههای پوچ غرب معطل گذاشت؟ چرا از آب خوردن تا آلودگی هوا و اشتغال و رکود را به توافق هستهای گره زد؟ چرا با حذف کارت سوخت ۱۵۰ هزار میلیارد تومان به کشور خسارت زد؟ چرا بخش مسکن را که با 250 شاخه شغلی و صنعتی مرتبط است، به مدت 5 ـ 6 سال رها کرد؟ چرا بنگاههای بزرگ اقتصادی را به ثمن بخس واگذار کرد؟ چرا به ذخایر دلار و طلا چوب حراج زد؟ چرا نقدینگی را به بخشهای مولد اقتصادی هدایت نکرد؟ اینها پیامد تحریم و جنگ اقتصادی است یا بیتدبیری و سوءمدیریت دولت؟
دست و پا زدن اصلاحطلبان برای فرار از پاسخگویی!
روزنامه شرق در شماره دیروز خود مطالبی را منتشر کرده بود که به خوبی گویای دست و پا زدن طیف موسوم به اصلاحطلب برای فرار از پاسخگویی بود.
در مطلبی با عنوان «چه کسی محکوم است؟» آمده بود: «اگرچه روحانی و دولتش اصلاحطلب نبوده و نیستند اما حامیان اصولگرایان و رسانههایشان در شبکههای اجتماعی مدعیاند مسئولیت اوضاع اقتصادی سیاسی فعلی با اصلاحطلبان و کسانی است که به روحانی رأی دادهاند [!!]»
نخست آنکه هیچگاه گفته نشده که مسئولیت وضع موجود به عهده کسانی که به روحانی رأی دادهاند. این ادعا فریب دادنی زیرکانه است. آنچه گفته شده این است که مسئولیت وضع موجود با کسانی است که مردم را برای رأی دادن به روحانی تشویق و ترغیب کردند و با دروغهایشان فضایی به وجود آوردند که عملاً ملت را از رأی دادن به دیگر رقبای روحانی ترساندند. طیف موسوم به اصلاحطلب نشان داده که در این مواقع با برنامههای رسانهای خود مسیر فرار از پاسخگویی را طی خواهد کرد.
نکته دوم اینکه همین چند روز پیش محمود واعظی، رئیسدفتر رئیسجمهور در حاشیه جلسه هیئت دولت گفت: «همواره از سال 92 در داخل دولت، وزیران و اعضای کابینه و استانداران از بین اصلاحطلبان بودهاند. اگر الان اصلاحطلبان منتقد شدند که البته همه آنها نیستند، انتقاد به رفقای خودشان هست که در داخل دولت هستند. حداقل اگر مراعات بقیه اعضای دولت را نمیکنند مراعات حال رفقا و همفکران خود را بکنند.»
سپس شرق در بخش دیگری از مطلب خود نظر یکی از کنشگران طیف موسوم به اصلاحطلب را میآورد: «من معتقدم در هر دو دوره، حمایت از روحانی درست بود؛ هم در سال ۹۲ که تدبیر بسیار جالبی به کار بردند و بابت آن مدال تدبیر میگیرند و بار دوم هم به دلیل اینکه خطا نکرده و از آقای روحانی عبور نکردند. اما برآوردشان اشتباه بود که آقای روحانی انتظارات ذهنی آنها را پاسخ خواهد داد.»
بالاخره معلوم نیست اصلاحطلبان حمایت از روحانی را درست میدانند یا نه؟ اگر درست میدانند این بندبازیهای سیاسی چیست و اگر درست نمیدانند این سخنهای فریب دهنده برای چه بیان میشود؟!
تصور کنید طیفی که تکلیفش با خودش مشخص نیست برای 8 سال این ملت نسخه پیچید و دست آخر نتیجه آن این شد که میبینیم و آه میکشیم.
فرافکنی مدعیان اصلاحات درباره دلار 30 هزارتومانی!
روزنامه اصلاحطلب اعتماد به مدیر مسئولی الیاس حضرتی رئیسکمیسیون اقتصادی مجلس دهم و کاندیدای رد صلاحیت شده مجلس یازدهم روز گذشته در گزارش تیتر یک خود با عنوان «تمام وعدههاي آقاي رييس» در تلاش برای مقصر نشان دادن رئیسکل بانک مرکزی در افسار گسیختگی قیمت ارز نوشت: «26 ماه از حضور عبدالناصر همتي در ساختمان ميرداماد ميگذرد. روزي كه او سكان هدايت بانك مركزي را بر عهده گرفت، نرخ دلار در كانال چهار هزار تومان قرار داشت و نرخ تورم در سال 96 نيز 9.6 درصد گزارش شده بود... همتي در جلسه معارفهاش بر به كارگيري هر آنچه از اقتصاد ميداند در راستاي بهبود اوضاع اقتصادي و ارزي كشور تاكيد كرد. اما در اين مدت نرخ ارز با جهشي 650 برابري به كانال سي هزار تومان وارد و تورم سال گذشته نيز (بر اساس آمارهاي رسمي) حدود 41 درصد برآورد شد...رييس كل بانك مركزي از زمان انتصابش در بانك مركزي هيچ نشست خبري نگذاشته و عمده سؤالاتي كه خبرنگاران از او ميپرسند در حاشيه جلسه هيات دولت يا حضورش در مجلس است.»
گفتنی است جریان مدعی اصلاحطلبی در فرافکنی به وقت پاسخگویی استادند. شبکه زنجیرهای رسانههای این جریان که در ایام انتخابات مردم را از دلار 5 هزار تومانی در صورت رای آوردن رقبای روحانی میترسانند، این روزها که قیمت دلار به مرز 30 هزارتومان رسیده تلاش میکنند با تقلیل علل و عوامل این شلختگی و بیثباتی اقتصادی به افراد دیگر، ریشه اصلی مشکلات اقتصادی امروز کشور را بپوشانند. همین اصلاحطلبان وقتی برجام تصویب شد گفتند که از فردا دلار به هزار تومان میرسد و به همین خاطر الان باید مسئولیت دلار 30 هزار تومانی و کاهش فاحش ارزش پول ملی را بپذیرند.