نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اصلاحطلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ سرمایه اجتماعی ندارند
سرویس سیاسی-
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«شکست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ تلنگری به آنها بود که به خود بیایند و تجدیدنظری در رویکردها، راهبردها و سازوکارهای خود انجام دهند، هرچند که مسائل مختلفی موجب شد تا کاهش مشارکت جدی مردم در آن انتخابات رقم بخورد، اما جدای از نارضایتیهای اقتصادی و معیشتی این ناامیدی مردم از اصلاحطلبان برای ایجاد تغییری در روند موجود در جامعه بود که باعث شد آنها از اصلاحطلبان رویگردان شوند و بر همین اساس به صندوقهای رای نیز پشت کنند. این در حالی است که از آن انتخابات تاکنون شرایط تفاوت چندانی نکرده و اصلاحطلبان نیز با وجود تاکیدات مکرر بر لزوم بازیابی سرمایه اجتماعی نتوانستهاند پایگاه رای خود را بازیابند. در همین راستا انتظار میرود که اگر شرایط جامعه و نارضایتی مردم همچنان ادامه داشته باشد اصلاحطلبان شانس چندانی در انتخابات ۱۴۰۰ نداشته باشند و پس از بهارستان؛ پاستور را نیز در اختیار جریان رقیب قرار دهند».
در روزهای گذشته صادق زیباکلام از فعالین اصلاحطلب در مطلبی نوشته بود:«در عالم پزشکی، به امید نجات بیمار به او تنفس مصنوعی میدهند. دلم نمیآید مقایسه کنم؛ اما وضعیت اصلاحطلبان شباهت به بیماری پیدا کرده که عدهای برای نجاتش به او تنفس مصنوعی میدهند تا برای انتخابات سال آینده زنده نگهش دارند».
زیباکلام در ادامه نوشته بود:«در تهرانی که محمدرضا عارف در انتخابات ۹۴ یکونیم میلیون رأی آورده بود، اصلاحطلبان در اسفند ۹۸ نتوانستند حتی صد هزار رأی بیاورند».
مدعیان اصلاحات به دلیل کارنامه غیرقابل قبول در دولت، مجلس دهم و شورای شهر و شهرداری پایتخت، پایگاه اجتماعی خود را از دست دادهاند. اما برخی از فعالین این طیف همچنان مشغول فرافکنی هستند.
وضعیت صنعت، نتیجه بیثباتی مدیریتی است
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران نوشت: تحریمهای ظالمانه و بیرحمانه و شروع کرونا بحثهایی است که در حال حاضر اقتصاد ایران را احاطه کردند. در کنار این مسائل، تحریمهای داخلی و بیثباتی در مدیریت وزارت صمت هم خودش از سویی میتواند مسیر تجارت و تولید را پر ریسک و غیرمطمئن کند. این بیثباتی هر روز و
هر روز به وضعیت صنعت و تولید در کشور لطمه میزند.
در ادامه این مطلب آمده است: بههرحال متولی بخش تولید و تجارت این وزارتخانه است اما در سه سال گذشته، چهار نفر بر صندلی ریاستان تکیه زدهاند و این وزارتخانه از اردیبهشتماه توسط سرپرست اداره میشود. با این وضعیت فردی که در رأی این وزارتخانه قرار میگیرد چه چشماندازی میتواند تعریف کند!... حالا در وضعیتی که کشور در جنگ اقتصادی قرار دارد همین وزارتخانه بااهمیت با سرپرست اداره میشود. این وضعیت در بلاتکلیفی وزارت صمت، قدرت برنامهریزی را از دولتمردان میگیرد.
لازم به ذکر است که در دولت تدبیر و امید، ماحصل عملکرد وزارتخانهای که معیشت، تولید و اشتغال به آن گره خورده است، مواردی چون افزایش قیمت و تورم کالاهای اساسی، کاهش صادرات، واردات بیرویه، واردات کالای غیرضروری، قاچاق کالا، گرانفروشی و احتکار، کاهش 40 درصدی تولید خودرو، بحران قیمت در بازار خودرو، مانور مافیا و شکلگیری فساد و رانت در بخشهای مختلف این وزارتخانه بوده است.
ترامپ پیروز انتخابات است، باید فکر «برجام جدید» باشیم!
روزنامه اصلاحطلب اعتماد به مدیرمسئولی الیاس حضرتی نماینده رد صلاحیت شده انتخابات مجلس یازدهم، در یادداشتی به قلم فیاض زاهد از محکومان امنیتی فتنه 88 نوشت: «هر چه به نوامبر نزديكتر ميشويم، اتفاقاتي رخ ميدهد كه شانس ترامپ را بالاتر نشان ميدهد... من در جلسه افطار رئيسجمهور در سال گذشته پيشبيني كردم كه ترامپ مجددا به كاخ سفيد راه پيدا خواهد كرد. لذا براي برجام و توافق جديد با تكيه بر اين مولفه حركت كنيد. اينك اين توصيه را جديتر بيان ميكنم. منافع ايران چه بسا حكم كند چندان منتطر نتيجه منازعه الاغها و فيلها نمانيم. چون با شروع مناظرهها اين ترامپ فيل است كه بر بايدن با نماد الاغ دموكرات پيروز خواهد شد. »
گفتنی است کارشناسان ارشد حوزه بینالملل بارها بر این مهم تاکید کردهاند که برنامه هیچ کشوری علیه کشور دیگر بدون همراهی عوامل وابسته یا مرعوب عملیاتی نخواهد شد و حمایت دولت آمریکا از برخی گروههای سیاسی داخلی ایران، برای بزنگاههایی است که آمریکا قصد عملیاتی کردن برنامههای خود علیه ملت ایران را دارد که مقابله با سیاستهای مقتدرانه منطقهای و توان دفاعی با ابزار فشار اقتصادی و تحریم نمونه بارز آن در مقطع کنونی است.
آمریکا برای فشار بیشتر به ملت ایران با خروج از برجام وارد مرحله جدید شد و پس از آن با «تقسیم کار» با برخی کشورهای اروپایی برای فشار بیشتر و «تحمیل برجام جدید» شامل اقتدار منطقهای و توان دفاعی ادامه یافت. به نظر میرسد که در این تقسیم کار ضلع سومی هم وجود دارد و نقش کاتالیزوری برخی عوامل داخلی است که باید این مسیر را در داخل فراهم کنند. تسلیم طلبان افراطی مدعی اصلاحطلبی که چندی پیش در نامهای ذلت بار خواستار مذاکره با ترامپ و اعطای امتیازات بیشتر به آمریکا را مطرح کرده بودند، علیرغم آنکه خود را در مقابله با نیروهای وفادار به انقلاب، «رفرمیست» و «اصلاحطلب» میخوانند، در بزنگاههای مهم، اعم از وقایع سال ۷۸، ۸۸ و حوادث دی ۹۶ یا در برهههایی که آمریکا و اروپا برای صدور قطعنامهها تحریم علیه ایران، در صف مقابل ملت ایران قرار داشتهاند، با جریان خارجی همراهی کردهاند و این نخستین بار نیست که آنان در یک بزنگاه مهم برای مردم ایران، به جای قرار گرفتن در صف ملت ایران، همراهی با تحریم کنندگان و صف بیگانگان را ترجیح دادهاند.
اهمیت این عناصر داخلی یا شبکه اقتصادی- رسانهای همکار غرب در داخل کشور از آنجاست که این جریان که تا دیروز با دادن آدرسهای غلط به افکار عمومی و با بزک کردن آمریکا، کلید حل مشکلات را در تعامل گسترده با غرب نشان میدادند، اکنون و پس از افتادن تشت رسوایی خسارت محض مذاکره با آمریکا، به دنبال زمینه چینی برای مذاکرات مجدد با آمریکا هستند تا این بار قدرت منطقهای و توان دفاعی ایران
قربانی کنند.
حقیقتا آمریکا به این جریان امید بسته تا بتواند با کمک آنها کشور را به موافقان سازش و امتیازدهی بیشتر و مخالف آن دو پاره کند. جریانی که آمریکا طمع کرده که دوباره تلاش خواهند کرد تسلیم را تئوریزه کنند و آنها مهمترین سرمایههای ترامپ
در ایرانند.
اذعان روزنامه اصلاحطلب: سند2030، قاتل فرهنگ ایرانی
روزنامه شرق روز گذشته در سرمقاله خود نوشت: «برخی دانشمندان مخالف توسعه با الگوی غربی، آن را مبتنی بر ایده وجود راهکارهای جهانشمول و قیمومیت میدانند که سعی میکند یک الگوی اعتقادی و زندگی را در جهان حاکم کند. آنها تنوع و تکثر مختصات فرهنگی و اجتماعی کشورها را دلیل مؤثرنبودن نسخههای جهان شمول میدانند. یکی از ویژگیهای اعلامی و رفتاری ایران، مخالفت با نسخههای یکسان برآمده از نظام حکمرانی بینالمللی/جهانی متأثر از هژمونی غربی است. نپذیرفتن نسخه ۲۰۳۰ در حوزه آموزش و اعلام وجود اختلافنظر با حقوق بشر تعریفشده در مستندات بینالمللی از مصادیق آشنای این ویژگی هستند.»
گفتنی است زمانی که «مارشال مک لوهان» در سایه پیشرفتهای سریع رسانهها و پیدایش رسانههای جدید نظریه خود را مبنی بر «دهکده جهانی» مطرح کرد بسیاری در مدح آن قلم فرسایی کردند. با گذشت زمان و تفکر بیشتر به عمق این نظریه پی برده شد. نظام سلطه یا به عبارتی غرب با وجود رسانههای بسیارش عملا فرهنگهای دیگر را در خود هضم و هدم میکند و خروجی نظریه دهکده جهانی میشود مرگ تدریجی فرهنگهای دیگر و گسترش فرهنگ غالب یا سلطهجو.
البته موضوع فرهنگی به قدری مهم است که غرب به همین یک راه (یعنی از طریق گسترش رسانههای جدید) اکتفا نکرده و به مدد راههایی دیگر نظیر همین سند 2030 به هجوم نرم و خزنده خود علیه فرهنگهای دیگر پرداخت. به واقع این موضوع مضحک است که بگوییم در مقوله فرهنگی یک نسخه برای تمام کشورهای جهان صادر شود. پذیرفتن این سند به واقع یعنی ما پذیرفته ایم که فرهنگ غنی و با سابقهای مانند فرهنگ ایرانی که با همراهی فرهنگ اسلامی خود زمانی تمدنی بزرگ را شکل داد توانایی یا راه کار برای مسایل جامعه ندارد!
در زمانی که بحث سند 2030 مطرح شد بسیاری از روزنامهها و سایتهای طیف موسوم به اصلاحطلب از این سند و اجرای آن حمایت میکردند. همیناندازه که این روزنامه به اشکال و ایراد عمیق اجرای این سند پرداخته جای خوشحالی است و امیدواریم که همه جریانهای سیاسی برای هویت ایرانی -اسلامی و فرهنگ غنی و باسابقه خودمان دلسوزانه و فارغ از حب و بغضهای سیاسی رفتار کنند.