kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۷۲۸۴
تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۱:۳۲

منای عشق





من یکه‌تاز معرکه عشق دلبرم
نازش به جان عاریت خویش می‌خرم
پیمان خون ز روز ازل بسته‌ام به دوست
نقش ازل نمی‌رود از لوح خاطرم
از کشتنم چه باک که اندر منای عشق
بوسد به شوق، خنجر او تشنه حنجرم
شرح فراق و درد جدایی یار را
بنوشته‌ام به خون سرم روی پیکرم
تا بنگرد نگار، دل چاک‌چاک من
این پیرهن، ز پیکر خونین درآورم
گر سینه‌ام به سُم ستوران شکسته‌اند
در خلوت حضور، سَرم هدیه می‌برم
تنها نمی‌روم به تماشای روی دوست
همراه می‌برم، تن صد چاک اکبرم
من پاک‌باز صحنه عشقم، گواه من
خون گلوی نازک دردانه، اصغرم
تنها نه من اسیر و گرفتار آن نگار
خوش جان بداد، در ره جانان برادرم
من گرم راز بودم و بالای موج خون
دستش به سر نهاده و می‌گفت خواهرم
ریحانه رسول، خدایا ز دست رفت
فریاد از این ستم، ای مظلومه مادرم
(عِلوی) غلام حلقه به گوش است چون پدر
نبود مرا ز عهد صغر شغل دیگرم
حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی (عِلوی)