نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
مگر 5 سال پیش برای بسته شدن «پیامدی» جشن نگرفتید؟!
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز پنجشنبه به سفر گروسی مدیرکل آژانس انرژی اتمی به تهران و موافقت دولت با بازرسی آژانس از اماکن مورد ادعای رژیم صهیونیستی پرداخت و در گزارشی با عنوان «دسترسي داوطلبانه در برابر پايان پرسشهاي آژانس، تهران مسير ضدايراني وين- نيويورك را سد كرد » نوشت: « تيم ايران در ادامه تدبيري كه در سه سال و نيم اخير نشان داده با تفاهم با آژانس مانع از تحقق هدف آمريكا و متحدانش كه تبديل كردن پرونده ايران به پروندهاي قابل بررسي در شوراي امنيت بود، شدند.»
این روزنامه اصلاحطلب در عین حال اذعان کرد:« آژانس بينالمللي انرژي اتمي درحالي درخواست دو دسترسي براي راستيآزمايي ادعاهاي ايران درباره فعاليتهاي هستهاي در گذشته را داشت كه ايران و آژانس در سال 2015 در سايه پيشبرد يك توافق نقشه راه پرونده ابعاد احتمالا نظامي برنامه هستهاي موسوم به پيامدي را بسته بودند. لذا بازگشايي مجدد اين پرونده ميتواند هم براي ايران و هم براي بازماندگان در برجام كه يك بار شاهد مختومه شدن اين پرونده بودند، پردردسر باشد. برهمين اساس زماني كه ايران و آژانس گفتوگو در اين زمينه را به منظور پرهيز از وخيمتر شدن اوضاع آغاز كردند احتياط طرف ايراني اين بود كه اين رايزنيها منجر به بازشدن مجدد پرونده پيامدي نشود. همزمان ملاحظه ديگر طرف ايراني اين بود كه اسناد اسراييلي نبايد مبناي كار قرار بگيرند و البته كه آژانس بينالمللي انرژي اتمي ادعا ميكند مبناي تحقيق اسناد اسرائيلي بوده اما در ادامه اين نهاد فني به مدارك تكميلي مستقل بيشتري درباره فعاليت مشكوك در دو مكان درخواست شده در ايران دست يافته است.»
ارگان دولت: بهانه را از آمریکا گرفتیم!
روزنامه دولتی ایران نیز در مطلبی نوشت: «با توجه به نیات پشت پردهای که ترامپ و وزیر خارجه او در از بین بردن برجام دارند، یعنی انتظار برای خروج ایران از برجام تا او بتواند کشورهای بیشتری را در شورای امنیت با خود همراه کند، باعث شده است جمهوری اسلامی ایران نیز تصمیمات بسیار هوشمندانهای را اتخاذ کند. امروز این خویشتنداری ایران در ترکیب با هوشیاری است که دارد به جلو حرکت میکند. یکی از نشانههای اخیر این هوشیاری و خویشتنداری دعوت از مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای سفر به ایران و نیز توافقی است که در رابطه با درخواست آژانس مبنی بر بازرسی از دو سایت مورد نظر صورت میگیرد.»
ارگان دولت ادامه داد: «هرچند میدانیم که درخواست و پروژهای که منجر به بروز بیاعتمادی میان ایران و آژانس شده است، خود محصولی از همان فشار حداکثری و توطئهچینیهای آمریکا و اسرائیل است. با وجود این، ما شاهد هوشیاری و توجه به ابعاد مختلف مسئله از سوی ایران هستیم، امری که باعث شده است تا این بهانه خطرناک را از آژانس و درواقع از قدرتهای بزرگ که شامل آمریکا میشود، میگیرد و میتواند فضا را برای ادامه همکاریهای بینالمللی اعضای شورای امنیت با ایران فراهم کند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «اگر غیر از این اتفاق میافتاد، میتوانست این همکاری را دشوارتر کرده و این کشورها را در مواجهه با آمریکا بر سر مسئله ایران، در تنگنا قرار دهد. بنابراین تا این لحظه میتوان اینطور استنباط کرد که پازلچینی ایالات متحده آمریکا در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای امنیت در چارچوب سیاست فشارحداکثری، به یک ناکامی حداکثری منجر شده است. همچنین برای جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم است که این ناکامی حداکثری را تا انتخابات آمریکا حفظ کنیم و اجازه ندهیم پرونده ایران به یک برگ برنده توخالی برای دولت ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آینده تبدیل شود. حفظ این مزیت، یعنی تداوم هوشیاری و تداوم خویشتنداری مهمترین وظیفه استراتژیک ما در مواجهه با آمریکا در این چند هفته باقی مانده تا انتخابات این کشور است.»
گفتنی است چنین ادعایی درحالی است که سیاسیکاری آژانس که بعد از مرگ مشکوک آمانو و تکیه زدن دبیرکل جدید و هماهنگ با آمریکا و رژیم صهیونیستی وارد مرحله جدیدی شده، موجب شد تا دولت روحانی در مقابل مطالبات آژانس کوتاه بیاید. انفعال دولت در برابر آژانس بر سر امور پادمانی در حالی صورت گرفت که دو طرف در سال ۹۴ توانسته بودند به یک توافق بر سر رسیدن به ترتیباتی برای حل و فصل مسائل فیمابین تهران و آژانس برسند؛ توافقی که بر سر ابعاد نظامی احتمالی (PMD) به دست آمد و یوکیا آمانو، مدیرکل وقت آژانس همان موقع بعد از دو بار سفر به تهران آمد و در بازدید از پارچین در گزارشی اعلام کرد که به شواهدی برای تأیید ادعاهای مطرح شده علیه فعالیتهای پیشین ایران دست پیدا نکرده و شورای حکام هم در قطعنامهای اعلام کرد پرونده موسوم به پیامدی را برای همیشه مختومه کرده و فعالیتهای آژانس از این پس، معطوف به اجرای برجام از سوی ایران خواهد بود.
موضوعی که در همان زمان نیز به تیتر یک همین روزنامههای زنجیرهای تبدیل شد و با تعابیری همچون «مختومه به حکم حکام»و «پیامدی به تاریخ پیوست» به استقبال آن رفته بودند،اما در نهایت شگفتی بازهم عقبنشینی عجیب دولت درخصوص ادعاهای فراقانونی آژانس و باز شدن پرونده پیشتر بسته شده ایران در این سازمان را بهعنوان یک دستاورد برای دولت تلقی میکنند.
بزک دولت اصلاحات، پروژه حامیان دولت برای فرار از پاسخگویی
«جواد امام» فعال سیاسی مدعی اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان در پاسخ به این سؤال که «فعالان سياسي اخيرا اعلام کردهاند بايد به خط مشي اصلاحات برگرديم. اين شاخصها در دوره اصلاحات چه بودند؟» گفت:«در آن دوره کمترين فاصله بين مردم و دولت ديده ميشد و مردم محکمترين پشتوانه دولت بودند و حس ميکردند دولت صادقانه با مردم گفتوگو ميکند. بهترين شرايط معيشتي و اقتصادي مردم در دوران اصلاحات بود اين موارد از فاکتورهايي است که ما بايد به آن برگرديم. امروز با وجود در فشار بودن دولت نياز به ارتباط دولت و افکار عمومي و نخبگان بيش از پيش حس ميشود. دولت بايد در ارتباط خود با رسانهها پاسخگو باشد».
مدعیان اصلاحات در هفت سال اخیر اکثریت مطلق دولت را در اختیار داشتند. اما نتیجه حضور این طیف در قدرت، تنها در یک قلم، ارزش پول ملی را کاهش داد و سفره مردم را کوچک کرد.
حالا مدعیان اصلاحات بهجای پاسخگویی و ارائه کارنامه، با توهین به شعور مردم، پروژه «تطهیر و بزک دولت اصلاحات» با هدف «حضور بدون هزینه در انتخابات 1400» را کلید زدهاند.
چندی پیش روزنامه زنجیرهای شرق با اذعان به کارنامه ضعیف دولت اصلاحات نوشته بود: «رأی مردم به خاتمی در سال ۸۰ (دولت دوم اصلاحات) سلبی بود زیرا مردم میترسیدند که شرایط به پیش از سال ۷۶ (دولتهاشمی) بازگردد». این یعنی علت پیروزی خاتمی در سال ۸۰ رقیبهراسی بود، نه کارنامه خوب.
دولت اصلاحات در حوزههای مختلف و از جمله اقتصاد و سیاست خارجی نیز بسیار ضعیف عمل کرد. دولت اصلاحات بهواسطه برخی قولوقرارهای پنهان، به آمریکا در مقابله با طالبان کمک کرد اما بهجای تشکر و دستخوش، اتهام عضویت در محور شرارت را دریافت کرد. در همان روزگار- سالهای ۸۲ تا ۸۴- توافق سعدآباد و پاریس و بروکسل میان ایران و ۳ کشور اروپایی امضا شد که با وجود انجام همه تعهدات از سوی ایران، تعهدات طرف اروپایی کاملاً زیرپا نهاده شد و تقریباً هیچ دستاوردی عاید ایران نشد. در سال 84 علیرغم آنکه خاتمی بهصورت علنی و با تبلیغات فراوان از «مصطفی معین» در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کرد، اما وی با آرای بسیار پایین، در انتخابات شکست خورد.
«تَکرار»هایی که مسبب وضع موجود است
روزنامه شرق در گزارشی در شماره روز پنجشنبه خود نوشت: «در میان گمانهزنیهای انتخاباتی، نام محمدرضا عارف هم پررنگ دیده میشود؛ کسی که در سال 92 خود را بهعنوان یکی از شانسهای نخست ریاستجمهوری مطرح کرد و توانست تا لحظه انصرافش، سرمایه اجتماعی درخور توجهی به دست آورد، برای انتخابات 1400 هم به نظر میرسد شانس کمی نداشته باشد خاصه آنکه اگر اصلاحطلبان در مباحثات انتخاباتی خود، بر سر او به اجماع برسند....»
در ادامه این نوشتار میخوانیم: «جبهه اصلاحات بعد از انتقادهایی که به عملکرد دولت روحانی شد، تا این لحظه به این نتیجه رسیده است که دیگر نمیتوان با نامزد غیراصلاحطلب وارد انتخابات شد؛ موضوعی که البته هنوز حزب کارگزاران سازندگی آن را نپذیرفته است. در این بین، اگر قرار باشد اصلاحطلبان با نامزد کاملا اصلاحطلب وارد انتخابات شوند، عارف که حتی سابقه معاون اولی رئیسدولت اصلاحات را نیز در کارنامه دارد، میتواند گزینه مناسبی باشد.»
اما در ادامه این گزارش نکتهای وجود دارد که بهصورت آشکار بر نقش کسانی مانند خاتمی بر به وجود آمدن وضعیت موجود اشاره دارد: «در انتخابات 92 محمدرضا عارف رسما وارد انتخابات شد و به نظر میرسید بنای ماندن در صحنه را دارد... حدسها و گمانها بر پیروزی او در انتخابات بسیار بالا بود تا آنکه اجماع اصلاحطلبان بر حسن روحانی قرار گرفت و عارف چهار روز مانده به انتخابات، نه به نفع روحانی بلکه صرفا انصراف داد که گفته میشود آن هم به درخواست محمد خاتمی بوده است. او در نامه استعفایش نوشته بود: «غروب دوشنبه بیستم خردادماه، مرقومهای از جناب آقای سیدمحمد خاتمی دریافت نمودم. ایشان طی این نامه در مقام رهبری اصلاحات، ادامه حضورم را در صحنه انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری به مصلحت ندانستهاند...»
اینکه خاتمی حضور عارف را در انتخابات 92 به مصلحت ندانسته تنها به این علت است که کسانی مانند خاتمی بنا را بر پیروزی حسن روحانی در انتخابات گذاشته بودند و نمیخواستند با حضور عارف این خواب آنها تعبیر نشود.