kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۳۸۰۴
تاریخ انتشار : ۳۰ تير ۱۳۹۹ - ۲۲:۴۶

پاسخ به یک سؤال (به جای گفت و شنود)


 
  امروز، با سالروز شهادت جواد‌الائمه حضرت امام محمد‌تقی علیه‌السلام
همزمان است و در سوگ آن امام بزرگوار، این ستون را به گزیده‌ای از سخنان رهبر معظم انقلاب در‌باره حضرت امام محمد جواد‌(ع) اختصاص می‌دهیم و همین‌جا مطالعه کتاب گرانقدر
«انسان ۲۵۰ ساله» را که مجموعه‌ای مدون از بیانات عالمانه و محققانه حضرت آقا درباره زندگی امامان بزرگوار شیعه علیهم‌السلام است، توصیه می‌کنیم. مطالعه این کتاب افق تازه و کمتر شنیده یا دیده شده‌ای از رسالت امامان بزرگوار و زندگی سراسر معنوی و مبارزاتی آنان را پیش چشم پژوهشگران می‌گشاید.

«چرا یک امام بزرگوار در ۲۵ سالگی به شهادت می‌رسد و دستگاه جبار زمان این ذُریه پیغمبر را بیش از آن تحمل نمی‌کند؟ پاسخ به این سخن را زندگی و شخصیت امام جواد به ما می‌دهد. او مظهر مبارزه با باطل بود... مبتکر بحث آزاد اجتماعی امام جواد صلوات‌الله‌علیه است. البته قبل از امام جواد علیه‌السلام هم در زمان ائمه بحث زیاد می‌شد، اما اینی که حالا بنشینند جمعاً صحبت کنند امام جواد اول‌بار این کار را کردند... او مظهر مبارزه با باطل بود، او کوششگر برای حکومت الله بود. او برای خدا و قرآن مبارزه می‌کرد، او از قدرت‌ها نمی‌ترسید، او در حقیقت امام و الگو و پیشاهنگ این حرکتی بود که امروز ملت ایران همگی دست به دست آن را تعقیب می‌کند... امام جواد علیه‌السلام -امامی با آن همه مقامات، با آن همه عظمت- در بیست و پنج سالگی از دنیا رفت. این نیست که ما بگوییم، تاریخ می‌گوید؛ تاریخی که غیرشیعه آن را نوشته است. آن بزرگوار، در دوران جوانی و خردسالی و نوجوانی، در چشم مأمون و در چشم همه، عظمتی پیدا کرد...
امام جواد علیه‌السلام مانند دیگر ائمه معصومین برای ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بنده شایسته خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سال‌هایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد به طوری که در سن ۲۵ سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیر‌قابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند. همان طوری که ائمه دیگر ما علیهم‌السلام با جهاد خودشان هر کدام برگی بر تاریخ پرافتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشه مهمی از جهاد همه‌جانبه اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت. آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرت‌های منافق و ریاکار قرار می‌گیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابله با این قدرت‌ها برانگیزیم. اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسان‌تر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهره‌ای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود می‌آراید، شناختن او برای مردم مشکل است. در دوران ما و در همه دوران‌های تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کرده‌اند وقتی از مقابله رویاروی با مردم عاجز شدند دست به حیله، ریاکاری و نفاق
بزنند».