kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۲۷۲۵
تاریخ انتشار : ۱۸ تير ۱۳۹۹ - ۲۲:۲۳
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

ندیدن طمع نفوذی‌ها و جولان دلالان و ربط دادن گرانی دلار به FATF!

محمدرضا بادامچي، نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «آنچه در روزهاي اخير در مجلس يازدهم مشاهده شد به‌نحوي به‌علت عدم پذيرش واقعيت‌ها رقم خورده است. بزرگ‌ترين آفتي نيز که امروز مجلس يازدهم را تهديد مي‌کند عدم توجه به واقعيت‌هاي روز کشور در عرصه داخلي و خارجي است. مجلس يازدهم بايد در راستاي فهم اين واقعيت‌ها تلاش کند، به جاي اينکه به‌صورت صوري و شعاري با آنها برخورد کند. برخورد نمايندگان مجلس يازدهم با وزير امور خارجه به‌هيچ‌وجه در شان آنها نبود. اين قبيل برخوردها و موضع‌گيري‌ها نيز به علت عدم توجه به واقعيت‌ها است.»


سرویس سیاسی ـ

بادامچی در ادامه گفت: «اين روزها وضعيت ناخوشايند ارزي در کشور به علت عدم ورود ارز به کشور است. متاسفانه چشمان خود را بر اين قضيه بسته‌اند و نمي‌خواهند باور کنند که عدم تصويب FATF باعث شده است تا ارتباطات مالي کشور با جهان قطع شود و امروز در اين عرصه با مشکل مواجه شده‌ايم. اين بديهي است که عدم تاييد مصوبات در داخل امروز کانال‌هاي مالي کشور را دچار انسداد کرده است. امروزه دلار پايه پولي بسياري از کشورهاي جهان است و هنگامي که مسير ما براي وارد کردن آن مسدود شود قطعا به مشکل بر خواهيم خورد و هر دولت ديگري نيز امروز بر سر کار بود با توجه به اين شرايط همين مشکل را در پيش داشت.»
این نماینده سابق مجلس که همقطارانش، سلفی حقارت و تشکیل کمیته رفع حصر و دفاع از قرارداد توتال و حمایت از آخوندی-وزیر ناکارآمد راه و شهر‌‌سازی- را در کارنامه خود ثبت کرده‌اند، همزمان با بزک عملکرد غیر قابل دفاع دولت، افزایش افسار گسیخته دلار را به FATF ربط داده است.
حامیان FATF این‌گونه القاء می‌کنند که ایران تاکنون ارتباطی با این سازمان نداشته و اگر در آینده به آن بپیوندد و دستورات آن را اجرایی کند، فتح الفتوحی اقتصادی رخ خواهد داد.
این ادعا در حالی است که دولت و وزارت خارجه در اقدامی تأمل برانگیز از سال 95 تاکنون 39 بند از 41 بند تعهداتی را که مخفیانه به FATF داده‌اند و به عبارتی بیش از 95 درصد دستورات FATF را اجرا کرده‌اند.
با این حال نه تنها گشایشی در امور بانکی ایجاد نشده، بلکه اجرای 95 درصدی دستورات FATF به التهابات بازار ارز دامن زده است.
برای نمونه در سال 97 واحد اطلاعات مالی ایران در اقدامی عجیب و بر طبق تعهدات ایران در FATF لیست صرافی‌هایی را که به نوعی تحریم‌ها را دور می‌زدند، به واحد اطلاعات مالی طرف‌های خارجی ارائه داد که این امر منجر به شناسایی این صرافی‌ها و ایجاد بحران ارزی در کشور شد.
وضع موجود نتیجه دل بستن به آمریکاست نه آمریکاستیزی
روزنامه سازندگی در یادداشتی نوشت: «وضع موجود، هرچه هست، خوب یا بد، اسفناک یا قهرمانانه، نتیجه منطقی آن ایدئولوژی آمریکاستیزانه/ ضد استکباری است که جناب خوئینی‌ها از بنیانگذارانش بودند و نمی‌توانند بدون نقد خود از وضع موجود انتقاد کنند.»
نویسنده در ادامه افزوده است: «شاید بگویید جناب خوئینی‌ها منتقد وضع سیاسی داخلی است و اصلا منازعات داخلی ما چه ربطی به آمریکا دارد. اما می‌توانم اثبات کنم سیاست ایران، داخلی و خارجی معلول و محصول ایدئولوژی آمریکاستیزانه است؛ تأکید می‌کنم از جمله سیاست داخلی، از مسئله بزرگی چون نظارت استصوابی تا مسائل جزئی مانند خبرنویسی و سریال‌های تلویزیونی!»
مدعیان اصلاحات که درخصوص نامه اخیر موسوی خوئینی‌ها، با سیاست یک بام و دوهوا، یکی به نعل می‌زنند و یکی به میخ! سعی می‌کنند در هر موضوعی نعل وارونه زده و درخصوص مشکلات کشور بگویند ابر و باد و مه و خورشید همه مقصرند الا روحانی! اتفاقا وضع امروز کشور نتیجه ناکارآمدی دولت و البته دل دادن به کدخدا و بی‌توجهی به ضرورت آمریکاستیزی است.
تبعیض از دید زنجیره‌ای‌ها
روزنامه شرق در شماره دیروز خود گفت‌وگویی با سیدمصطفی‌هاشمی طبا انجام داده است. این مصاحبه پیرامون اساسنامه کمیته ملی المپیک بوده است. در بخشی از این مصاحبه روزنامه شرق پرسیده است: «پس مسئولان فعلی روی چه حسابی این کار را کرده‌اند؟ وقتی منشور المپیک ورزش را از سیاست جدا می‌داند، باید کارشناسان ورزشی هم موارد آن را اصلاح كنند یا تغییر دهند.»
و‌هاشمی طبا در پاسخ گفته است: «بله، همین‌طور است. این کار یک اشتباه بزرگ است. در قانونی که مجلس وضع کرده، آمده که اساسنامه فدراسیون‌های ورزشی باید به تأیید هیئت‌دولت برسد. گیری هم که فدراسیون فوتبال در حال حاضر دارد، همین است. دولت باید آن را تأیید کند. شما هیچ جای دنیا را پیدا نمی‌کنی که اساسنامه کمیته ملی المپیک آنها به تأیید مجلس و دولتش برسد. هر زمان که مجلس در مورد کمیته ملی المپیک قانونی را وضع کرد، آن‌وقت باید به شورای نگهبان برود!»
همچنین در ادامه شرق پرسیده است: «این‌طور استنباط می‌شود که مهم‌ترین ایرادی که شورای نگهبان به این اساسنامه گرفته درباره عبارت «دور‌ بودن کمیته ملی المپیک از هر‌گونه گرایش‌های نژادی، مذهبی، سیاسی» است که به موضوع رقابت ورزشکاران ایرانی با نماینده‌های اسرائیل مربوط می‌شود. به نظر شما این‌طور نیست؟»
هاشمی طبا در بخشی از پاسخ خود به این روزنامه می‌گوید: «ما سال‌ها در کمیته با حفظ چارچوب‌ها کار کردیم؛ بدون اینکه مشکلی به وجود بیاید. من درباره موضوع مقابله با اسرائیل هم به وزارت ورزش‌و‌جوانان پیشنهاد دادم که به کمیته بین‌المللی المپیک بگویند اسرائیل را از عضویت IOC اخراج کنند. چون اسرائیل در همه امور و مسائل تبعیض‌آمیز رفتار می‌کند.»
در پایان شرق عنوان کرده است: «بعید است کمیته بین‌المللی چنین کاری را بکند، چون خودش دارد می‌گوید منشور المپیک تبعیض را نمی‌پذیرد.» و‌هاشمی طبا در پاسخ گفته: «اینکه بپذیرد یا نپذیرد، بحث دیگری است. ما باید وظیفه خودمان را انجام بدهیم.»
نکته نخست آنکه زنجیره ای‌ها در حالی دائما بر طبل غیرسیاسی بودن ورزش می‌کوبند که بارها شاهد رفتارهای تبعیض‌آمیز سیاسی از سوی نهادهای ورزشی بین‌المللی و یا غربی بوده‌ایم. یکی از تازه‌ترین موارد آن به رقابت‌های کره جنوبی باز می‌گردد که شرکت سامسونگ به بهانه تحریم بودن ایران به ورزشکاران کشورمان تبلت‌های اهدایی به همه ورزشکاران حاضر در آن رقابت‌ها را نداد.
دومین نکته آنکه عدم رویارویی با ورزشکاران رژیم غاصب و مجعول صهیونیستی امری سیاسی نیست. در این مقال‌اندک امکان استدلال در این باره نیست اما به همین میزان بسنده می‌کنیم که این اقدام بیشتر به یک امر انسانی و اجتماعی نزدیک است. این حداقل کاری است که یک انسان می‌تواند در مقام دفاع از همنوعان خویش که مورد وحشیانه‌ترین ظلم‌ها قرار گرفته و از خانه و کاشانه خود آواره شده‌اند انجام دهد.
سومین نکته اینکه متاسفانه روزنامه زنجیره‌ای شرق هم رفتارهای تبعیض‌آمیز رژیم آپارتاید صهیونیستی را گویا نمی‌بیند که در جایی از سؤالاتشان می‌گویند: «منشور المپیک تبعیض را نمی‌پذیرد» یعنی عملا این روزنامه می‌گوید خود را به ساده‌لوحی کودکانه بزنیم و در بازی‌های المپیک مثلا عدم تبعیض را بپذیریم اما در حقیقت و واقعیت عالم و در برابرچشمانمان یک رژیم مرزهای تبعیض نژادی و مذهبی را
جابه‌جا کند!
روی با وجدان‌ها! و پاک فطرت!‌های عالم را سفید کردید
عباس عبدی از فعالان سیاسی مدعی اصلاحات روز گذشته در مطلبی در روزنامه اعتماد درباره اظهارات ظریف در مجلس شورای اسلامی نوشت: «مهم‌ترين نقد به آقاي ظريف اين است كه مگر او تعيين‌كننده سياست خارجي كشور است كه از آن دفاع مي‌كند؟ اگر هست كه با اين دفاع ضعيف نشان داد كه اين سياست قابل دفاع نيست، ولي اگر نيست آيا مي‌توانست ميان وظيفه اجرايي خودش و سياست‌گذاري‌ در امر سياست خارجي تمايز قايل شود و اين دو موضوع را براي مخاطب روشن كند؟ پاسخ منفي است.»
گفتنی است، دولت روحانی پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری با مشارکت و همکاری مدعیان اصلاحات و شبکه زنجیره‌ای رسانه‌ای شان، کشور را در وضعیتی قرار‌دادند و آنچنان مذاکره با آمریکا را برای ادامه حیات سیاسی و اقتصادی کشور ضروری جا زدند و از رفع تحریم‌های آمریکا تا حل مشکل بیکاری و مسکن و اشتغال و حتی آب خوردن مردم را به این توافق گره زدند و به عبارتی معیشت مردم و اقتصاد کشور را گروگان برجام گرفتند تا آن را به ثمر برسانند، که هرگونه انتقاد یا مخالفتی با آن به منزله مخالفت با رفاه و آسایش مردم و آبادانی ایران تعبیر می‌شد.
آنها همچنین پس از توافقی نا متوازن، یکطرفه و خسارت بار با آمریکا آن را فتح الفتوح، توافق قرن و.. نامیدند، از ظریف به عنوان قهرمان دیپلماسی یاد کردند، روحانی در آن فضای هیجانی و مسخ‌کننده‌ای که رسانه‌های اصلاح‌طلب در فضای عمومی کشور درباره برجام ایجاد کرده بود، خود را مسئول تام و تمام مذاکره با آمریکا نامید تا افتخار آن منحصر به دولت او و تیم سیاست خارجی اش باشد. دولت آقای روحانی آنچنان ذوق زده و خوشحال از توافقی که کرده بودند، نابودی دستاوردهای هسته‌ای (بتن ریزی در قلب راکتور، تخریب چندهزار دستگاه سانتریفیوژ و اکسید کردن چندین کیلو اورانیوم غنی ‌‌سازی شده) را حتی زودتر موعد مقرر در توافق آغاز و به سرانجام رساندند که بهت و حیرت ناظران آژانس را هم برانگیخته بود. با این حال اما امروز که تشت رسوایی برجام افتاده و دستاوردشان از برجام بازگشت همه تحریم‌ها به اضافه ده‌ها تحریم جدید دیگر و دلار 21 هزارتومانی، سکه10 میلیونی و وضعیت اسفبار معیشت مردم شده است، از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی می‌کنند و آن را به رهبری نسبت می‌دهند تا پاسخگوی خسارت‌ها و هزینه‌های سنگین آن به یک ملت 80 میلیونی نباشند.
این درحالی است که موضع رهبر معظم انقلاب از ابتدای مذاکرات تا به امروز کاملا شفاف و روشن بوده است. ایشان خرداد سال گذشته در جمع دانشجویان صراحتا فرمودند: «من به برجام به صورتی که عمل و محقق شد خیلی اعتقادی نداشتم و این را به رئیس‌جمهور و وزیر خارجه هم گفتم.»
ایشان تاکید کردند: «شما چشم و گوش دارید. نامه‌ای که من نوشتم را ببینید. ببینید تصویب برجام چه شکلی بوده و چه شرایطی داشته است. اگر آن شرایط اعمال نشد وظیفه رهبری این نیست که بگوید برجام نباید باشد. عقیده من این است که رهبری در زمینه‌های اجرایی نباید ورود کند مگر جایی که به حرکت کلی انقلاب مربوط است.»
چند بار باید برجام را حل کنید تا اقتصاد سامان یابد؟!
روزنامه شرق در شماره دیروز خود گفت‌وگویی مفصل را با عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهر‌‌سازی منتشر کرد. در این مصاحبه آخوندی گفته است: «اکنون نظم دیگری که در حال توسعه و تبلیغ است را شاهدیم مبتنی بر فردگرایی افراطی و حتی به شکل مذمومِ آنکه در غرب هم مورد نکوهش است؛ خودخواهانه و غیرمسئولانه. گاهی به همین نظمِ نو رنگ و لعاب خوش‌نقشی هم با عنوان «جوان‌گرایی» داده می‌شود که تمام انباشتِ تجربی پیشین ایران را زیر سؤال می‌برد! این دو هیچ تناسب و سنخیتی با یکدیگر ندارند و با یکدیگر در تزاحم هستند. ولی هر دو همزمان در رسانه ملی مورد ستایش و پیگیری قرار می‌گیرند.»
آخوندی به شرق گفته است: «...امکان مبادلات مالی با جهان دچار تنش می‌شود، مسئله FATF به وجود می‌آید و... درحالی‌که اگر مبنای، نظم اجتماعی مبتنی بر تمدن ایران بود، اصل سیاست‌گذاری می‌شد حل مشکلات مبادله با جهان ولی چون از آموزه‌های تمدنی عدول شده ‌است، ایجاد مانع، ارزش می‌شود و مورد ستایش قرار می‌گیرد و رفع مانع، ضد ارزش، این دقیقا برخلاف ارزش‌های تمدنی و نظام معرفتی ماست.»
وی در جایی دیگر از این گفت‌وگو چنین تشریح کرده است: «قیمت‌های متصاعد روزانه ناشی از تورم در کشور را ملاحظه می‌كنید که بی‌سابقه است، چون تجارت و مبادله‌ با جهان متوقف شده است[!!]... حال به این، انتظارات تورمی را هم اضافه کنید، ببینید چه می‌شود. مدیران ما می‌خواهند هیچ‌یک از این عامل‌ها را تغییر ندهند و نتیجه متفاوت بگیرند. خب، غیرممکن است. برای حل این معضل باید مسئله مبادلات با جهان را حل کنیم، تجارت با دنیا را حل کنیم، موضوع FATF و برجام را حل کنیم.»
نخست آنکه عباس آخوندی، زمان قابل توجهی (6سال) وزیر راه و شهر‌‌سازی بوده است. به قول وی دانش اقتصادی آنچنانی هم نیاز نیست برای آنکه بدانیم نسبت میان عرضه و تقاضا یکی از اصلی‌ترین علل افزایش یا کاهش قیمت‌ها است. آخوندی در حالی علیه جوانگرایی سخن گفته که در دوره پیش از او وزیر جوان راه و شهر‌‌سازی (علی نیکزاد) در 8 سال پروژه تقریبا 2میلیون خانه را کلید زد که تا پایان دولت قبل قریب به یک میلیون و 200هزار خانه تکمیل و به صاحبانشان داده شد و 900 هزار واحد مسکونی نیز به صورت نیمه ساخته به دولت تدبیر و امید و وزارتخانه عباس آخوندی تحویل داده شد.
این فرد در زمان کسب رای اعتماد از مجلس، خود را متعهد به اتمام پروژه مسکن مهر عنوان کرد اما پس از رسیدن به کرسی وزارت، مسکن مهر را «مزخرف» خواند و همان پروژه‌های نیمه تمام را نیز به پایان نبرد تا 900هزار خانواده طعم صاحبخانه شدن را بچشند. در مقابل کارنامه 8 ساله نیکزاد، آخوندی در 6 سال وزارتش یک آجر روی آجر نگذاشت و حتی به نساختن خانه افتخار کرد.
روزنامه اصلاح‌طلب شرق به جای آنکه از او بپرسد بازار امروز مسکن تبعات 6 سال شیوه و منش او در وزارت راه و شهر‌‌سازی است، با او به آسمان و ریسمان بافتن پرداخته است. نکته تعجب آور آنکه آخوندی گفته است: باید موضوع برجام را حل کنیم!! باید پرسید آقای آخوندی چندبار باید برجام را حل کنید تا وضع اقتصاد سامان یابد؟! یا اینکه در روشی جدید آخوندی فرافکنی با FATF را برای موضوع مسکن پیش گرفته است!