kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۱۲۰۸
تاریخ انتشار : ۰۲ تير ۱۳۹۹ - ۲۰:۲۲

اثرات رشـد حبابی بـورس بر اقشار آسیب‌پذیر

باوجودی که طی ماه های اخیر شاخص بورس‌های جهانی (آمریکا‌، اروپا و آسیا) رشد منفی را تجربه کرده‌اند اما شاخص بورس کشور ما، بیش از 200% رشد کرده است.

این مساله حکایت از این دارد که فاصله بین قیمت بازار (ارزش جاری) و قیمت حقیقی (ارزش ذاتی) سهام به طور غیرعادی افزایش یافته است. در واقع، نیروی گرانش گریز از قیمت حقیقی (ذاتی) سهام آنقدر، کشش پذیر و پرجاذبه بوده که توانسته است، حباب اقتصادی(قیمت) را شکل بدهد و ماهیت وجودی بازار سرمایه را دگرگون سازد و جریان نقدینگی که می‌بایست صرف سرمایه‌گذاری و رونق تولید شود را از مدار سرمایه‌گذاری و تولید خارج نمود و به سمت گرداب سفته‌بازی و واسطه‌گری سرازیر کرد.
اقتصاددانانی مانند آدام اسمیت، دیوید ریکاردو و جان استوارت میل، عقیده داشتند که قیمت کالا از قانون عرضه و تقاضا تبعیت می‌کند و بین ارزش جاری و ارزش ذاتی دارایی (کالا)، یک رابطه منطقی و سیستماتیک وجود دارد و قیمت دارایی، وابسته به ارزش مواد و دستمزدی است که برای تولید دارایی بکار می‌رود. از طرف دیگر، گروه دیگری از اقتصاددانان مانند استنلی جوونز، لئون والراس و کارل منگر، معتقدند ارزش جاری دارایی‌(کالا)، همیشه تابع مواد و دستمزدی که برای تولید دارایی بکار می‌رود، نیست و قیمت کالا همیشه از قانون عرضه و تقاضا و دست نامریی آدام اسمیت تبعیت نمی‌کند بلکه، قیمت بازاری کالا می‌تواند تحت تاثیر عواملی مانند ذهنیت خریدار، جریان نقدینگی، سیاست‌های اقتصادی دولت، قدرت انحصار فروشنده و میزان کمیابی دارایی قرار بگیرد.
مجموعه این عوامل کشش‌پذیر، حتی می‌تواند قیمت بازار سهام شرکتی که زیان‌ده است و یا ارزش دارایی و سرمایه آن تکافوی بدهی‌های آن را نمی‌کند را نیز تحت تاثیر هیجانات بازار به صورت جهشی افزایش دهد مانند حباب گل لاله هلند، که قیمت بازاری گل لاله و پیاز آن حدود ۲۰ برابر بالاتر بود یا حباب می‌سی‌سی‌پی آمریکا که قیمت بازاری هر سهم را حدود 10 برابر نمود یا حباب شرکت‌های اینترنتی آمریکا که قیمت بازاری سهام شرکت‌های اینترنتی را به طور میانگین 7 برابر افزایش داد. اینها نشان می‌دهد حباب‌های اقتصادی بزرگ، بیشتر در بازار سرمایه ناکارا و در شرایطی رخ می‌دهد که دولت، نظارت و کنترل بر فعالیت‌های اقتصادی را رها کرده است.
بنابراین، حباب اقتصادی بزرگ در اثر غفلت در هدایت بازار سرمایه و ضعف در سیاست‌های پولی و مالی شکل می‌گیرد و منجر به افزایش غیرمنطقی قیمت‌ها، سرمایه‌گذاری‌های غیرمولد و کاهش سود می‌شود. با توجه به اینکه، ساختار حباب اقتصادی (قیمت) به صورت سطحی، موقتی و با سیگنال‌های گسسته است لذا با فروکش کردن موج قیمت سهام، بیشترین ضرر و زیان آن، متوجه زندگی معیشتی طبقات ضعیف و متوسط جامعه و همچنین تازه‌واردهای غیرحرفه‌ای است که با وام و استقراض اقدام به خرید سهام کرده‌اند.
بر این اساس، با توجه به اینکه وظیفه دست‌اندرکاران و مسئولان اقتصادی کشور، رشد سرمایه‌گذاری مولد، رونق تولید، خودکفایی، تقویت ارزش حقیقی(ذاتی) پول ملی و بهبود وضع معیشت مردم است لذا بایستی همواره تلاش نمایند تا اقتصاد کشور، دچار التهابات هیجانی و حباب اقتصادی بزرگ نشود و بازار سرمایه با کارآیی قوی اداره شود و اطلاعات مالی شرکت‌ها به صورت درست، شفاف و واقع‌بینانه در اختیار عموم مردم قرار بگیرد.
 بدیهی است، چنانچه، دست‌اندرکاران و مسئولان اقتصادی، از مکانیزم حباب اقتصادی(قیمت) برای درآمدزایی استفاده نمایند، این شیوه، بدترین و مخاطره‌آمیزترین شیوه تامین مالی خواهد بود و نه تنها تاثیری بر رونق تولید ندارد بلکه اثرات مخربی نیز بر ارزش حقیقی یا ذاتی پول ملی ایجاد می‌کند و نرخ تورم‌، رکود و کسادی را تشدید خواهد کرد.
 فرزاد بزرگی