كدام ورزش حرفهاى؟!
محمود محمدى
كمتر از چند ساعت ديگر سوت آغاز نوزدهمين دوره ليگ برتر فوتبال به صدا درميآید تا دوباره تبوتاب اين رشته ورزشى مهيج كه ميليونها هوادار در سرتاسر كشور دارد بر جامعه حاكم شود.
ليگ برتر فوتبال در اين فصل ديرتر از روال معمول خود آغاز مىشود. همه ساله به واسطه فشردگى در رقابت هاى ملى و باشگاهى، مسابقات از اواخر تيرماه يا اواسط مردادماه شروع مى شد ولى امسال به دليل برخى ملزومات كه فدراسيون براى تيمهاى باشگاهى تعيين كرده بود، تاخيرى يك ماهه به ليگ برتر فوتبال خورد.
اين ملزومات عبارت بودند از بليت فروشى الكترونيكى، شمارهگذارى صندلىها و نصب دوربين هاى مدار بسته در ورزشگاههاى كشور.
روز سه شنبه فتاحى مسئول برگزارى مسابقات ليگ اعلام كرد كه در هفته اول 8 ورزشگاه خواسته هاى فدراسيون را اجابت كردند تا مشخص شود برخى تيمها مشكلى از بابت ميزبانى نخواهند داشت.
علاقه مندان به ورزش مى دانند كه اتفاقات فينال جام حذفى و قبل از آن نيمهنهايى اين رقابتها (بازى پرسپوليس و سپاهان در تهران و اصفهان) اصلى ترين دليل پافشارى فدراسيون براى فراهم نمودن حداقلها در ليگ برتر است؛ آن هم ليگى كه 19 سال از حرفه اى شدنش مى گذرد!
اما آيا با انجام همين 3 كار، فوتبال ما حرفه اى شده و بخش عمدهاى از مشكلاتش برطرف شده است؟!
آنهايى كه فوتبال روز دنيا را دنبال مىكنند بدون فوت وقت قاطع و محكم مىگويند خير.
فوتبال ما زمانى حرفهاى مى شود كه قوانين حرفهاى بر آن حاكم شود وگرنه شمارهگذارى صندلىها، نصب دوربين، بليتفروشى الكترونيكى، رنگ كردن در و ديوار ورزشگاهها و... ظاهر كار هستند و باطن و محتوا چيز ديگرى است.
منظور از قوانين حرفهاى چيست، در تشريح اين موضوع مىتوان به موارد بيشمارى اشاره كرد ولى در اين مقال تنها به يكى دو موضوع اشاره مى شود.
فوتبالى عنوان حرفه اى را به دوش مى كشد كه در آن موضوع ساده و پيش پاافتاده اى چون بيمه ورزشكاران، مربيان و بيشكسوتان رعايت شود.
كدام فوتباليست ما از سوى باشگاهش بيمه شده تا خدايينكرده اگر مصدوميت شديدى گريبانش را گرفت مابقى عمر دغدغه معاش نداشته باشد؟! كيست كه سرنوشت تلخ محمد پارسا را در فوتبال فراموش كند، چه كسي بعد از مصدوميت شديد جواد منافى سراغى از او گرفت تا بداند دخلش با خرجش مى خواند يا نه؟!
همين حالا در فوتبال ايتاليا وقتى يك مربى حداقل يك فصل در سرى آ مربيگرى كند، تحت پوشش بيمه قرار مى گيرد و پس از بازنشستگى حداقل چهار هزار يورو دريافتى خواهد داشت.
چطور مى توانيم از فوتبال حرفه اى صحبت كنيم ولى چشمانمان را روى اتفاقات فوتبال پايه ببنديم. فصل گذشته يكى از تيم هاى ليگ برترى بيش از يكصد ميليارد تومان هزينه كرد اما تيم هاى پايهاش يك بطرى آب معدنى در تمرينات نوجوانان و جوانانش نداشتند. جالب اينكه همين تيم حالا در پى گرفتن مجوز باشگاهدارى حرفهاى است!
تاسف از شرايط حاكم زمانى بيشتر مى شود كه وجود استعداد و نيروى انسانى بيشمار در اين فوتبال و ورزش بيداد مى كند. فوتبال ايران مانند چشمهاى جوشان است كه هر فصل تعداد زيادى بازيكن آيندهدار معرفى مىكند. به عنوان نمونه اگر يك بررسى اجمالى روى استان مازندران داشته باشيم خواهيم ديد اين استان چقدر بازيكن در ليگ هاى بزرگسالان، اميد، جوانان و نوجوانان ايران دارد. همين حالا بسيارى از ستارههاى فوتبال پايه تهران از استان حاصل خيز مازندران است.
اميد مى رود مسئولان تصميم گير قدر داشته هايمان از جمله همين استعدادهاى ناب را بدانند و براى رشد و پيشرفت آنها برنامه داشته باشند زيرا تجربه به ما نشان داده كه وقتى امكانات و برنامهريزى نباشد، استعدادها نفله مىشوند.
هميشه استعداد مقابل امكانات و برنامهريزى بازنده است؛ به فوتبال ژاپن نگاه كنيم، از نظر استعدادهاى فوتبالى به گرد پاى ما هم نمى رسند ولى در سالهاى اخير با برنامهريزى و امكانات، چه در رده بزرگسالان، چه اميد و جوانان و نوجوانان و چه فوتبال ساحلى و فوتسال ما را شكست داده است. آخرين قسمت اين شكستهاى سريالى باخت تيم فوتسال مس سونگون برابر نماينده ژاپن در فينال جام باشگاههاى آسيا بود.
در ساير رشتههاى ورزشى نيز شرايط به همينگونه است. در رشتهاى مثل وزنهبردارى، ما هر دوره تك ستارههايى در حد قهرمان جهان و المپيك داريم. يك زمانى محمد نصيرى، دورهاى هم نصيرينيا، باقرى، توكلى، رضازاده، رستمى، سليمى، سهراب مرادى و سعيد على حسينى.
چراغ وزنهبردارى معمولا در المپيكها روشن بوده در حالىكه اگر مديريت اصولى و برنامهريزى حساب شده داشته باشد بايد هميشه و به صورت همزمان در اكثر اوزان مدعى مدال جهانى و المپيك باشيم.
پس به عبارت سادهتر میتوان گفت براى پيشرفت دائمى و يكنواخت در ورزش علاوهبر داشتن استعداد بايد امكانات و برنامهريزى هم داشت كه در يك كلام مى شود همان حرفهاىگرى!