نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اعتماد: برجام ضمانت اجرایی نداشت اما از ظریف قهرمان ساختند
مرور کلی شماره دیروز روزنامههای اصلاحطلب حاکی از آن بود که اختلافات بین کارگزاران و اصلاحات و مصاحبه جنجالی کرباسچی درباره خاتمی با عبارت «رهبری خاتمی در جریان اصلاحات را قبول نداریم» در رسانهها با واکنش همراه شده است. نکته قابل تأمل و البته تأسفآور اینکه دیدار روز سهشنبه ۲۲ مردادماه هیئتی از سوی جنبش انصارالله یمن با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، که در صدر اخبار رسانههای منطقهای و بینالمللی قرار گرفته و اندیشکدههای مختلف بهصورت تحلیلی بر روی مفاد این دیدار مهم متمرکز شدند اما اکثریت روزنامههای زنجیرهای، این دیدار تاریخی که نشاندهنده اقتدار منطقهای جمهوری اسلامی در خارج از مرزهای است را در صفحه اول خود سانسور کردند.
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم عباس عبدی از فعالان سیاسی اصلاحطلب با عنوان «معنای ظریفِ تحریم ظریف» نوشت: «در پی این تحریم، یک سوی ماجرا ظریف را برجسته کرد و به جایگاه قهرمانی رساند و سوی دیگر نیز لبه تیز حملات خود را به عوامل پیگیر برجام از جمله شخص آقای ظریف نشانه رفت. آقای ظریف هم در یک اظهارنظر عجیب اعلام کرد که اگر به عقب برگردد باز هم برجام را امضا میکند در حالی که واضح است که برجام به دلایلی به نقطه نامناسب و منفی رسیده است و باید نتیجه گرفت که ایشان با علم به این نتیجه آن را امضا کرده است و باید همه اینها را به مقامات مافوق خود میگفت... تحریم شدن آقای ظریف هیچ نقطه قوتی برای راهبردهای مبتنی بر گفتوگو محسوب نمیشود. چون در نهایت به بسته شدن این راه ختم شده است و این یک شکست است و نه موفقیت.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «بهنظر بنده حتی اگر ترامپ هم نمیآمد و کلینتون انتخاب میشد، باز هم در اجرای برجام دچار مشکل و حتی مشکلات بدتری میشدیم... در توافقهای داخلی و اقتصادی نیز حتما باید ضمانت اجرای کافی وجود داشته باشد. اگر از بانک وام میگیریم به ازای آن وثیقه معتبر دریافت میکنند تا در صورت بازپرداخت نکردن وام، وثیقه معتبر و واقعی را به اجرا بگذارند... پرسش این است که وثیقه یا ضمانت اجرای تعهدات طرف مقابل نزد ایران چه بود؟ وثیقه ما روشن بود. بازگشت تحریمها و قطعنامهها. ولی وثیقه آنان چه بود؟ این وثیقه باید مبتنی بر قدرت باشد. اگر آنان به تعهدات خود عمل نکنند، ما باید میتوانستیم که مقابله به مثل کنیم. اگر چنین وثیقهای را نزد خود نداریم، نباید وارد چنین توافقی میشدیم. اگر وثیقه ملکی یا معتبری نگیرید، وام ندهید. زیرا بازگشت آن منتفی است و فقط به کرم و همت عالی وامگیرنده مربوط است که در روابط بینالملل چنین چیزی هم وجود ندارد و این روابط خالی از اخلاق و مروت و... است».
این فعال اصلاحطلب در یادداشت خود برای اعتماد تأکید کرد: «پرسش این است دوستانی که پیشنهاد مذاکره میدادند و به آن اصرار داشتند، چرا ضمانت اجرای آن را مورد توجه خود قرار ندادند؟ اگر قرار بود که وارد برجام شویم، باید فرض میکردیم که چنانچه طرف مقابل به تعهدات خود عمل نکرد ما چه باید انجام دهیم تا ازترس عمل ما، طرف مقابل به تعهداتش ملتزم باشد؟ به نظرم بسیاری از افراد درک درستی از ماهیت روابط بینالملل و سیاست واقعگرایانه ندارند و روابط بینالملل را به گفتوگو و صلحخواهی تقلیل میدهند، در حالی که روابط بینالملل در اصل متکی به قدرت است و بس».
گفتنی است این فعال اصلاحطلب در حالی با تاخیری حداقل ۴ ساله از زمان امضای برجام اذعان کرده است که رویکرد دولت روحانی و وزارت خارجه به ریاست ظریف، با سیاست واقعگرایانه منطبق نیست و روابط بینالملل به گفتوگو و صلحخواهی تقلیل داده شده است و فاکتور بسیار مهمی به نام قدرت و اقتدار نادیده گرفته شده است که برخی دولتمردان و فعالین اصلاحطلب، در سالهای اخیر با حمله به منتقدان، رویکرد «مقتدرانه» در سیاست خارجی را «تنشزایی» و «ماجراجویی» جا میزدند. این طیف بر همین اساس برجام را فتحالفتوح نامید. این در حالی است که به هیچ عنوان اصول بدیهی یک توافق بینالمللی از جمله، همزمانی اجرای تعهدات، توازن تعهدات، تضمین اجرای تعهدات طرف مقابل و نحوه اقدام درصورت عهدشکنی طرف مقابل در برجام رعایت نشد.
مدعیان اصلاحات و دستور «اعتراض» با طعم جنبش اجتماعی
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم یکی از مدعیان اصلاحات نوشت: «نظام سیاسی ما هنوز یک اندک سالاری است. تغییرترکیب نهادهای انتخابی و تغییر در میزان کارآمدی نهادهای مردمسالاری در آن هنوز در محدوده مردمسالاری نمایشی و شبهمردمسالاری در حرکت است.»
نویسنده با ادعای اینکه نظام ما، نظام مردم سالار نیست، برای رسیدن به آن دو راهبرد را مطرح کرده و نوشته است: «دو راهبرد کلی برای گذار مسالمتآمیز و متکی بر شهروندان به سوی مردمسالاری باقی میماند: «[1] بهبودخواهی حکومتی و [2] جنبش اجتماعی. تاکتیک اصلی راهبرد بهبودخواهی حکومتی، انتخابات و تاکتیک اصلی جنبش اجتماعی، اعتراض است.»
در ادامه آمده است: «به دلیل وجود صافیهای مختلف بر سر راه شرکت در رقابت انتخاباتی و به دلیل محاصرهشدن نهادهای انتخابی یا مجموعهای از نهادهای انتصابی، تقویت بهبودخواهان درون حکومت از طریق صندوق رأی دشوار است، اما تجربه نشان میدهد که ممکن است. آنچه که زمینه را برای ورود بهبودخواهان به درون حکومت میگشاید و به آنها امکان اقدام اصلاحی داده و از فلجشدن آنها جلوگیری میکند، وجود یک جنبش قدرتمند اجتماعی در بیرون از حکومت است. جنبش اجتماعی مستقل از حکومت است، اما لزوماً مخالف و دشمن آن نیست. تاکتیک اصلی جنبشهای اجتماعی، اعتراض است و تنها خط قرمز آنها از نظر روش، خشونت (آسیبزدن به افراد و اموال) است. جمعبندی تجربه مجموعه تلاشهای جمعی در ایران بعد از جنگ، نشان میدهد که تقویت سازوکارهای مردمسالارانه تنها از طریق حضور یک جنبش اجتماعی قدرتمند در کنار بهبودخواهی حکومتی میسر شده است. هر گاه این دو از یکدیگر جدا شدهاند و تنها یکی از آنها در صحنه سیاسی حضور داشته است فرجام کار استمرار و حتی تقویت سازوکارهای اندکسالارانه و آمرانه بوده است.»
این مطلب میافزاید: «برخوردار نشدن معترضان مجلس ششم از حمایت جنبش اجتماعی به مجلس هفتم میانجامد. دلسردی و ناامیدی جنبش اجتماعی دوران اصلاحات به سربرآوردن دولت مهرورزی (سال ۸۴) ختم میشود. اینکه گمان کنیم با تکیه بر انتخابات و صندوق رأی به تنهایی میتوانیم تغییری در ساختار اندکسالار قدرت و حل معضلات کشور ایجاد کنیم، با تجربه ۲۵ سال گذشته ناهمخوان است»!
شایان ذکر است که سعید حجاریان در 23 تیر 98 در مطلبی تحت عنوان «اینجا استانبول نیست» نوشت: «درترکیه، بهرغم اینکه دموکراسی دوام و قوام کافی نیافته است و فرآیندهای سیاسی کمابیش ازاشخاص تأثیر میپذیرد، شاهد هستیم به دلیل توازن قوا، صدای مردم بهوضوح شنیده میشود، انتخابات معنا مییابد و نتیجهای خلاف میل و ابتکارات حزب حاکم پدید میآید. از این منظر، میتوان برگه رأی آن کشور را اسکناس عرصه سیاست خواند؛ اسکناسی که به صدای مردم سنجاق شده است و چنانچه فاقد کارکرد شود و یا اساساً بهحساب نیاید، گویی به صدا درمیآید؛ صدایی که نمیتوان آن را خفه کرد.»
وی در این مطلب بعد از اشاره به اعتراضات مردمیعلیه نظام حاکم در ترکیه نوشت: «اکنون نمیتوان تغییر کلمه رأی را به انتظار نشست زیرا اساساً تغییری پدید نمیآورد. ازاینرو باید به رأی محتوا بخشید و آن را به صدا تبدیل کرد. رویهای که ذیل آن، نگاه به نظارت تبدیل میشود و سپس سازمان پیدا میکند و این نظارت سازمانیافته، از ابتدا تا انتهای پروسه انتخابات جاری و ساری و با سیستمهای مدرن پشتیبانی میشود.»
تقلا برای تعمیم خسارت محض برجام به دیگر مولفههای قدرت ایران!
فیاض زاهد از فعالین مدعی اصلاحات در مصاحبه با روزنامه همشهری گفت: «هم آمریکاییها به کرات اعلام کردهاند و هم ایرانیها به کرات نشان دادهاند که طرفدار جنگ و افزایش تنش نیستند. از طرفی اگر آمریکاییها پرستیژ ایران را رعایت کنند،من معتقدم که ایران و آمریکا در نهایت گفتوگو خواهند کرد... قطعا ایران از برگهای خود برای کسب امتیاز بیشتر از آمریکا استفاده خواهد کرد».
فیاض زاهد پیش از این در اظهارنظری تأملبرانگیز گفته بود که ایران روح برجام را نقض کرده است! این ادعا در حقیقت همصدایی با اظهارات گستاخانه مقامات آمریکایی است. مقامات واشنگتن - هم در دولت اوباما و هم دولتترامپ- مدعی بودند که به دلیل تعمیم نیافتن توافق هستهای به حوزههای دیگر از جمله توان موشکی و قدرت منطقهای، روح برجام از سوی ایران نقض شده است. حال این فعال مدعی اصلاحات در لفافه مدعی شده است که ایران برگهای خود برای کسب امتیاز از آمریکا را باید خرج کند. با توجه به سابقه اظهارات وی مشخص است که منظور وی، تعمیم برجام به حوزههای دیگر از جمله موشکی و منطقهای است.
مدعیان اصلاحات اصرار دارند تا خسارت محض برجام را به دیگر مولفههای قدرت کشورمان تعمیم دهند.
طلبکاری عاملان ائتلاف سال92
روزنامه شرق در شماره دیروز خود به گفتههای «محمدرضا عارف» رئیس فراکسیون امید در مجلس پرداخته و آن را با عنوان «رئیس فراکسیون امید: عاملان تصمیم سال 92 امروز مدعی و طلبکار هستند» منتشر کرد.
در این خبر آمده است: «رئیس فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی گفت: [...] حداقل انتظارمان این است که افراد باید اطلاعات و مستنداتی برای ادعاهایشان داشته باشند...»
در ادامه این خبر میخوانیم: «عارف درباره این موضوع که گام اول اصلاحطلبان دولت تدبیر و امید و گام دوم و سوم ورود اصلاحطلبان به مجلس و شورای شهر بود، اما به دلیل عملکردی بعضا ضعیف گامهای اول و دوم اتفاقات خوب[!!] شوراهای اسلامی شهر و روستا دیده نمیشود. سؤال اینجاست چرا برخی امروز به آنچه خودشان انجام دادهاند نقدهایی را مطرح میکنند، گفت: نمیخواهم وارد بحث دولت شوم اما معتقدم آنهایی که نقد جدی میکنند باید پاسخگوی این شش سالی که گذشته است باشند... جالب است همان دوستانی که عامل تصمیم سال 92 شدند امروز مدعی و طلبکارند.»
اشاره عارف به آن دسته از اصلاحطلبانی است که امروزه نقدهای جدی علیه فراکسیون امید در مجلس و عملکرد ضعیفش مطرح میکنند. از سوی دیگر عارف در جواب گفته که آن افراد عامل تصمیم سال 92 (ائتلاف با دولت تدبیر و امید) بودند و امروزه آنها برای این تصمیم باید پاسخگو باشند.
نکته حیرتانگیز اما آنجاست که گفته شده عملکرد ضعیف اصلاحطلبان در دولت و مجلس باعث شده «اتفاقهای خوب شوراهای شهر و روستا» دیده نشود!! منظور رسانه اصلاحطلب کدام اتفاقهای خوب است؟! اتفاقهایی نظیر آنچه در شورای شهر بابل رخ داد و طی آن 5 نفر از اصلاحطلبان شورای شهر بابل به دلیل فساد اخلاقی و اقتصادی دستگیر شدند؟ یا دستگیری عضو اصلاحطلب شورای شهر مشهد در یک پارتی مختلط؟ یا توهین عضو شورای شهر نیشابور به عزاداران حضرت سیدالشهدا؟ و گزارشهای هر روزهای که از شوراهای شهر متأسفانه به گوش میرسد.
بر مدار توهم تخریب
دیروز ارگان دولت به سیاق رئیس جمهور در برنتابیدن انتقاد رسانهها از دولت، تیتر یک زد: «روی موج تخریب»
روزنامه ایران به همین قرار در مطلبی نوشت: «حمله به دولت و شخص رئیسجمهوری اتفاق جدیدی نیست و از فرط تکرار به امری عادی تبدیل شده است. ولی حملات روزهای اخیر علیه دولت و آقای رئیسجمهور از طریق رسانههای یک جناح خاص که مشهور به دلواپسان تندرو هستند، از نوع دیگری است. اینکه یک مستند انتقادی یا طعنهزننده علیه آقای رئیسجمهوری را بیش از 10 بار پخش کنند یا در روز پیش از تعطیلی مطلبی را علیه دولت و رئیس آن تهیه و در یک خبرگزاری منتشر کنند یا بهصورت هماهنگ نسبت به تغییر مدیری که از اساس انتصاب اواشتباه بود معترض شوند، نشاندهنده نوعی از عصبانیت لجامگسیخته از جانب این مجموعه است.»
از نگاه رئیس جمهور و روزنامه دولت، انتقاد مترادف با تخریب است، چه آن زمان که منتقدان، رویکرد سطحی و منفعلانه دولت در مذاکرات هستهای را به بوته نقد میکشیدند و از ضرورت گام به گام اجرا شدن و متوازن بودن تعهدات، گرفتن تضمین از حریف و پیشبینی مکانیسم شکایت و برگشتپذیری میگفتند و چه اکنون که تأکید دارند رئیس جمهور و دولت پس از به بنبست خوردن راهبرد اعتماد به غرب، شایسته است با داشتن بیشترین اختیارات در میان دولتهای گذشته، بدون حاشیهسازی، ردگمکنی و جنجالسازی بر سر کمبود اختیارات، برای حل مشکل معیشت مردم و شکست غول بیکاری و رکود و تورم به خط شوند.
کپی یادداشت باهنر در مصاحبه روزنامه ایران
روزنامه ایران دیروز گفتوگویی را با محمدرضا باهنر منتشر کرد اما نکته قابل توجه این مصاحبه کپی یادداشت دو هفته پیش باهنر در همین روزنامه در پاسخ به یک سؤال در این گفتوگوست! ارگان دولت روز چهارشنبه 9 مرداد یادداشتی را از باهنر با عنوان «توصیه به گاندوسازان» به چاپ رساند و عین همان را در مصاحبه دیروز در پاسخ به سؤالی درباره گاندو منتشر کرد. خبرنگار میپرسد؛ «شما گاندو را تماشا کردید؟» پاسخی که از باهنر درج شده این است که «بله. البته نتوانستم کامل ببینم. به صورت گذرا دیدم.» در ادامه خبرنگار ایران میگوید؛ «حتماً انتقادات را شنیدهاید. نظرتان چیست؟» اینجا همان یادداشت مصاحبهشونده عینا تکرار شده است. حامیان دولت در تخریب گاندو آنچنان روی دور تند افتادند که به کپیکاری هم دست مییازند.