گروه «بی» یا استکبار جهانی؟!(یادداشت روز)
«تیم «بی» با توهم، ترامپ را فریب داده است»، «ترامپ نباید تاریخ جعلی تیم «بی» و عطش آنها برای جنگ ابدی را قبول کند»، «ترامپ یک چیز میگوید، تیم «بی» یک چیز دیگر» و... موارد فوق اظهارات جناب آقای ظریف، وزیر محترم امور خارجه درباره تیم «بی» و نسبت آن با دولت آمریکا است.
آقای ظریف با مطرح کردن کلیدواژه «تیم بی» معتقد است که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در حال فریب خوردن از «جان بولتون» مشاور امنیت ملی کاخ سفید و «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی است و دیدگاه ترامپ در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران با بولتون و نتانیاهو، متفاوت و چه بسا متضاد است.
اما با عرض پوزش، انتخاب کلیدواژه «تیم بی» و تفسیر جناب آقای ظریف از آن، با واقعیت فاصلهای پرناشدنی دارد.
مستندات بسیاری در اثباتاشتباه بودن این دیدگاه وجود دارد؛ ما در اینجا تنها به یک نمونهاشاره میکنیم. پایگاه خبری شبکه «سی ان ان»- اردیبهشت 98- در گزارشی بااشاره به اظهارات تند مشاور امنیت ملی و وزیر خارجه آمریکا علیه ایران و از سوی دیگر تمایل رئیسجمهور آمریکا برای گفتوگو با ایران نوشت:«واشنگتن در حال اجرای بازی هماهنگ شده پلیس خوب و پلیس بد است».
اما ماجرا صرفا به کلیدواژه «تیم بی» ختم نمیشود. آقای ظریف پیش از این چندین بار به جای خطاب قراردادن «آمریکا» از کلیدواژه «رژیم ترامپ» استفاده کرده است؛ مخاطب این گونه برداشت میکند که رژیم ترامپ، تافتهای جدابافته از ساختار حاکمیت آمریکا و دارای رفتاری متفاوت با ایران است.
همچنین وزیر محترم امور خارجه کشورمان تاکنون چندین بار با سناتورهای آمریکایی دیدار کرده است. آقای ظریف- 14 مرداد 98- در نشست خبری در توجیه این دیدارها گفت:«سناتورهای آمریکایی افرادی خارج از مجموعه قوه مجریه آمریکا هستند». ظریف همچنین پیش از این، نمایندگان کنگره آمریکا را «اعضای منتقد جامعه آمریکا» و «نماینده مردم آمریکا» نامیده بود.
این در حالی است که مقایسه تعداد موافقین و مخالفین طرحهای ضدایرانی در کنگره آمریکا نشان میدهد که جمهوریخواهان و دموکراتها در هر مسئلهای اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران هیچ اختلافنظری با هم ندارند. بر همین اساس تقریبا تمامی طرحهای ضدایرانی در کنگره آمریکا با اکثریت مطلق آرا و نهایتا با دو الی سه مخالف- آن هم در میان حدود 435 نماینده- به تصویب رسیده است.
واقعیت این است که به کارگیری کلیدواژههایی همچون «تیم بی»، «رژیم ترامپ»، «سناتورها،اعضای منتقد جامعه آمریکا»- بدون آنکه وزیر محترم امور خارجه کشورمان چنین قصدی داشته باشند- موجب تطهیر و بزک استکبار جهانی است.
امام خمینی(ره) در تعبیری دقیق و حکیمانه،آمریکا را شیطان بزرگ نامیدند. علاوهبر این، هم امام راحل و هم رهبر معظم انقلاب بارها بر کلیدواژه «استکبار جهانی» تاکید داشتهاند. طبق بیانات امامین انقلاب، آمریکا در رأس استکبار جهانی است. در اینجا هیچ تفکیکی میان دولت و کنگره آمریکا و یا میان اعضای دولت آمریکا وجود ندارد.
تقلیل استکبار جهانی که متشکل از آمریکا-کاخ سفید و کنگره- و برخی کشورهای اروپایی- از جمله انگلیس، فرانسه و آلمان- با پادویی برخی سران مرتجع در منطقه است، به تیم «بی» در حقیقت پاک کردن صورت مسئله و خدای نکرده بازی در پازل دشمن است.
متاسفانه مقامات ارشد دولت آقای روحانی پیش از این نیز دچار چنیناشتباهات محاسباتی شده بودند. آنجا که شخص آقای روحانی در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود: «بنده آقای اوباما - رئیسجمهور سابق آمریکا- را فردی مودب! و باهوش! یافتم»! برخی در آن مقطع با سهلاندیشی این طور عنوان کردند که زبان نرم در مواجهه با آمریکا میتواند به امتیازگیری ایران منجر شود. اما باراک اوبامای دموکراتِ باهوش! و مودب! در ادامه ، در اقدامی بیسابقه از صدور ویزا برای نماینده دولت روحانی در سازمان ملل امتناع کرد و در اقدامی گستاخانه و بیپایه و اساس، به وی اتهام تروریستی زد. اوباما در ادامه در رفتاری بیشرمانه، مردم ایران را «یاغی»! نامید و 2 میلیارد دلار از اموال ملت ایران را بلوکه کرد. دولت اوباما همچنین قانون محدودیت ویزا و قانون تحریمی آیسا و قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تصویب و تمدید کرد.
مقامات ارشد دولت آقای روحانی همچنین در اقدامی تأمل برانگیز، «امضای وزیر خارجه آمریکا را تضمینِ اجرای برجام نامیدند»! و از سوی دیگر در زمان امضای برجام در دولت اوباما، با اطمینان گفتند که دولت بعدی آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود.اما نه امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین شد و نه آمریکا در برجام ماند.
دولتمردان پس از خروج آمریکا از برجام نیز دراشتباهی محاسباتی، میان سردمداران استکبار جهانی تفکیک قائل شده و تاکید کردند که «اروپا پشت ماست»! و «اقدامات اروپا در برجام، بیش از انتظارات ایران بوده است»!. رسانههای زنجیرهای نیز مدعی شدند که «موگرینی-مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا- گفته است هر چه تهران بگوید»! اما تنها در یک نمونه، اظهارنظر «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه، آب پاکی را روی دست مدعیان «آمریکای بد - اروپای خوب» ریخت. ماکرون- مهر 97- در مصاحبه با فرانس 24 گفت: «احاطه کردن ایران با یک سیاست الزامآور، همان چیزی است که من همواره بر آن تأکید دارم. برای من راهبرد با ایران بر چهار مبنا است؛ حفظ توافق هستهای، توان مدیریت فعالیت هستهای ایران پس از سال ۲۰۲۵ (پایان برجام)، کنترل فعالیت موشکهای بالستیکی ایران و توان مقابله با نفوذ ایران در منطقه. من هیچگاه دربرابر ایران سادهلوح و زودباور نبودم اختلافنظر ما با آمریکا بر سر شیوه رفتاری ماست».
تیم «بی» تنها بخشی از استکبار جهانی است و طرف حساب ما نیز، نه تیم «بی» بلکه استکبار جهانی است. همان طور که پیش از این نیز ذکر شد، استکبار جهانی متشکل از آمریکا - کاخ سفید و کنگره - و برخی کشورهای اروپایی- از جمله انگلیس، فرانسه و آلمان- با پادویی برخی سران مرتجع در منطقه است.
علیرغم فضاسازی رسانههای زنجیرهای در تعریف و تمجید از وزیر خارجه به دلیل به کارگیری کلیدواژه تیم «بی»، این اقدام نه تنها شایسته تجلیل بلکه شایسته تذکر است، این قبیل اقدامات در مواجهه با دشمن، طرف مقابل را به حیلهگری تشویق میکند.
«دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا و «بوریس جانسون» نخستوزیر انگلیس و «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه و «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان در دشمنی با ملت ایران هیچ کم و کاستی از «جان بولتون» و «بنیامین نتانیاهو» ندارند، همان طور که این افراد خود به صراحت اذعان کردهاند که در مواجهه با جمهوری اسلامی دارای هدفی واحد با روشهای متفاوت هستند.
رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانیه راهبردی گام دوم انقلاب تاکید کردند:«سردمداران نظام سلطه(از عزت جمهوری اسلامی ایران) نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است.امروز ملت ایران علاوه بر آمریکای جنایتکار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعهگر و غیر قابل اعتماد میداند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملی خود، یک گام هم عقبنشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همهحال، عزت کشور و ملت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحتجویانه و البته از موضع انقلابی، مشکلات قابل حل خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حل هیچ مشکلی متصور نیست و مذاکره با آن جز زیان مادی و معنوی محصولی نخواهد داشت».
مسعود اکبری