بگذارید مردم نشاط داشته باشند آقای رئیس!
تحلیل دولتمردان از گاندو خیلی تحلیل کودکانهای است. بر خلاف تصور این دوستان اساسا تصویری که این سریال ارائه میکند تصویر بسیار امیدوارکنندهای است. از دید مردم روزهای پخش سریال گاندو خیلی روزهای جذاب و دوست داشتنیای بود. قهرمان وضد قهرمان این سریال دو جناح سیاسی کشور نبود که ما سطح نزاع را به دعواهای جناحی تنزل بدهیم. یکی از دیالوگهای این سریال که خیلی هم مورد استقبال مردم واقع شد گفتوگوی محمد و آقای عبدی بود. آقای عبدی گفت: محمد مواظب باش اون طرف میز سیآیای نشسته. محمد هم جواب داد: این طرف میز هم ماییم آقا.
این دیالوگ دقیقا تعیینکننده قهرمان و ضد قهرمان این سریال است. یک طرف عزیزان اطلاعاتی کشورمان که نماد آن محمد است و طرف دیگر سیآیای که نماد آن مایکل هاشمیان (جیسون رضائیان) است. خیلی بیسلیقگی و کجفهمی است که این سطح نزاع را به دعواهای جناحی تنزل دهیم. این سریال به خوبی نفوذ اطلاعاتی کشور عزیزمان در منطقه بلکه جهان را به رخ همه کشید. اینکه جوانان غیور این کشور در کشور امارات (که در فیلم ترکیه نشان داده شده بود) هر کاری دلشان بخواهد انجام میدهند و آب از آب تکان نمیخورد. اینکه ما در دولت ایالات متحده نیروی نفوذی داریم. اینکه یک جاسوس کارکشته آمریکایی ماهها در تور اطلاعاتی جوانان برومند این مرز و بوم گرفتار است و خودش حتی احتمال آن را نمیدهد، اینکه جوانان عزیز این کشور در ابتدای جوانی هم به چندین زبان زنده دنیا مسلطند و هم به بهروزترین شیوههای نبرد اطلاعاتی و امنیتی و... اینها چه ربطی به دعوای جناحی درون کشور دارد. این مطلب قابل کتمان نیست که دولت آمریکا حاضر شد برای مبادله جیسون رضائیان 1700000000 دلار از پولهای بلوکه شده ما را آزاد کند و او پس از آزادی نیز مستقیما به آغوش وزیر خارجه آمریکا رفت و آن دیدار بازتاب خبری گستردهای پیدا کرد. پس قطعا از نظر آنها ایشان خیلی ارزشمند بوده است. به همین نسبت صید چنین شاه ماهیای توسط جوانان برومند هموطنمان دست مریزاد دارد و احساس غرور. و باید دستمریزاد گفت به آقایان افشار، امینی، قادری و... که این مبارزه را بسیار هنرمندانه روایت کردند. روایتی که مردم را پای تلویزیون میخکوب میکرد. وقتی رسول رابطهاردش را در اتاق مایکل جا گذاشته بود نفسهایشان از اضطراب در سینه حبس بود و وقتی فرهاد حقی دستگیر شد به افتخار قهرمانانشان کف میزند. این قصه پرفراز و نشیب البته میتوانست پایانی بسیار خوشتر داشته باشد. قطعا قیمت مایکلهاشمیان با دلار و یورو قابل سنجش نیست. او آمده بود که عزت ایرانی را پایمال کند اما کارگردان چه کند که میخواهد واقعیت را روایت کند. او در مبادله مایکل هاشمیان (جیسون رضائیان) نقشی نداشته همان طور که محمد در این جریان نقشی نداشته است اما هنر تیم گاندو آن است که همین پایان ناخوش را بهگونهای روایت میکند که کام مردم را تلخ نکند. آقای رئیسجمهور شما هم اجازه ندهید کام مردم به گروگانگیری بودجه صدا و سیما تلخ شود. این روزها کام مردم از اوضاع اقتصادی به اندازه کافی تلخ هست. مردم بهخاطر کم ارزش شدن ویزایشان دلخورند. از سقوط بیسابقه ارزش ریال شاکیاند، اینکه پیشانی دیپلماسی کشورشان هم تحقیر و از راه رفتن در کشوری که خاطرات خوش دوران تحصیلش در آن است تحریم شده است ناراحتند. از عقبنشینی از حق هستهای در قبال (تقریبا هیچ)، از تبدیل برجام به اینستکس و حتی اجرا نشدن همان اینستکس عصبانیاند. بگذارید دست کم با شنیدن روایت قهرمانان جوان این کشور که از مرزهای امنیتی این مرز و بوم دفاع میکنند خوشحال باشند. اصلا این بار به جای خواهرزاده رئیسجمهور حتی نمیگویند خواهر زاده یکی از مسئولین، میگویند عمه زاده یکی از کارمندان جزء بخشداری دارقوز آباد. اصلا پروندهاش را هم شما انتخاب کنید. کاووس سیدامامی، کارمند دفتر دکتر آشنا، خانم حسنزاده، سعید امامی، دری یا دیگرانی که هنوز نامشان رسانهای نشده.
یادتان هست فرمودید: «بگذارید مردم نشاط داشته باشند اگر یک ذره مردم نشاط داشته باشند ناراحت میشویم. چطور هر چهگریه کنند حلال است اما یک ذره بخندند حرام است؟» حالا مردم به مدد اوضاع اقتصادی پسابرجام و عزت از دست رفته ملی در عرصه دیپلماسی به اندازه کافیگریه کردهاند بگذارید کمی هم به عزت نیروهای اطلاعاتی کشور ببالند و از پیروزیهای آن شادمان باشند. بگذارید مردم نشاط داشته باشند آقای رئیس!
حمید وحیدیان