یک سریال تلویزیونی چگونه پربیننده و جریانساز شد؟
لزوم تکثیر «گاندو»های شجاع جذاب و افشاگر در صداوسیما
آرش فهیم
17 سال قبل بود که یک سخنرانی جنجالی نشان داد که «سریال تلویزیونی» در جهان امروز، فراتر از تفریح و سرگرمی، میتواند نقش اسلحه را داشته باشد.
بنیامین نتانیاهو نخستوزیر فعلی رژیم جعلی صهیونیستی در مراسم اولین سالگرد حادثه 11 سپتامبر در سال 2002 گفت برای تغییر نظام جمهوری اسلامی با «سریالهای تلویزیونی» به ایران حمله کنید! او در بخشی از این صحبتها گفته بود: «... اگر میخواهید در ایران تغییر رژیم انجام بدهید لازم نیست جاسوس بازی کنید. فقط کافی است فرستندههای خیلی بزرگ و قوی را بگیرید و سریالهای شبکه فاکس (سریالهایی که افراد زیباروی جوان را در وضعیتهای متنوعی از برهنگی نشان میدهند که زندگیهای فریبنده و مادیگرایانه و رابطههای بیقید دارند) برای مردم تهران و ایران پخش کنید. همینها باعث اختلال میشود.»
این چنین بود که سریال، جایگاهی همچون اسلحه پیدا کرد. پس از این صحبتهای نتانیاهو بود که شبکههای پخش سریال و برنامههای سرگرمکننده فارسی زبان بهطور قارچ گونه پیدا شدند و ایران هدف بمباران سریالهای غربی با زیرنویس فارسی قرار گرفت.
اکثریت قریب به اتفاق سریالهای هالیوودی که برخی از مردم ایران هم آنها را دنبال میکنند، بستههایی جذاب و موثر برای تزریق بیدرد و لذتبخش ایدئولوژی و سبک زندگی غربی و سرمایهداری به روح و ذهن مخاطب هستند. حتی در شرق آسیا نیز از فیلمهای دنبالهدار تلویزیونی برای تاریخسازی و هویتبخشی به مردم داخل و تبلیغ قدرت این کشورها در خارج از مرزهایشان استفاده میشود.
سریالهایی که اغلب افسانهپردازی را جایگزین روایت واقعی تاریخ کردهاند. سریالهای تاریخی کرهای مثل «جومونگ» که بهطور دائم در سیمای ملی ما پخش میشوند، نمونههایی از این نوع محصولات هستند. البته در ایران هم سریالهایی از این دست داشتهایم، اما در مقایسه با غرب و شرق عالم، بسیار کم؛ آثاری چون «مختارنامه»، «کیف انگلیسی»، «یوسف پیامبر»، «پایتخت» و... اینک «گاندو»!
یک سریال جریانساز و موجآفرین
پس از مدتها سریالی از سیما به نمایش درآمد که مصداق بارز آثار جریانساز و موجآفرین بود؛ سریالی که هم بین مردم و مخاطب عام با استقبال خیرهکنندهای مواجه شد و هم مورد توجه خواص و سیاستمدارها قرار گرفت. علاوهبر این، باعث افزایش آگاهی افکار عمومی نسبت به بسیاری از مسائلی شد که از نظرها پنهان بود.
با تماشای این سریال، مردم تصویر و تصور دقیقتری از جاسوس و نفوذی به دست آوردند. حالا دیگر خیلی از مردم میدانند که جاسوس فقط در حوزه سیاسی کار نمیکند بلکه جاسوسها میتوانند مثل موریانه، ریشههای اقتصاد و معیشت جامعه را نیز بجوند.
«جیسون رضاییان» نامی بود که هر از گاهی در رسانهها شنیده میشد، اما امروز دیگر هموطنان میدانند که این شخص که بود و چهها کرد. به غیر از این، «گاندو» واکنشهای بسیاری هم در رسانههای گوناگون برانگیخت.
بیبیسی فارسی اخیرا در برنامهای با حضور چهار به اصطلاح کارشناس، به این نتیجه رسید که سریال «گاندو» در جهت تایید مطالب و تیترهای روزنامه کیهان در افشای برنامههای نفوذ و دسیسههای دشمن است.
همچنین شبکه سیانان آمریکا، در یکی از بخشهای خبری خود به این سریال پرداخت. کارشناسان این شبکه نیز گفتند که سریال گاندو تصویری جدید از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نشان میدهد و تصریح کردند: سریال «گاندو» یکی از پروژههای تلویزیونی و سینمایی موفق امنیتی و سیاسی دهههای اخیر جمهوری اسلامی ایران است و این موفقیت، مدیون سه عامل جذابیت داستان، شرایط خوب ساخت و بازه زمانی مناسب پخش این سریال با توجه به تنشهای اخیر ایران و آمریکاست.
به غیر از این، رسانههای ریز و درشت بسیاری نیز به این سریال پرداختند. در داخل نیز بسیاری از فعالان و سخنگوهای سیاسی به «گاندو» واکنش نشان دادند. در صدر این افراد، میتوان به حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی حسن روحانی اشاره کرد که بهطور مکرر و متعدد، علیه این سریال در فضای مجازی مطلب منتشر کرد.
با این حال، حجم حمایتهای مردم از این سریال در فضای مجازی بسیار بیشتر بود. جریانسازی «گاندو» به حدی بود که حتی باعث برانگیخته شدن انتقادات فراوان مردم ایران از «جیسون رضاییان» به خاطر فعالیتهای جاسوسی وی در کشورمان شد.
حجم پیامهای مردم به وی به حدی بود که هم جیسون رضاییان و هم همسرش مجبور به محدود کردن دسترسی به صفحاتشان در فضای مجازی نمودند.
از پایان پخش مجموعه تلویزیونی «گاندو» چند روزی است که گذشته است. اما بررسی زمینهها و عوامل موفقیت و تأثیرگذاری این سریال، میتواند الگو و راهنمایی برای ساخت سریالهای مشابه باشد. مجموعههایی با رویکرد استراتژیک و ملی، دارای قدرت جذب مخاطب انبوه و جریانساز و موجآفرین، میتواند قدرت فرهنگی و اجتماعی رسانه ملی را افزون سازد.
نظر مردم درباره «گاندو»
مرکز تحقیقات سازمان صدا و سیما در پژوهشی به بررسی نظرات مردم درباره سریال «گاندو» پرداخت.
براساس این نظرسنجی بیش از ۸۹ درصد از مخاطبان این سریال در حد زیاد از آن رضایت داشتهاند و بیش از ۷۳ درصد هم آن را درحد زیاد باورپذیر دانستهاند. از نظر 60/7 درصد از بینندگان، مهمترین پیام سریال «گاندو» نشان دادن قدرت نیروهای اطلاعاتی و امنیتی بوده است و حدود ۷۹ درصد از آنها هم معتقدند این سریال در حد زیاد توانسته است مردم را با فعالیت نیروهای اطلاعاتی و امنیتی آشنا کند.
از منظر 82/2 درصد از بینندگان، این سریال توانسته است در حد زیادی باعث اعتماد سازی مردم به قدرت و توان نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشور شود.
این نظرسنجی از بینندگان خواسته است تا میزان موفقیت سریال را در جنبههای مختلف ارزیابی کنند که ۹۱ درصد از آنها این سریال را در نمایش هوش و ذکاوت نیروهای اطلاعاتی و امنیتی در حد زیاد موفق دانستهاند.
براین اساس، 90/3 درصد از بینندگان، این سریال را در نمایش احساس مسئولیت و تعهد نیروهای امنیتی، 86/9 درصد در نمایش بکارگیری افراد جوان در شبکه اطلاعاتی و امنیتی کشور، 86/3 درصد در نمایش مهارت و توانمندی نیروهای اطلاعاتی و امنیتی، 83/5 درصد در نمایش تجهیزات و امکانات سختافزاری و نرمافزاری نیروهای امنیتی و 80/1 درصد در نمایش هوشیاری نسبت به پدیده نفوذ در حد زیاد موفق توصیف کردهاند.
از بینندگان «گاندو» درخصوص دلایل تماشای این سریال پرسیده شده است که 83/6 درصد جذابیت موضوع و داستان سریال را عمدهترین دلیل خود اعلام کردهاند. همچنین ۱۴ درصد از مخاطبان، واقعی بودن موضوع و 11/5 درصد هم سرگرمی و پرکردن وقت را عامل اصلی دیدن این سریال دانستهاند.
چرا گاندو موفق شد؟
اما در تولید سریال «گاندو» از چه ابزارهایی برای جریانسازی و جلب توجه مردم استفاده شد؟ نظرات یک کارشناس و هنرمند را جویا شدیم.
سحر دانشور، مستندساز و کارشناس رسانه در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان، ویژگیهایی که باعث شد تا سریال «گاندو» به موفقیت برسد را اینگونه برمیشمرد: «واقعی بودن و برانگیختنِ حسِ همراهی مردمی، عبور از کلیشههای رایج سریالسازی سیما، صراحتِ لهجه، احیای حسِ عزت، امنیت و غرورِ ملی، نمایشِ تیمی جوان و معمولی در اداره پروندهای مهم، القای حسِ امید، اعتماد و توانایی به مردم.»
وی درباره واقعی بودن «گاندو» توضیح میدهد: «این سریال براساس یک ماجرای واقعی ساخته شده است، قصهای که از یک پرونده امنیتی در مهر و مومهای اخیر برداشت شده است. همین مسئله و گره خوردنِ آن با نکاتی که جامعه در چند سال اخیر به صورت جسته وگریخته با آنها روبرو بوده است باعث جذبِ هرچه بیشترِ مخاطبین شده است. به این نکته اضافه کنید روحیه سیاسی مردم و مسائل سیاسی و اجتماعی سالهای اخیر را، همه اینها سریال را به مجموعهای پرانرژی برای مخاطبین بدل کرده است.»
این کارشناس ادامه میدهد: «گاندو از کلیشههای رایجِ سریالسازیِ سیما عبور کرده است، مخاطب در این سریال با ملودرامهای تکراریِ خانوادگیِ محصور در آپارتمانها مواجه نیست، آپارتمانهایی که حتی با زندگیِ واقعیِ جامعه ایرانی نیز نسبت چندانی نداشتهاند. مخاطب در این سریال با کوچه و خیابان و اجتماعِ زندگیِ خودش روبروست، از این رو این تازگی برایش مهم است و به آن توجه نشان میدهد. گاندو صریح است، بیپرده سخن میگوید و سعی میکند خود را همنوا با مردم نشان دهد. این صراحت همراهیِ مخاطب را به دست میآورد، به او نشان میدهد میتواند صدایِ خودش را از رسانه ملی بشنود، همین نکته به امیدواری و جلبِ مخاطب منجر میشود.»
دانشور تأکید میکند: «نمایشِ تیمی قوی، باهوش و منسجم که برای ایران و ایرانی شب و روزشان گرهخورده و آنچه برایشان خطِ قرمز است عزت و اعتبارِ خاکی است که در آن میزیند، منجر به احیایِ حسِ عزت، امنیت و غرورِ ملی مردم و مخاطبین شده است. مخاطب در قصهای کاملاً به روز و منطبق با مسائلی امروزی، بدون شعار و کلیشه شاهدِ تلاشِ افرادی است که بیشباهت به خودش و اطرافیانش نیستند. تلاشِ شبانهروزی و تحسینبرانگیز شخصیتهای گاندو زمینه تقویتِ عزت و غرورِ ملی را فراهم میآورد و مخاطب آگاهانه با این حس و سریال مواجهه میکند.»
این مستندساز اظهار میکند: «جامعه در شبهای نمایشِ گاندو توانست مدیریت و توانمندی را در ارکانِ مهم کشورش ببیند، به تصویر کشیدنِ این تلاشها زمینه اعتمادسازی به ارگانها و نهادهای مختلف را فراهم میآورد. گاندو و گروه امنیتیِ این سریال منبعی مهم برای القای حس امید و اعتماد در شبهای گذشته برای مخاطب ایرانی محسوب میشود.»
چند موضوع پیشنهادی برای ساخت سریال
مقام معظم رهبری چند سال قبل در حضور جمعی از مدیران صداوسیما فرموده بودند: «فيلم خنثي بياثر، بيمحتوا، بدون پيام، مطلقاً پخش نكنيد. برنامه بيفايده بيمحتوايي كه فقط يك وقت و يك فاصله زماني را پر ميكند مطلقاً پخش نكنيم.» (7 /5/ 1369) با این حال، اغلب برنامههای سرگرمکننده و به ویژه سریالهای تلویزیونی، از «خنثی زدگی» رنج میبرند. واقعیت این است که ساختار فعلی رسانه در ایران، برای تولید آثاری چون «گاندو» دچار نقصهایی است. هرچند که مدیریت کلان صداوسیما، معاونت سیما و مدیران شبکهها، اغلب موافق و حامی ساخت اینگونه آثار هستند اما بخشهای میانی و بدنه صداوسیما، برای امثال «گاندو» طراحی نشده است. به همین دلیل هم سریالهایی با محتوای خنثی، بیش از آثار استراتژیک تولید میشود. ضمن اینکه تولید سریالهایی چون «گاندو» هزینه بسیاری میطلبد و صداوسیما به خاطر کم لطفی دولت در واریز بودجه، با مشکل مالی درگیر شده است.
اما موفقیت گاندو نشان میدهد که مدیران سیما باید برای ساخت این گونه سریالها برنامهریزی و زمینهسازی نمایند. خوشبختانه کشور ما، معدن سوژههای سیاسی، امنیتی و جاسوسی است. ما در کشوری زندگی میکنیم که هدف بمباران پروژههای جاسوسی و ضدامنیتی قرار گرفته است. باید سراغ موضوعاتی رفت که اولا تازه هستند و ثانیا مردم اهمیت آنها را در زندگی روزمره و معیشت و امنیت خودشان حس بکنند.
و اما چند موضوع پیشنهادی برای ساخت سریالهای پرمخاطب و جریانساز: آقازادههای فاسد و تلاش دستگاه قضایی برای رسیدگی به پرونده آنها، مسائل و کشمکشهای پشت پرده در ماجرای «برجام»، حمایتهای آشکار و پنهان آمریکا از صدام در جنگ هشت ساله علیه ایران، ماجرای بازداشت ملوانان آمریکایی و انگلیسی در خلیجفارس، راهاندازی شبکه بیبیسی فارسی و فعالیت شبکهها و رسانههای ضدملی، انتقال ویروس اچآیوی از فرانسه به ایران از طریق خونهای آلودهای که دولت لوران فابیوس به ایران فرستاد، سازماندهی ترور دانشمندان هستهای توسط رژیم صهیونیستی و...