دمدستیها!(گفت و شنود)
گفت: سخنگوی حزب کارگزاران در یادداشتی در روزنامه شرق نوشته است؛ دولت اختیارات کافی ندارد و باید بالاترین مقام قضایی هم تحت نظر دولت باشد!
گفتم: یعنی یک دیکتاتوری تمامعیار راه بیندازند و کسی نباشد که به خاطر مفاسد کلان اقتصادی مثل هپلهپو کردن بیتالمال، رشوههای کلان، برباد دادن میلیاردها دلار ارز بیزبان، بهکارگیری جاسوسان، واگذاری امتیازات مردم و نظام به دشمنان، قراردادهای بدتر از گلستان و ترکمنچای و... دولت را بازخواست کند!
گفت: از کی تا حالا این آدمهای دمدستی نظریهپرداز شدهاند؟
گفتم: عرضه ندارند قیمت پیاز و سیبزمینی را کنترل کنند، آن وقت تسلط بر تمام قوای کشور را هم میخواهند!
گفت: اصلا خودش میداند که چه نوشته است؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! قاضی از متهم پرسید؛ سواد داری؟ گفت؛ سواد نوشتن دارم ولی سواد خواندن ندارم! قاضی ورقهای به او داد و گفت بنویس و یارو چندتا خط کج و کوله روی ورقه کشید و به قاضی داد. قاضی گفت؛ این خطهای خرچنگ قورباغه چیه؟! حالا خودت بخوان! و یارو گفت؛ قربان! عرض کردم که سواد خواندن ندارم!