kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۵۰۲۷
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۳۹۸ - ۱۹:۵۹

«ترافیک»؛ «تصادف»؛ و دیگر هیچ...!



محمد زندی*

شاید کسی فکرش را نمی‎کرد که با ورود اولین خودرو در سال 1279 شمسی به ایران، این پدیده نوظهور بعدها به بلای جان ایرانیان تبدیل شود و سالانه به‌طور میانگین، قریب به 18هزار هم‎وطن را راهی دیار باقی کند!
در بین گردشگران و توریست‎ها مرسوم است که در پایان سفرشان به هر نقطه از جهان، چِک‎لیستی از نقاط مثبت و منفی مقصد را با دیگران به اشتراک می‎گذارند. در این بین با نگاهی به فهرست نقاط ضعف و قوت ایران از دیدگاه گردشگران خارجی، در کنار تعریف از فرهنگ غنی، آثار تاریخی فاخر، روحیه مهمان‎نوازی، صنایع دستی، غذا و دستپخت ایرانی و...؛ آنچه که تمامی یا اکثریت ایشان از آن به عنوان فاجعه در ایران یاد می کنند، مقوله فرهنگ نادرست «رانندگی و ترافیک» در جای‎جای خیابان‎ها، جاده‎ها و محورهای مواصلاتی کشورمان است!
 رانندگان تنها مقصر مشکلات ترافیکی نیستند
اما آیا به راستی مقصر اصلی مشکلات ترافیکی در راه‎های درون شهری و سوانح جاده‎ای در محورهای برون‌شهری، فقط و فقط به فرهنگ نادرست رانندگان یا کاربران محدود می‎شود یا عوامل دیگر هم در وقوع این فجایع دخیلند؟!
آنچه مسلم است، سخن به میان آوردن از رواداری ترافیکی در کنار عدم تمهید سخت‎افزارها و امکانات مورد نیاز، بیهوده خواهد بود چراکه بستری نامناسب و غیرایمن، خواه‎ناخواه اثرات سوء خود را بر رفتار کاربران ترافیکی یا همان رانندگان خواهد گذاشت.
به عنوان مثال راننده‎ای را در نظر بگیرید که پس از ساعت‎ها اتلاف وقت در ساعات اوج ترافیک، پشت چراغ قرمز چهارراهی قرار می‎گیرد که نه تنها دارای زمانبندی ثابت - نه هوشمند! – است بلکه باید بیش از 200 ثانیه (بیش از 3 دقیقه!) در پشت آن توقف کرده و در هنگام سبز شدن چراغ، تنها 20 ثانیه فرصت عبور از تقاطع را دارد و در غیراین‎صورت باید 200 ثانیه دیگر هم معطل بماند! ناگفته پیداست که در چنین شرایطی انتظار صبر، تحمل و رواداری، نه تنها از راننده ایرانی که از هر راننده با ملیتی دیگر نیز امری محال و ناشدنی خواهد بود.
تردد خودروها در تهران با 6 برابر ظرفیت معابر
بر طبق آمار، 20 میلیون خودرو در کشور پلاک‎گذاری شده اند که 4 میلیون از آنها تنها در تهران تردد دارند که به اذعان مسئولین ترافیک و حمل و نقل شهرداری، این تعداد خودرو 6 برابر حداکثر ظرفیت معابر پایتخت است! حال تصور کنید در سایه غمض عین شهرداری پایتخت و شُتر دیدن و ندیدن‎های کمیسیون ماده 100، تنها برای تمهید پارکینگ برای این حجم از خودرو، چه فشار ترافیکی بر تهران تحمیل خواهد شد که البته در این میان نباید از سهم شرکت‎های خودروساز داخلی در تولید بی‎حساب و کتاب و بدون آمایش خودروهای بی‎کیفیت نیز غافل بود!
 نقش طرح های شهری در بروز مشکلات ترافیکی
در عین حال، اجرایی نمودن تِزها و طرح‎های خلق‎الساعه ترافیکی در معابر مختلف از دیگر علل ایجاد گره‎های کور در شریان‎های شهری است که نه تنها اَبروهای ترافیک را درست نمی‎کند، بلکه آن را به جرگه روشندلان می‎پیونداند!
نمونه این طرح‎های غیرکارشناسی را می‎توان در طرح «هر خیابان؛ یک خط BRT»(!) دید که بیش از آنکه یار شاطر باشند، بار خاطرند!
در همین رابطه، فراوانند خیابان‎ها و بزرگراه‌هایی در پایتخت که تنها با داشتن 6 باند، برای آنها خط اتوبوس تندرو تعبیه شده است. شاید در نگاه نخستین، 6 باند عبوری (3 باند رفت و 3 باند برگشت) برای این منظور کفایت کند اما لازم است بدانیم با توجه به کمبود پارکینگ در تهران، لاجرم 2 باند کندرو از طرفین به پارک خودروی مغازه‎داران و تاکسی‎ها و...، اختصاص دارد و وقتی 2 باند عموماً تندرو دوطرف نیز به BRT تخصیص داده شود، تنها یک باند از هر طرف برای عبور و مرور خودروهای شخصی باقی می‎ماند که این خود لاجرم بر معضلات ترافیکی دامن می‎زند.
در این بلبشوی ترافیکی، تنها راهکاری که به ذهن دست‌اندرکاران ترافیک شهری می‎رسد، پاک کردن صورت مسئله و افزایش رینگ‎های محدود‌کننده عبور و مرور در قالب «طرح ترافیک» و «طرح زوج و فرد سابق» یا «طرح کاهش آلودگی هوای کنونی» است که گویا انگیزه‎های مالی در جهت جبران کمبود نقدینگی مدیریت شهری پایتخت، نقشی پررنگ تر از بهبود معضلات ترافیکی در آن ایفا می‎کند!
در این بین، بی‎تفاوتی نهادهای قانون‎گذار در تصویب و الزامی نمودن مبحث 23 مقررات ملی ساختمان (الزامات ترافیکی) که سال‎هاست پیش‎نویس آن در حال خاک خوردن است، نشان می‎دهد که مع‎الاسف، هیچ عزم جزمی برای بهبود وضعیت ترافیکی در بین متولیان امر دیده نمی‎شود!   
مشکلات حمل و نقل در محورهای برون شهری
با این همه، سخن گفتن از مشکلات حمل و نقلی در محورهای مواصلاتی برون شهری نیز خود قصه پُرغصه‎ای است که قلب آدمی را به درد می‎آورد!
فارغ از فرهنگ نادرست رانندگی در میان کاربران و کیفیت نازل اکثریت خودروهای درون جاده‎ها، یکی از اصلی‎ترین دلایل آمار فاجعه‎بار تعداد مصدومان و فوتی‎ها در سوانح رانندگی، ایمنی پایین در جاده‎های برون شهری است.
به تازگی فیلمی در فضای مجازی دست به دست شد که در آن پدری که دختر جوانش را در سانحه رانندگی از دست داده بود، از ایمنی پایین و فقدان علائم انذاردهنده در جاده شیراز- خرامه شکایت می‎کرد. گلایه این پدر داغدیده از آن جهت به حق بود که متاسفانه در محل ساخت کمربندی این جاده، هیچ‎گونه روشنایی و علائم ترافیکی هشداری نصب نشده بود و نهایتاً جان دختری جوان را گرفت!  
ضعف در طراحی هندسی راه‎ها، اجرای غیرمهندسی قوس‎های افقی و قائم در جاده‎ها، فقدان علائم ایمنی هشداردهنده مناسب، عدم استفاده از تکنولوژی‎های هوشمند ترافیکی در کنترل محورهای برون شهری، استفاده از مصالح نامرغوب در زیرسازی و روسازی راه‎ها و...؛ از جمله مواردی است که هرساله هزاران ایرانی را به کام مرگ می‎کشاند و رخداد این وقایع تلخ، تجربه و درس عبرتی برای متولیان امر در اصلاح موارد فوق‌الذکر نشده و کماکان نیز نمی‎شود!
به عنوان مُشتی از خروار، نزدیک به دو دهه است که از آغاز بکار مراحل ساخت آزادراه تهران- شمال می‎گذرد اما پس از گذشت این مدت زمان طولانی، تنها قطعه چهارم این آزادراه زیر بار ترافیکی رفته و بعید است به همین زودی‎ها، این پروژه بطور کامل افتتاح شود!
موضوع زمانی بغرنج‎تر می‎شود که بدانیم در سایه تاخیر در افتتاح پروژه آزادراه تهران-شمال و در ایام نوروز یا سایر تعطیلات پُرشمار در طول سال، ورود حجم عظیمی از خودروهای پایتخت در جاده‎های قدیمی، باریک، کوهستانی و بعضاً دوطرفه‎ چالوس و هراز و فیروزکوه و...؛ می‎تواند سوانح جرحی و فوتی ناشی از حوادث جاده‎ای در این محورهای خطرناک را تا میزان قابل توجهی افزایش دهد!
در پایان امید است تا با تغییر رویکرد مسئولین امر در مواجهه با معضلات ترافیکی و سوانح جاده‎ای، گوش شنوایی برای شنیدن نقدها و راهکارهای دلسوزانه کارشناسان این حوزه پُرمخاطره وجود داشته باشد تا از این پس شاهد این تعداد از تصادفات و تلفات در معابر درون شهری و برون شهری نباشیم.
*کارشناس ارشد مهندسی حمل‎ونقل و ترافیک