نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
درگیری جدید مدعیان اصلاحات با دولت /آقای آشنا باید پاسخگو باشد، نه مدعی!
روزنامه زنجیرهای اعتماد به توییتر اخیر حسامالدین آشنا مبنی بر مطرح کردن شعار «نو اصلاحطلبی» و «بازنشسته خواندن خاتمی» واکنش نشان داده و گفتوگویی را محمدعلی وکیلی، فعال سیاسی اصلاحطلب تنظیم کرده است.
سرویس سیاسی-
وکیلی در واکنش به توییتر مشاور رئیسجمهور گفته است: «آقای آشنا نمیتواند مدعی جوانگرایی باشد، چراکه کارنامه دولت منتسب به آقای آشنا در ارتباط با بحث جوانگرایی، کارنامه قابل قبولی نیست. همچنین ایشان نمیتواند از منظر اصلاحطلبان و بهعنوان یک چهره اصلاحطلب برای دیگر اصلاحطلبان و فعالان این جریان نسخه بپیچد و توصیهای تجویز کند، چراکه بزرگترین جفا به اصلاحطلبان همین درهمآمیختگی دولت برآمده از رأی اصلاحات به نام اعتدال است.»
آشنا نمک خورده و نمکدان شکسته!
مهمتر از این دو، آقای آشنا اساساً امروز نمیتواند مدعی باشد، چراکه در حال حاضر در جایگاه پاسخگویی است. اگر مردم به هر دلیلی از اصلاحطلبان دلزده و دلگیر هستند یا گلایه دارند، ناشی از عدم کفایت گفتمان اصلاحات نیست، بلکه حتماً به دلیل همین درهمآمیختگی و کارنامه دولت برآمده از رأی اصلاحطلبان است؛ بنابراین آقای آشنا حتماً باید در جایگاه پاسخگو باشد، نه در جایگاه مدعی.
وکیلی گفته است: «نکته بسیار مهم دیگر نیز بحث اخلاقی است. بهزعم بنده به لحاظ ادب و اخلاق سیاسی، این بدترین رویکردی است که یک سیاستمدار میتواند اتخاذ کند. اینکه کسی نمک بخورد و نمکدان بشکند و بیحرمتی کند. آنهم کسی که همه هویت و آشناییاش محصول کلام خاتمی و تکرار ایشان است. این درست نیست که این فرد بگوید صاحب آن کلام باید بازنشسته شود و میدان را به جوانها واگذار کند؛ و با این اوصاف، کلام آقای آشنا بیشتر به طنزی شبیه است که طنزپردازان میتوانند سالها به آن بپردازند.»
نکتهای که باید یادآور شویم این است که جریان اصلاحات مدتی است که سعی میکند برای فرار از پاسخگویی درخصوص حمایتشان از روحانی، بین خود و دولت خط فاصلی کشیده و مشکلات اقتصادی و معضلات اقتصادی کشور را بر گردن خود دولت بیندازند.
اتاق فکر دولت با همراهی عدهای از تکنوکراتها و رسانههایشان درصدد اعلام برائت از فتنهگران و خاتمی هستند. چندی پیش بود که به بهانه حرفهای خاتمی در مورد فدرالیسم و نقد سیدجواد طباطبایی، رسانههای زنجیرهای حامی دولت، بالا تا پایین خاتمی را مورد نقد قرار دادند و مهر «خاموش باش» بر لبان او زدند!
مدعیان اصلاحات و حمله به نظارت استصوابی
روزنامه زنجیرهای «همدلی» در یادداشت صفحه اول خود نوشت: «جریان سوم شهروندی از بارزترین تعهدات جمهوری اسلامی در برگزاری انتخابات شفاف، آزاد و عادلانه را حق دستیابی شهروندان ایرانی به نامزدهای انتخاباتی میداند که به ایدهها، باورها یا منافع آنها نزدیکتر باشند و نظارت استصوابی و رد صلاحیت نامزدهای انتخاباتی توسط شورای نگهبان را برخلاف این تعهدات میداند.»
در ادامه مطلب این روزنامه زنجیرهای آمده است: «جریان سوم شهروندی شاخصترین تعهد جمهوری اسلامی جهت تحقق حقوق بشر و شهروندی و برگزاری انتخابات دورهای شفاف، آزاد و عادلانه را در بازنگری قانون اساسی منطبق با اصول و ارزشهای حقوق بشر و شهروندی، معیارهای انتخابات آزاد و عادلانه، حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان و ایجاد دادگاه قانون اساسی میداند.»
نکته قابلتأمل آنکه مدعیان اصلاحات چند وقتی است که در راستای خط «انتخابات مشروط» حجاریان دست پیش را گرفته تا پس نیفتند! آنها که نیک میدانند ستاره بختشان در انتخابات آینده رو به افول رفته و شانسی برای پیروزی ندارند برای توجیه شکست در انتخابات آینده، رد صلاحیت نامزدهای مسئلهدار توسط شورای نگهبان را بهانه کرده و حرف از انتخابات عادلانه، دادگاه قانون اساسی و مخالفت با نظارت استصوابی میزنند!
اینقدر نقش مردم نقش مردم نکنید! چه دستاوردی داشته؟
روزنامه شرق، عکس یک خود را به مصاحبهای با عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب اختصاص داده و در تیتر صفحه اول با عنوان اینکه «کار سیاستمدار این نیست که دنبالهرو مردم باشد» به سؤال و تیتر دیگر صفحات خود مبنی بر اینکه «چه باید کرد؟» پاسخ داده است.
مردم میخواهند چه کنند جز اینکه توی سر و کله هم بزنند؟
عبدی در این گفتوگو در پاسخ به سؤال خبرنگار مبنی بر اینکه «در بخش دیگری از بحث شما به صراحت نقش مردم نادیده گرفته میشود و نوعی نخبهگرایی خواسته یا ناخواسته در نگاه شما وجود دارد» عنوان کرده است: «اینهمه حضور مردمی در سیاست داشتیم چطور وضعمان بهبود نیافته و در یکسری زمینهها هم بدتر شده است. این چه حرفی است که میزنید نقش مردم نقش مردم؟ ... جامعهای که نخبههایش نتوانند چهار تا حرف درست بزنند و حتی نمیتوانند باهم حرف بزنند مردمش کجا میتوانند یک اقدام درستوحسابی و قابلقبول انجام دهند؟ مردم میخواهند چه کنند جز اینکه توی سر و کله هم بزنند؟»
وی ادامه داده: «در یک قرن گذشته، نقش مردم به تعبیری که شما در پرسش مطرح کردید در ایران از همه کشورهای دیگر منطقه بیشتر بوده و امروز عدم رضایت از وضع موجود بیشتر از کشورهای دیگر است شاید بگویید درست عمل نکردیم. بله. درست عمل نکردن محصول همین نگاه است.»
اصلاحطلبان قادر به شرکت در انتخابات نخواهند بود
عبدی در این گفتوگو درخصوص وضعیت مدعیان اصلاحات در انتخابات مجلس در اسفندماه 98 گفته است: «اصلاحطلبان پیشاپیش این بازی را باختهاند... اصلاحطلبان قادر به شرکت در انتخابات نخواهند بود مگر اینکه اتفاقی در عرصه سیاست رخ دهد... مجلس آنقدر ضعیف شده و همه دندانهایش کشیده شده که به نظرم کارایی خاصی در فضای کنونی نمیتواند از خودش نشان دهد.»
مدیران با «سنّ بالا» و «چندشغله» آفت کشور شدهاند
سازندگی در یادداشتی به قلم یکی از فعالین سیاسی اصلاحطلب نوشت: علت اصلی عدم موفقیت اصولگرایان در انتخابات گذشته... این بود که مردم دچار تحیر شده و نسبت به شعارها و شعارزدگی خسته شدند و بیحوصله و بیاعتماد به اصولگرایان نگاه میکردند. مردم در طی سالهای قبل از آن میدیدند که اصولگرایان به نام دین و مذهب و اصولگرایی و انقلابیگری، وعدهها و شعارهایی را مطرح میکنند که محقق نشده و نمیشود.»
در ادامه این مطلب آمده است: «جوانگرایی بسیار مهم و ضروری است چراکه مدیران با سن بالا و چندشغله آفت کشور شدهاند.»
شایان ذکر است که اتفاقاً برخلاف آنچه نویسنده گفته، علت اصلی رأی آوردن مدعیان اصلاحات در انتخابات، توسل آنان به شعار و فریب بهویژه سیاستهای ماکیاولی آقای «تکرار میکنم» و وعدههای توخالی بوده است. مشکلات و معضلات کشور که امروزه بر کسی پوشیده نیست همه و همه محصول همان شعارها و وعدههای توخالی است. لازم به ذکر است که مدعیان اصلاحات بهجای حرف زدن در مورد انتخابات فرارو و آرایش سیاسی رقیب، در ابتدا باید درخصوص دلیل و نتایج حمایتهای شبانهروزی خود از روحانی و دولتهای یازدهم و دوازدهم پاسخگوی افکار عمومی باشند.
مدعیان اصلاحات، «مدیران با سن بالا» و «چندشغله بودن» را آفت کشور دانستهاند؛ درحالیکه همین دو روز پیش در دولت موردحمایتشان، یک وزیر در یک روز 8 حکم برای معاون مالی و توسعه خود صادر کرده است! علاوه بر اینکه این دولت در سن بالای وزرا و مدیران خود رکورد زده است!
آنچه اکنون مشاهده میکنیم، صرفاً عملکرد دولت نیست!
مصطفی هاشمیطباء در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «آنچه اکنون مشاهده میکنیم، صرفاً عملکرد دولت نیست و خیلی از آنها به سیاست خارجی و اقتصاد سیاسی بازمیگردد که باید توجه داشت مردم نسبت به این مسائل آگاه هستند. منتها برخی از بلندگوها بسیار قوی است و مسائل کوچک را خیلی بزرگ و برجسته نشان میدهد... اینکه آمریکا از برجام خارج میشود و تحریمهایی علیه ایران وضع میکند، دست دولت نیست»
متأسفانه برخی دولتمردان و فعالین مدعی اصلاحات بههیچ عنوان حاضر نیستند که درباره کارنامه دولت و سرانجام وعدهها و قصورها و تقصیرها در حوزههای مختلف و بهخصوص حوزه اقتصادی به افکار عمومی پاسخگو باشند. دولت در سالهای اخیر تمام امور کشور و حتی آب خوردن مردم را به برجام گره زد. شرطیسازی جامعه با برجام و بیعملی دولت در مدیریت نقدینگی، موجب شد تا سفره مردم کوچک شده و خانوادههای ایرانی با مشکلات متعدد معیشتی مواجه شوند. در روزهای گذشته، «علی صوفی» وزیر تعاون دولت اصلاحات با اشاره به اختیارات ویژه و گسترده دولت گفته بود: «مدتهاست که شاهد تشکیل نهاد جدیدی تحت عنوان شورای عالی هماهنگی اقتصادی متشکل از سران قوا و به ریاست رئیسجمهور با اختیارات بسیار بالا و فراقانونی هستیم... آقای رئیسجمهور در این حد اختیارات دارد اما اتفاق خاصی نیفتاده است».