انگلیس خبیث از همراهی با آمریکا تا جوسازی علیه ایران
اقدامات و مواضع اخیر انگلیسیها در قبال ایران در حادثه نفتکشها و نازنین زاغری، جشن تولد ملکه انگلیس و تهدید و خباثتهای هستهای و همراهی آنان با آمریکا حاکی از به راه افتادن ماشین تبلیغاتی روباه پیر علیه جمهوری اسلامی است.
پسازآنکه دولت انگلیس در حادثه انفجار و آتشسوزی دو نفتکش در دریای عمان، دست به اتهامزنی علیه ایران زد و سپاه را به حمله به نفتکشها متهم کرد، دفتر نخستوزیری انگلیس روز دوشنبه ۲۷ خرداد اعلام کرد: «در صورت نقض تعهدات هستهای ایران، تمامی گزینهها در نظر گرفته میشود». بدیهی آنکه، دوباره ماشین تبلیغاتی روباه پیر علیه جمهوری اسلامی به راه افتاده و رفتارهای اخیر انگلیس پرده دیگری از خباثت و خیانتهای تاریخی آنان را به نمایش گذاشته است. ازاینرو بررسی آخرین موارد از خباثتهای انگلیسی و همراهی آنان با آمریکا و عبرتگیری از نمونههای تاریخی، خالی از لطف نیست.
حادثه انفجار نفتکشها در دریای عمان
وحدت راهبردی انگلیس و آمریکا در قبال ایران
تاریخ گواه این ادعاست که آمریکاییها و اروپاییها در عین اینکه بر روی بسیاری از مسائل ملی، استراتژیک و تجاری خود اختلافات اساسی و عمیقی دارند، همواره در قبال جمهوری اسلامی ایران و خط مقاومت اسلامی، به وحدت راهبردی رسیده و زیر یک تابلو، نظام اسلامی را مورد هجمه قرار دادهاند. روباه پیر و آمریکاییها همواره نشان دادهاند که یار غار یکدیگر بوده و در مواجهه با ایران، بر دو لبه قیچی براندازی و استعمارگری حاضر به یراقاند.
پنجشنبه هفته گذشته بود که حادثه انفجار و آتشسوزی دو نفتکش در دریای عمان (آنهم همزمان با حضور شینزو آبه در تهران) به ترند اول خبرها و تحلیلها بدل شد. اکنون و پس از گذشت 6 روز از این حادثه، همچنان واکنشهای بینالمللی به این موضوع ادامه دارد. اما نکته مهم این واکنشها، همنوایی و همراهی انگلیسیها با آمریکاییها بود.
در ابتدا ایالات متحده آمریکا از همان روز نخست تلاش کرد این حادثه مشکوک را بهواسطه ویدئوی مبهم به ایران نسبت دهد. در همین راستا بود که نیروی دریایی آمریکا همان شب حادثه این ویدئو را منتشر و عنوان کرد: «نیروهای سپاه یک مین عملنکرده را از بدنه نفتکش جدا کردند». بهرغم موضع شفاف جمهوری اسلامی ایران درباره این حادثه، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در گفتوگو با شبکه فاکسنیوز گفت: «ایران بود که این کار را کرد. شما ویدئو را دیدید»؛ مواضعی که پسازآن از سوی وزارت دفاع آمریکا و گروه تروریستی سنتکام نیز تکرار شد.
قابلتأمل آنکه تاکنون قریب بهاتفاق کشورهای غربی و آسیایی اتهامزنی علیه ایران را رد کردهاند اما در میان کشورهای اروپایی که ادبیات حاکم بر اظهارنظرشان نشان داد تیر جوسازی آمریکا علیه ایران به سنگ خورده است، انگلیس تنها کشور اروپایی بوده که با خوشرقصی برای آمریکا پرده دیگری از خباثت تاریخی استعمار پیر را به نمایش گذاشت و با خدعه علیه جمهوری اسلامی ایران بار دیگر توخالی بودن برجام اروپایی را به رخ کشید.
پس از مواضع آمریکاییها بود که وزارت خارجه انگلیس هم فردای حادثه، با انتشار بیانیهای به اتهامزنی علیه جمهوری اسلامی پرداخت و اعلام کرد که سپاه پاسداران در حمله روز پنجشنبه به دو نفتکش در دریای عمان نقش داشته است! وزیر خارجه انگلیس هم در مصاحبه با رادیو بیبیسی گفت: «دلیلی وجود ندارد که در ارزیابی آمریکا در مورد دست داشتن جمهوری اسلامی ایران در این حملات تردید کنیم.»
واقعیت امر این است که در تاریخ معاصر سیاهه خباثها و خیانتهای انگلیسیها را میتوان در توطئههایی در حوادث سیاسی و اجتماعی ایران مانند ایجاد بابیت و فرقههای ساختگی، امتیازهای استعماری، انقلاب مشروطه، قرار داد 1919 و تلاش برای مستعمره کردن ایران و روی کار آوردن نظام پهلوی و نیز توطئه برای شکست ملی شدن نفت و قضیه کودتای 28 مرداد 32 و... شاهد بود.
همچنین این روند و رد پای کودتاهای انگلیسی آمریکایی را میتوان در ستیز با انقلاب اسلامی، طراحی و هدایت توطئهها بهویژه در فتنههای دهه 60، فتنههای دوران اصلاحات و وقایع 88 و... جست و کاوید.
نازنین زاغری، نفوذ و جاسوسپروری
در کنار اتهامزنی نظام سلطه به جمهوری اسلامی در حوزههای امنیتی خاورمیانه، حقوق بشر و حقوق شهروندی و... یکی دیگر از پردههای جنایت روباه پیر که همواره تاریخشان با آن عجین بوده، برنامه جاسوسپروری و مهرهسازی برای استعمارگری و دخالت در امور داخلی سایر کشورهاست. سالهاست که سرویس اطلاعاتی MI6 با همکاری سرویسهای اطلاعاتی موساد و سیا در مواجهه با کشورهای اسلامی در پوشش توریست و حمایت از فعالان حقوق بشر و رسانه و با تأسیس خبرگزاری و اندیشکده و برگزاری نشست و... جاسوس تربیت کرده و برنامههای براندازی مینویسند.
در آخرین موارد از خباثت انگلیسی میتوان به تحرکات اخیر آنها در موضوع نازنین زاغری، جاسوس انگلیسیاشاره کرد. چند روز پیش بود که دفتر عفو بینالملل در انگلیس از کاربران شبکههای اجتماعی خواست علاوهبر امضای توماری برای درخواست آزادی نازنین زاغری، این موضوع را خطاب به حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران نیز توئیت کنند. پسازآن بود که روز یکشنبه ریچارد رتکلیف، همسر نازنین زاغری در مقابل سفارت ایران در لندن دست به اعتصاب غذا زد.
جالب آنکه موضوع نازنین زاغری آنقدر برای آنها مهم بوده که دو سال پیش بر اساس گزارش برخی رسانههای غربی، انگلیسیها اعلام آمادگی کردند تا در ازای آزادی نازنین زاغری، ۴۰۰ میلیون پوند پول مربوط به بدهیشان به ایران را بازپرداخت کند. (ادعایی که وزارت خارجه ایران آن را تکذیب کرده بود)
جشن تولد ملکه انگلیس
مورد دیگر درخصوص نفوذ انگلیسیها میتوان به جشن تولد ملکه انگلیس در تهراناشاره کرد. پنجشنبه ۲۳ خردادماه به مناسبت تولد ۹۳ سالگی ملکه الیزابت دوم ضیافتی در سفارت بریتانیای ایران برگزار شد. سفارت انگلیس در این ضیافت میزبان جمع زیادی از تجار ایرانی، سفرای برخی کشورها و برخی عناصر داخلی بود. نکته مهم در این ضیافت که بهنوعی اقدامی تبلیغی، فرهنگی و دیپلماتیک برای دولت انگلستان محسوب میشود، فضای روانی و رسانهای به وجود آمده از حواشی آن بود؛ حاشیهای مانند اینکه سفیر انگلستان، رابرت (راب) مکایر، با ادبیاتی تحقیرآمیز و گستاخانه اعلام کرده بود نمیتواند پول مالیاتدهندگان انگلیسی را در ایران هزینه کند و خود ایرانیها باید هزینه این مراسم را بپردازند! و اینهمه در حالی بود که انتشار این اخبار آنهم قبل از برگزاری جشن، حاکی از ارادهای برای رسانهای شدن موضوع و تحقیر و دهنکجی به ملت ایران بود!
تهدید و خباثتهای هستهای
یکی دیگر از خباثتهای انگلیسی، توطئه و هجمه آنان در حوزه هستهای بوده است. دو روز پیش (27/3/98) دفتر نخستوزیری انگلیس با لحنی تهدیدآمیز اعلام کرد: «در صورت نقض تعهدات هستهای ایران، تمامی گزینهها در نظر گرفته میشود.»
خباثتهای هستهای انگلیسیها به همین مورد ختم نمیشود؛ از اتهام زنی به ایران درخصوص سلاح هستهای و فشار حداکثری برای ایجاد مانع در برابر پیشرفتهای هستهای تا نقش آنها در ترور دانشمندان هستهای، حمله به تأسیسات هستهای و بیانیهها و قطعنامهها علیه ایران و... همه و همهجا ردپایی از انگلیسیها و سرویسهای اطلاعاتی و رسانههای آنها دیده میشود.
در مهرماه 82 توافق سعدآباد بین ایران و تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) منعقد شد. ریاست هیئت اروپایی را هم دومینیک دو ویلپن، جک استراو و یوشکا فیشر وزیران خارجه سه کشور فرانسه، بریتانیا و آلمان بر عهده داشتند. جک استراو، وزیر خارجه انگلیس در کتاب خاطرات خود، درباره یکی از وقایع بعد از مذاکرات هم نقل میکند و مینویسد: «در قطار بودم که کمال خرازی وزیر امور خارجه ایران زنگ زد و گفت میخواهد درباره موضوع هستهای کشورش صحبت کند. به او گفتم گوشی را نگه دارد. من به توالت رفتم و ازآنجا گفتوگو با وی را ادامه دادم. درخواست داشت که اجازه بدهیم حدود 10 سانتریفیوژ برای فعالیتهای تحقیقاتی در ایران کار کنند که تأکید کردم اجازه فعال کردن یک دستگاه سانتریفیوژ را هم به ایران نمیدهیم».
غفلت از دشمن
و اینهمه در حالی است که برخی مدعیان اصلاحات در این شرایط بازهم راه خود را به سبیل دوستی با روباه پیر کج کرده و از برجام اروپایی سخن میگویند. دو سال پیش بود که یکی از روزنامههای مدعی اصلاحات نوشت با تأکید بر اینکه به انگلیس نگویید استعمار پیر! نوشت: «دلواپسان سعی میکنند در اقدامی نخنما شده و داستانی تکراری، بار دیگر موضوع استعمار پیر را وسط بکشد و دست دوستی جانسون به ظریف را نماد خباثت بریتانیای کبیر تعبیر کند!... اکنون ایرانیها میتوانند درب را به روی مذاکرات دیگر باز کنند...توصیه به سیاستمداران این است که نگذاریم آقای جانسون از کشور ما بیانگیزه برگردد که در آن صورت حتی افکار عمومی هم علیه ما
خواهد شد.»