kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۱۴۰۵
تاریخ انتشار : ۰۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۳۲

پویش «احقاق حق»



  دیدگاه اساتید
احقاق حق وظیفه هر مسلمانی است و باید به‌طور کامل تادیه شود. در متون و روایات دینی به سه قِسم از انواع حقوق اشارات متعدد و فراوانی شده است که عبارتند از؛ حق‌النفس، حق‌الله و در نهایت حق‌الناس.
اگر بخواهیم از هر یک از حقوق فوق‌الذکر، تعریف و تشریحی مختصر داشته باشیم، باید بگوییم که «حق النفس» از جمله حقوق اولیه و بدیهی است که ناظر بر تکالیف و وظایفی است که انسان در قبال خودش دارد؛ به عبارت کلی‎تر، حق حفاظت و حراست مادی و معنوی انسان از خودش را می‌توان در چارچوب حق النفس تعریف کرد.
درباره «حق الله» آنگونه که از نامش پیداست به فرایضی اطلاق می‌شود که انسان در قبال پروردگارش بر گردن دارد؛ همچون واجبات عبادی و تسبیح و شکرگزاری دائم جل جلاله، در ازای نعمات فراوانی که به انسان ارزانی داشته است.
اما مهمترین بخش از حقوق در «حق الناس» نهفته است تا آنجائی که گفته می‌شود خداوند ممکن است از حق خودش بر بندگان (حق الله) با توبه درگذرد؛ اما حق الناس را بدون ادای حق صاحب آن و رضایت او، نمی‌بخشد.
حق الناس اما ساحت‌های گوناگونی را در بر می‌گیرد؛ به عنوان مثال از کم‌فروشی یا دست‌درازی به بیت‌المال در بُعد مادی گرفته تا جلوگیری از شکوفایی استعداد اشخاص در بُعد معنوی، همه و همه از جمله اقسام مختلف تضییع حق الناس محسوب می‌شوند.
در این میان سؤالی که خودنمایی می‌کند آن است که در صورت تضییع و زیرپای گذاشتن حق الناس، فارغ از عقوبت اُخروی، چگونه باید در این دنیا احقاق حق نمود و مظلومیت خویش را به اثبات رسانید؟
از لحاظ مدنی و قانونی، قانونگذار اهرم‌های بازدارنده و مجازات متعددی را برای تخطی از حریم مردم و تجاوز به حق الناس پیش‌بینی کرده است که می‌توان به گشت‌های تعزیراتی در حوزه تخلفات مالی یا ورود مدعی العموم به منظور مقابله با تهاجمات فکری و فرهنگی و...، اشاره نمود؛ اما در این میان این تلقی در ذهن شکل می‌گیرد که آیا رویارویی قضایی با متجاوزین به حق الناس، کفایت خواهد کرد؟
در همین رابطه چه بسیار دیده شده‌اند افرادی که با سوء استفاده از قانون و شناسایی نقایص و کاستی‌های آن، نه تنها به حقوق عمومی تجاوز می‌کنند، بلکه به جهت حقوقدانی و آشنایی با مقررات، خود را از هرگونه تعقیب قضایی و مجازاتی مصون می‌بینند!
در این زمینه، فارغ از تلاش در جهت شناسایی کاستی‌های قانونی و ترمیم آن، می‌باید چاره کار را در پویشی عمومی به نام «احقاق حق» جست‌وجو نمود.
کماکان یافت می‌شوند افرادی که در مواجهه با تضییع حق‌شان، متجاوز را به خدا واگذار کرده و بی‌توجه به تنبیهات دنیایی، به عقوبت اخروی حق‎خوار دلخوش می‌کنند. پویش احقاق حق اما بر این نکته تاکید دارد که جدای از مجازات متجاوز به حق الناس در عالم باقی، باید در این عالم فانی نیز از هیچ کوششی در راستای اثبات حقانیت خویش نیز دریغ نکرد تا مرتکب تضییع حق الناس کاملاً به سزای خویش رسیده و متنبه شود.
شاید برایتان اتفاق افتاده باشد که پس از مراجعه به فروشنده‌ای، متوجه شده باشید که جنس فروخته شده، یا گران‌تر از ارزش واقعی‌اش به شما عرضه شده یا دارای عیب و ایراد و نقصی است که کارکرد اصلی را با اختلال مواجه کرده باشد. واکنش افراد در قبال این رخداد حالات مختلفی را در بر می‌گیرد؛ عده‌ای ممکن است به دلیل قیمت نازل کالا یا به علت ترس از مجادله با فروشنده، خود را به بی‌خیالی زده و کلاً قضیه را به فراموشی بسپارند. عده‌ای دیگر اما ممکن است به خود جرات مراجعه مجدد به فروشنده را بدهند و حتی وارد مجادله با او نیز بشوند اما پس از جروبحث جزئی، قید بازستاندن حق خود را بزنند و با توجیه اینکه کِش دادن این قضیه ممکن است به شکایت و دادگاه بیانجامد و اطاله دادرسی پس از آن، انسان را از کار و زندگی خواهد انداخت، عطای احقاق حق را به لقایش ببخشند.
پویش احقاق حق اما راه سومی را پیش رو می‌گذارد و آن، بازستانی حق - هرچند کوچک و اندک - ولو به هر قیمت است که به وسیله آن چند هدف محقق خواهد شد. اول اینکه اعتماد به نفس فردی که به او ظلم روا داشته شده، تقویت خواهد شد و خواهد فهمید که به لحاظ روانی، توانایی مقابله با هرگونه ظلم و زورگویی را دارد. دوم اینکه حق به حقدار خواهد رسید که نه تنها موجبات خوشحالی فرد مُحِق را فراهم خواهد آورد بلکه مرضی رضای خداوند متعال نیز خواهد بود؛ و سوم آنکه فرد متجاوز تنبیه خواهد شد و درخواهد یافت که نمی‌توان به سادگی حق الناس را پایمال نمود، از این روی دیگر مرتکب این گناه و عمل خلاف نخواهد شد.
از این روی باید بدانیم که تا سرحد توان بایست در برابر احقاق حق خویش در هر حوزه و زمینه‌ای، پایفشاری نموده و به هر سختی و هر نحو ممکن، حق را به حقدار برسانیم.
*نصیر پورعلی
فعال فرهنگی و مدرس دانشگاه