kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۱۰۶۹
تاریخ انتشار : ۰۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۱:۴۷
بر خوان گسترده رحمت (۱۴)

صفای دل‌ها در مروه وصال




 سید ابوالحسن موسوی طباطبایی
با خاتمه زمستان، سال تقویمی شمسی آغاز می‌شود و بهار شورانگیز با نسیم معتدل و شمیم گل‌های شکفته‌اش، شوریدگان را مسحور دلربایی خویش می‌کند. بادِ مشاطه گر گیسوی شاخه‌ها را شانه می‌زند و شکوفه نوعروسان چمن را شاباش می‌گیرد. ساقی ابرِ، پیمانه لاله‌ها را از نوشِ میِ طرب، سرشار می‌کند و شقایق‌های هجران کشیده، درختان را به گردش باده خود در سماع بادها فرا می‌خوانند. پرندگانِ سبکبال، سرمست از این همه طراوت و سرگرم ذکر رب حکیم، خنیاگران این بزم الهی‌اند که:« وَ إن مِن شَیء إلّا یُسبّح بحمده و لکن لا تَفقهونَ تَسبیحَهُم؛ هیچ موجودی نیست مگر اینکه به ستایش او تسبیح می‌گوید ولی شما تسبیحشان را نمی‌فهمید.» این تصویری از شکوه آغاز طبیعت است که کردگار حکیم بندگان خود را برای عبرت، به تماشا فراخوانده است.
بارالها ! پیامبرت دنیا را زندان مؤمن خواند. زندانت اینچنین است، بهشتت چگونه است؟!
اما مبدأ گونه‌های دیگرِ سال‌ها، فروردین نیست و هر سالی به فراخور شرایط خویش، خاستگاه و سرآغازی دارد. مانند سال زراعی و سال تحصیلی.
در میان انواع سال‌ها، سال ویژه و بایسته‌ای نیز وجود دارد که می‌توانیم آن را «سال اعمال یا سرنوشت» نامگذاری کنیم. این سال چیست، چه ممیزاتی دارد و سرآغاز آن‌چه زمانی است؟ در پاسخ، روایتی از امام صادق علیه‌السلام را ذکر می‌کنیم:
«رأسُ السّنَهًِْ لَیلَهًْ القَدرِ یُکتَبُ فیها ما یَکونُ مِنَ السّنَةِ إلی السّنَهًْ؛ آغاز سال(اعمال)، شب قدر است. در این شب، آنچه واقع خواهد شد از امسال تا سال دیگر نوشته و مقدر می‌گردد.» روایت‌های متعددی وجود دارد که آغاز سال را شب قدر دانسته‌اند و این نشان می‌دهد که در این شب، یک انقطاع زمانی رخ می‌دهد. یعنی ملایک با رسیدن به محضر قطب عالم امکان؛ حضرت ولی عصر ارواحنا فداه برای روزها و ماه‌های آینده، نظام و برنامه‌ریزی‌هایی دارند. پس جدا از قوانین اعتباری و قراردادهایی که ما در تقسیم‌بندی‌های زمانی، اعم از هفته و ماه و سال داریم می‌توان گفت واقعیت سرنوشت ساز بشر در رقم خوردن مقدرات وی، شب قدر است با چشم اندازی یک ساله.
با فرا رسیدن ماه رمضان، بهار معنویت نیز می‌شکفد. بهار قرآن، بهار نیایش، بهار اعمال صالح، بهار توبه و انابه و استغفار و بهار سجاده‌های طوفانی و از آن سوی دیگر؛ بهار استجابت، بهار رحمت، بهار مغفرت و بهار میمنت و خجستگی.
اگر چه عظمت شب قدر برای ما درک ناشدنی‌ست اما با تسلیم در برابر قرآن و روایات می‌پذیریم که این شب، محمل اسرار بزرگ هستی و معبر عالم ناسوت تا ملکوت است. در این شب ملایک بر زمینیان وارد می‌شوند تا انسان‌های دل از دست داده و سینه سوخته را با خود به جمع عرشیان ببرند. این شب بزم حضور است و خاکساران محراب بندگی آنچنان به بارگاه قرب راه می‌یابند که گرمای نفس‌های لاهوتیان را بر وجود خویش احساس می‌کنند. این شب شگفت که در سینه خود هزاران خورشید دارد، گویی طومار خلقت را از ابتدا تا زمان حال در می‌نوردد و همه هستی را در کالبد خود می‌ریزد. آیا پس از «ِإذنِ رَبّهِم مِن کُلّ امر» چیزی فرو گذارده می‌ماند که ملایک به آن نپرداخته باشند؟!
شب قدر، شب مَحرم شدن مجرمان و مُحرم شدنِ بندگان‌گریز پای در میقات عبودیت است. شب آشنایی با محبوب بی‌نیاز و مهربان ترین. شب عرفان و آشتی، شب صفا یافتن دل‌ها در مروه وصال رب ودود، شب توسل به ذیل رحمت بی‌کرانش، شب‌اشک و آه و سوز دل،  شب نجوای عاشقانه شرر بارِ
بکَ یا ألله...