سال نو سرآغاز آشتی و مودت با مردم و طبیعت
صدای پای بهار میآید بیا کینه از دل بزدا ییم
گالیا توانگر
ضربان قلبت تندتر میزند و شروع میکنی به زمزمه کردن دعای تحویل سال. روزهای گذشته، خوب و بدش رفته است، پس باید از گذشته بیرون زد و به پنجره باز روبرویی نگریست. برای در آمدن به فصلی تازه لازم است، دل را از تیرگی کدورتها نجات بخشی و به آشتی با خود و اطرافیانت درآیی. چرا که مردم داری، بهاری تازه را رقم خواهد زد و احوالت را به کل تغییر خواهد داد. معمولا کدورتها بر سر مسائل هیچ و پوچ رخ میدهند و مثل یک شعله کوچک که دامن بگیرد و جنگلی را به تلی از خاکستر تبدیل کند، بزرگ و بزرگتر میشوند.
پیامبر اسلام(ص) میفرمایند: «هر دو نفر مسلمانی که از همدیگر قهر کنند و سه روز بر آن حال بمانند و با هم آشتی نکنند، هر دو از اسلام بیرون روند و میانه آنها پیوند و دوستی دینی نباشد. پس هر کدام از آن دو به سخن گفتن با برادرش پیشی گرفت، او در روز حساب پیشرو به بهشت باشد.»
قهر بین دو همکار و اضطرابهای دامنگیر
یک کارمند فعال در شرکتی خصوصی با ورق زدن خاطرات ذهنیاش برایمان میگوید: «تقریبا یک سال پیش، متوجه شدم که در رابطه با دو نفر از همکاران همترازم مشکلی وجود دارد. البته این اختلاف آشکار نبود، نه داد و فریادی در کار بود و نه کوبیدن روی میز، اما متوجه بودم که آنها اغلب از هم دوری میکنند و در جلسات جدا از هم مینشینند. این اختلاف برعملکرد تیم اثر می گذاشت و به همین خاطر تصمیم گرفتم در این مسئله دقیق شوم. من هر دوی آنها را میشناختم و میدانستم که انسانهای حساس اما در عین حال، بالغ و حرفهای هستند. به همین خاطر تصمیم گرفتم، ابتدا به اصل موضوع پی ببرم.
یکی از آنها را به یک چای دعوت کردم و در یک گفت وگوی دوستانه دریافتم که ریشه مسئله در یک اتفاق خاص نیست، بلکه مجموعهای از عوامل در آن دخالت دارد. سوء تفاهمهای زیادی وجود داشت که انباشته شده بود و به عدم اعتماد و عدم علاقه میان آن دو منجر شده بود.
طی چند ماه بعد از آن، با هر دو طرف درباره آنچه اتفاق افتاده بود، صحبت کردم. با هر یک از آنها حداقل سه یا چهار بار صحبت کردم تا بفهمم ریشه واقعی این اختلاف در کجاست؟
ما گفت وگوهای خوبی با هم داشتیم، تمرکز من بر اختلاف میان آنها نبود، بلکه بر اهداف مشترک برای ساختن یک تیم موفق تمرکز داشتم. هر چند مدتی طول کشید، اما آن دو نفر توانستند رابطه خود را بار دیگر بازیابند و کل تیم توانست به طور منسجم به کار خود ادامه دهد. به این روش، آشتی با احتیاط گفته میشود.»
علیرضا رحمت زاده یک کارمند میگوید: «بعضی از همکاران از حربه قهر در محیط کار برای رسیدن به خواسته شان استفاده میکنند، اما یک انسان قدرتمند باید توانایی صحبت و حل اختلاف رو در رو را داشته باشد.»
اعظم علی پور کارمند دیگری میگوید: «وقتی ازهمکار، فامیل و یا آشنا ناراحت میشوم، میریزم توی خودم و حرص میخورم. گاهی میروم قسمت روشویی و دقایقیاشک میریزم. بعد تا مدتها با او حرفی نمیزنم. حتی سلام هم رد و بدل نمیکنیم!»
روان شناسان با تحقیقات زیاد به این نتیجه رسیدهاند که قهر و عوامل ایجاد آن استرس زاست. اغلب افرادی که سعی میکنند با توسل به قهر به سمت خواسته خود قدمی مثبت بردارند، استرسهای زیادی را تحمل میکنند.
به جای قهر با هم حرف بزنیم
روانشناسها «بخشیدن دیگران» را به عنوان یک موضوع جدید درعلمشان مطرح کرده و در موردش تحقیق کردهاند؛ حتی از قدرتی که بخشش دارد، یک نوع روان درمانی موثر به وجود آوردهاند. بخشیدن میتواند به هزار و یک علت روی سلامت روان آدم تاثیر مثبت داشته باشد که بعضی از این علتها اینها هستند: وقتی که خاطر ما از یک نفر رنجیده است، دائم و پشت سر هم از رنجاننده و خودمان که در موقعیت رنجش جوابش را ندادهایم، حرص میخوریم. حرص خوردن افراطی هم که نتیجه اش معلوم است؛ انواع و اقسام شکلهای اضطراب، وسواس، افسردگی، زخم معده و جوش صورت را به وجود میآورد.
ویدا سرمدی یک مشاور برایمان میگوید: «ما از دوران ابتدایی به بچهمان سرکوفت میزنیم که عرضه دفاع از حقت را نداری. باید جلو همکلاسیات در میآمدی! کمتر پدر و مادری است که بگوید: تو باید با بیان خوب و مودبانه با کسی که موجب آزردگی خاطرت میشود، حرف بزنی.
همین نوع دفاع از حق با قلدری تا سالهای بعد ملکه ذهنمان میشود و حتی ریشه بسیاری از طلاقها در چند کلمه خلاصه میشود: با هم حرف نمیزنیم.»
وی در پاسخ به این سؤال که چه زمانی موقعیت مناسب برای حرف زدن است؟ میگوید: «بلافاصله بعد از دعوا و خشم انتظار حرف زدن منطقی و معقولانه نیست. اگر در خانه یا محل کارتان هستید به سرعت مکان را ترک کنید و ساعتی بعد هر زمان که آرامید، حرف زدن منطقی، با صدای آرام را شروع کنید.»
از وی صراحتا میپرسم: «آخر آن هنگام نمیگویند، کم آورد و رفت؟» این روانشناس میگوید: «خودسازی بزرگترین سفارش دین ماست. شما ببینید پیامبراعظم(ص) در برابر خشم بدخواهان چطور رفتاری داشتند؟ انسانی که متعالی میبیند و متعالی فکر میکند، لزوما مثل همه رفتارش نیست و متفاوت است. شما به هدف نهایی که آرامش خودتان است و ارزشش بالاست فکر کنید.»
وی در تکمیل صحبت هایش میگوید: «یقه گیری، نیش و کنایه، تلخ زبانی و... همگی سمهای مهلکی در جسم و روان پخش میکنند که در دراز مدت اثراتش در بدن مشخص میشود.»
دیگران برای اذیت ما آفریده نشدهاند
رضا افسری یک شهروند میگوید: «باجناقم که دانشگاه برای ارشد قبول شد، همسرم دائما حسرت میخورد که ببین او چقدر موفق است و آن وقت تو؟! من هم در محافل خانوادگی اخم میکردم و مینشستم یک گوشه تا با او حرف نزنم. همه هم تعریف و تمجیدش میکردند. بالاخره برای رو کم کنی هم شده من هم کنکور دادم و ارشد قبول شدم. حالا میخواهم زودتر دکترا قبول شوم تا این بار زودتر پشتش را به خاک بزنم و دکترا قبول شوم. از آن وقت قهر نیستیم، فقط دیگر صمیمیت گذشته را نداریم!»
مینا منصور نیا یک خانهدار میگوید: « بیشترین و بدترین آزار ودل شکستن را اطرافیان به وجود میآورند. وقتی هم به آنها ثابت میکنی کهاشتباه میکنند، با غرور میگویند: ما دلسوز هستیم. به نظرشما چه باید کرد، وقتی که کوتاه نمیآیند؟»
آنچه خواندید نظرات برخی شهروندان در مورد حس و حال بدشان بود. فراموش نکنید که وقتی انباشته از کینهها و رنجشها هستیم، نگاهمان نسبت به دیگران بدبینانه و منفی میشود وهمین مسئله به روی مهربانی و صمیمیتمان با دیگران تاثیر میگذارد و همین طور از ارتباط با دیگران فرار میکنیم. ناخودآگاه فکر میکنیم؛ دیگران برای رنجاندن من آفریده شدهاند! اگر هم ارتباطی با دیگران داشته باشیم، براساس نیازهایی از قبیل کار ویا منافع مالی رخ میدهد.
نهال دوستی و همدلی بنشانیم
مریم مومنی سرگروه آموزشی دروس زمینشناسی، انسان و محیط زیست از استان مرکزی برایمان میگوید: «یکی از دروس جدید در میان دروس دبیرستان، درس اُنس انسان با طبیعت پیرامونش است. درسی که اگر به آن اهمیت داده شود و در چارچوب استانداردهای آموزشی و پرورشی تدریس شود، بدون شک در تغییر دیدگاه دانشآموزان نسبت به محیط اطرافشان تاثیرگذار خواهد بود. ضمنا افرادی که با طبیعت اُلفت دارند، انسانهای آرامتر و موثرتری هستند.»
وی در ادامه میگوید: «در فرهنگ غنی ایران اسلامی، سبزه و گیاه همیشه سمبلی از ماندگاری و پویایی بوده و هست. سبزهها، گیاهان و گلها موجودات زندهای هستند که زبان مهر و احساس را میفهمند، چون مهربانی را بازتاب میدهند و در ایجاد انرژیهای مثبت نقش غیرقابل انکاری دارند.»
وی درمورد ترویج مهربانی با طبیعت بین دانشآموزانش توضیح میدهد: «با توجه به این ذهنیات بنده به عنوان سرگروه آموزشی درس انسان و محیط زیست بر آن شدم تا سهمی هر چند کوچک در ایجاد حس دوستی با طبیعت وداشتن دلهای سبز ایفا کنم. به این منظور به دانشآموزانم در یکی از دبیرستانهای ناحیه یک اراک پیشنهاد کردم به عنوان کارعملی در این درسشان، گل و گیاه و سبزه بکارند و با اسم خودشان در کلاسهای درس بگذارند تا ضمن برخورداری از یک محیط شاد و انرژی بخش همواره به یاد داشته باشند، کاشتن و به ثمر رسانیدن یک گل و گیاه زحمت دارد و بیشتر مراقب این موجودات بیزبان دوست داشتنی باشند؛ درست مثل نهال دوستی هایمان که کاشتن و سپس حفظ و نگهداریش صبوری و گذشت میخواهد.»
مومنی پیشنهاد میدهد: «درآستانه بهار، میتوان با یک گلدان به استقبال آشتی و همدلی رفت. کدورتها را را از دل بزداییم و خود را از زنجیر نخوتها رهایی بخشیم. این بهترین و بزرگترین عیدی است که میتوانیم به خودمان بدهیم.»
آشتی کردن سخت نیست
کامران رضایی مدیر یک بخش از شرکتی خدماتی تعریف میکند: «یک روز در اتاق خود نشسته بودم و ناگهان متوجه صداهای بلندی که از قسمت دیگر دفتر میآمد، شدم. دو نفر از همکاران در حال مشاجره بودند. صدای آنها خیلی بلند بود. چند نفر دور آنها جمع شده بودند و آنها را تماشا میکردند. شرکت در تنگنای مالی قرار گرفته بود و دعوای آنها هم بر سر همین موضوع بود، اما مسئله آن قدر جدی نبود که کار به اینجا برسد.»
من متوجه شدم که هیچ کس نمیداند چه کار باید بکند؟ و هیچکس دخالت نمیکرد. به همین خاطر تصمیم گرفتم اقدامی انجام دهم. من به آرامی به آنها نزدیک شدم و از آنها خواستم دنبال من بیایند. اول، آنها به داد زدن ادامه دادند، اما دست خود را بر شانه آنها گذاشتم و درخواست خود را تکرار کردم.
هر سه نفرمان به یک راهروی خصوصی رفتیم. من در ابتدا هیچ نپرسیدم. آنها هنوز هیجان زده بودند. فقط به آنها یک لیوان آب دادم. وقتی اوضاع آرام شد، به آنها گفتم که شرایط در کل شرکت دشواراست. گفتم بدون توجه به دلیل اختلافشان، میتوانستند مسئله را به شیوه بهتری حل و فصل کنند. همچنین به آنها پیشنهاد کردم، موضوع را با رئیسبخش در میان بگذارند و اگر مسئلهای هست، شاید او بتواند حل کند. آنها عکسالعمل خشنی نشان ندادند و برعکس فهمیدند که کنترل از دستشان خارج شده بود، تشکر کردند و از یکدیگر معذرت خواستند. گاه خنثی کردن یک موقعیت دشوار به یک واسطه خوب نیاز دارد.»
خیلی آسان تر از آن چیزی که فکر میکنید میتوانید آشتی کنید. اگر از برخورد مستقیم با طرف مقابل میترسید، ابتدا با یک تلفن شروع کنید.
به فردی که با او قهر کردهاید، زنگ بزنید و خودتان را آماده کنید که در وهله اول با شما سر سنگین برخورد کند یا گلایه کند یا حتی بخواهند تماس را قطع کند.
شما اما صبور باشید و اگر او نخواست تلفنی گفت وگو کند، به خانهاش بروید و گل و شیرینی را هم فراموش نکنید.
برای آشتیهای فامیلی یکی از بهترین روشها استفاده از واسطههای امین و قابل اعتماد است، یعنی از یکی از بستگان به ویژه یکی از بزرگ ترهای فامیل بخواهید در این جریان پادرمیانی کند و شما را آشتی بدهد.
هنگامی که حرف آشتی در میان است، دیگر لازم نیست باز مسائلی را که باعث قهر شده پیش بکشید و نقد و بررسیشان کنید و نتیجه بگیرید که حق با چه کسی بوده است. هدف شما در این مقطع فقط باید این باشد که کدورتهای فامیلی از بین برود.