با خورشید انقلاب (خاطراتی از رهبر معظم انقلاب)
دل بیکینه و سعه صدر آقا نسبت به مخالفین
یکی از مطالب شنیدنی، برخوردهای آقا با مخالفینشان است که در این قضیه هم حضرت آقا انصافاً یک سعه صدر و یک بزرگواری ویژهای دارند و سینه ایشان از هرگونه کینه و عقده و ناراحتی از هر کس پاک است؛ مثل آینه، صاف است، خدا میداند. من بارها خدمت ایشان، به تناسب وضعیت و مسئولیتم در دفتر و حوزه کاریام، راجع به بعضی از روحانیون با ایشان صحبت کردم. وضعیتشان و گرفتاریهایشان را گفتم که یک توجهی به آنها بکنیم. بعضیها را ایشان شناختند، فرمودند بله، این آقا مثلاً در فلانجا قبل از انقلاب عجب منبرهایی علیه ما میرفت! چه سخنرانیهایی علیه ما میکرد! چه کارها! چون ایشان از ناحیه بخشی از متحجرین در مشهد، حقیقتاً در فشار بودند؛ خودشان یک وقت چنین مضمونی را داشتند که من از ناحیه این متحجرین و مقدسنماها در مشهد، بیشتر تحت فشار و اذیت و آزار بودم تا ساواک! ساواک اینقدر مرا آزار نمیداد.
من یک مورد، سراغ ندارم خدمت ایشان رفته باشم و راجع به یک روحانی یا کسی صحبت کرده باشم و توجهی را از آقا به او خواسته باشم و آقا بفرمایند نه، این جزو مخالفین ما بوده و این با ما نبوده و اعتنا نکنید. من سراغ ندارم. با اینکه زیاد هم رفتم و عمدتاً درباره اینجور افراد سخن گفتم و حضرت آقا فرمودند: «سراغشان بروید و به آنها توجه کنید.»
در سفر مشهد- اردیبهشت سال 86- دیدار علما با ایشان بود. همه علما و برجستگان حوزه مشهد بودند اما آقازاده یکی از آقایان و علمای مشهور مشهد، در جلسه ما نبود. ایشان حواسشان هم جمع است و پرسیدند: «چرا فلانی نبود؟» عرض کردم مثل اینکه ایشان را به خاطر سوابقی که داشته- چون میگفتند مقداری با دستگاه حکومت در زمان طاغوت، ارتباطاتی دارد- دعوتش نکردهاند. حضرت آقا فرمودند: «چرا دعوت نکردند؟» یعنی ایشان اصلاً نسبت به آن افراد که ایشان را اذیت کرده بودند، هیچ در دلشان چیزی ندارند و واقعاً دل پاک و صافی دارند.
*حجتالاسلام والمسلمین احمد مروی - پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای