بوی فاطمه( س) بوی بهشت
احسان محمد زاده
در نزد پیامبر(ص) محبوبترین افراد همان اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام هستند؛ از این رو خدا در معراج با زبان امیرمومنان علی(ع) با پیامبرش سخن میگوید. از پیامبر اکرم(ص) سؤال شد، در شب معراج، خداوند با چه زبانى با شما سخن گفت؟ حضرت فرمود: با زبان [و صداى] حضرت على(ع) و مى افزایند: به خداوند عرض کردم: یا رَبِّ أَنْتَ خَاطَبْتَنِی أَمْ عَلِی؟ خدایا تو با من صحبت کردى یا حضرت على(ع) ؟ خداوند فرمود: من موجودى هستم نه ماننداشیا و موجودات دیگر، با مردم مقایسه نمى شوم. با صفات و ویژگى هاىاشیا توصیف نمى گردم. تو را از نورم و على(ع)را از نور تو آفریدم. از درون قلبت مطلع شدم، محبوبتر از على(ع)را نزدت نیافتم؛ پس با زبان حضرت على(ع)با تو صحبت کردم، تا قلبت مطمئن شود.(محسن فیض کاشانى، تفسیر صافى، ج 3، ص 177؛ به نقل از موفق بن احمد خوارزمى از عبد الله بن عمر)
در حقیقت امام علی(ع) همانند شجره زیتون(قصص، آیه 30) ، واسطه و حجاب برای وحی قرار گرفته است.(شوری، آیه 51)
از طرفی در میان زنان، محبوبترین شخص برای پیامبرتنها حضرت فاطمه(س) است، بطوری که آن حضرت(س) همیشه به دیدارش میشتافت و او را میبویید و میفرمود: «فاطمهًْ حوراءٌ انسیهًْ فکلّمااشتقتُ الی رائحهًْ الجنّهًْ شممت رائحهًْ ابنتی فاطمهًْ؛ فاطمه، حوریهای در چهره انسان است. هر گاه مشتاق بوی بهشت میشوم، بوی فاطمه را استشمام میکنم.» (بحارالانوار، ج43، ص 4)
همواره دخترش را میبوسید و میبویید. عایشه نقل میکند:«زمانی که فاطمه بر پیامبر وارد میشد، رسول خدا دست او را میگرفت، او را میبوسید و در جای خود مینشاند».
روزی عایشه بر این کاراشکال گرفت که چرا این همه دخترت را میبوسی؟ پیامبر فرمود: هر زمان، فاطمه را میبوسم، بوی بهشت برین را از او استشمام میکنم.
این محبت پیامبر(ص) به حضرت فاطمه(س) استثنایی بود؛ زیرا فاطمه(س) بهشت پیامبر(ص) بود و هر گاه شور و شوق بهشت در دل او پدیدار میشد، گلوی فاطمه را میبوسید: «اذااشتقتُ الی الجنّهًْ قبّلتُ نحر فاطمهًْ .» و بارها بر دهان دخترش بوسه زد: «کان کثیرا ما یقبّلها فی فمها». (بدين مضمون چند حديث از طريق اهل سنت نقل شده، به فضايل الخمسه ج 3، ص 127، مراجعه شود).
همچنین رسول خدا(ص) درباره دخترش فاطمه(س) فرمود: فاطمه بضعه منى و هى نور عینى و ثمره فوادى و روحى التى بین جنبى و هى الحوراء الانسیه؛فاطمه پاره وجود و نور دو چشم و میوه قلب من است؛ او روح و جان من است که در میان دو پهلویم قرار گرفته است؛ او حوریه اى است در سیماى انسان.(بحارالانوار، ج43، ص172)
پیامبرمی فرمود: لو کان الحُسنُ شخصاً لکان فاطمهًْ ، بل هی أعظم، إنّ فاطمهًْ ابنتی خیر أهل الأرض عنصراً وشرفاً وکرماً؛ اگر حسن و نیکویی تشخص مییافت همانا آن فاطمه است؛ بلکه فاطمه برتر از آن است؛ زیرا فاطمه دخترم برترین اهل زمین از نظر عنصر و شرف و کرامت است.(فرائد السمطین، 2، 68)
از همین رو وقتی فرمان مباهله با نصارای نجران مطرح میشود و خدا میفرماید: هرگاه بعد از علم و دانشی که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوتنماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. (آل عمران، آیه61) در تمام روایات تفسیری از اهل عامه و خاصه از شیعه و سنی، آمده است که پیامبر(ص) حسنین(ع) را به عنوان فرزندان خویش، حضرت فاطمه(ص) را به عنوان «نساء» و زنان خویش و امیرمومنان علی(ع) را به عنوان نفس خویش به مباهله میبرد؛ نه مردان و زنان دیگرش را.
بنابراین وقتی رسول الله میفرماید : حُبّبَ الیَّ مِن دُنیاکُم ثَلاثٌ: النّساءُ و الطِّیبُ و جُعِلَت قرّهًْ عَینِی فِی الصَّلاهًْ ؛ از دنیای شما سه چیز مورد علاقه من است: زنان، عطر و نور چشم من در نماز است.(الغزّالی، احیاء علوم الدین،ج 4، ص 255؛ بحارالانوار، ج 76، ص 141، روایتهای 8 و 9، باب 19؛ فیض کاشانی، المحجهًْ البیضاء، ج 3، ص 68؛ کنزالعمّال، ج 6، ص 673) مرادش از این محبت به زنان، محبت به حضرت فاطمه(س) است که در آیه قرآن از آن به «نساء» تعبیر شده است؛ زیرا از نظر قرآن، محبت همواره دو طرفه است: یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ؛ خدا آنان را دوست دارد و آنان نیز خدا را دوست دارند.(مائده، آیه 54) از همین رو محبوب حضرت فاطمه(س) نیز در وهله نخست رسولالله (ص) بود، چنانکه میفرماید: حُبِّبَ إلی مِن دُنیاکُم ثَلاثٌ: تِلاوهًْ کِتابِاللهِ، وَالنَّظَرُ فی وَجهِ رَسولِاللهِ، وَالإنفاقُ فی سَبیلِاللهِ؛ سه چیز از دنیای شما محبوب من است: اوّل خواندن قرآن، دوم نگاه کردن به چهره رسولالله و سوم انفاق در راه خدا.(صحیفهًْ الزهرا، قول 19؛ نهجالحیاهًْ ، زندگی نامه حضرت فاطمه ص 271؛ حدیث 164؛ وقائع الایّام، حدیث 295)
البته درباره حدیث پیامبر(ص) باید توجه داشت که دیگر منابع حدیثی شیعه یا سنّی فرمایش حضرت را همراه با واژه «ثلاث» نقل نکرده اند(احمد بن حنبل، مسند، ج 3، ص 128، 199، 285؛ النسائی، السنن، ج 7، ص 61 و 62؛ شیخ صدوق، الخصال، ج 1، ص 154.)؛ بلکه در برخی از نقلهای دیگر این روایت، تنها «نساء» و «طیب» همراه باهم آمده است: ما احببت من عیش الدنیا الاّ الطیب و النساء(المتقی، کنزالعمال، ج 60، ص 673) در برخی نیز آمده است: ما اطیب من دنیاکم الاّ الطیب و النساء(محمد الحرّ العاملی، وسایل الشیعه، ج 7، ص 10 به نقل از: محمدبن یعقوب کلینی، فروغ الکافی، ج 2، ص 2 ) و «صلاهًْ » در فرازی جداگانه نقل شده است: انّ جبرئیل قال: للنبی: انّه قد حبّب الیک الصلوهًْ فخذ منها ما شئت؛ جبرئیل به پیامبر(ص) فرمود: بدرستی نماز برایت محبوب قرار داده شده پس هر چه میتوانی به آن بچسب و از آن بهره بگیر!(احمد بن حنبل، مسند، ج 1، ص 245، 255 و 296) یا در منابع شیعی آمده است: عن النبی (ص)قال: یا اباذر، انّ الله الی جعل قرهًْ عینی فی الصلاهًْ و حببّها الیّ؛ از پیامبر(ص)ای اباذر! براستی خدا تعالی در نماز چشم روشنی برایم قرار داده و آن را محبوبم ساخته است.(علامه طباطبایی، سنن النبی ، ص 269؛ شیخ الطوسی، کتاب الأمالی، ج 2، ص 141)