kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۹۴۴۵
تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱۳۹۷ - ۲۱:۲۹
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

اعتراف روزنامه اصلاح‌طلب به کارنامه تحسین‌برانگیز مدیریت جهادی

روزنامه زنجیره‌ای قانون در گزارش تیتر یک خود با عنوان «راهبرد سرهنگ و یار خراسانی» نوشت: «بی‌شک قالیباف اقدامات تحسین‌برانگیزی نیز در کارنامه خود دارد و اینکه برخی بگویند وی یک نیروی ناکارآمد است، ادعای درستی نیست ولی تفکر و اندیشه‌ای که این فرد و یارخراسانی وی دارد می‌تواند در آینده اداره کشور حاشیه‌هایی برای مردم ایجاد کند. هرچند که با به قدرت رسیدن این افراد شاید سنگ‌اندازی‌ها به پایان برسد و با توجه به همگرایی‌هایی که با نهادهای مختلف دارند، بهتر بتوانند مسائل کشور را پیش ببرند ولی در برخی امور بی‌شک عقبگردهایی ایجاد خواهد شد که نتیجه مناسبی برای مردم آزادیخواه دربر ندارد».



سرویس سیاسی-

این روزنامه اصلاح‌طلب  در حالی به کارنامه تحسین‌برانگیز قالیباف معترف است که، ادعا می‌کند با روی کارآمدن وی و طیف همسو با آن دچار عقبگرد می‌شویم و مردم آزادیخواه نفعی نمی‌برند. ظاهرا از نگاه طیف موسوم به اصلاحات مردم آزادیخواه مردمی هستند که توانایی علمی و توان نظامی و دفاعی خود را به حراج گذاشته و دست گدایی جلوی امریکا و اروپا دراز می‌کنند.
در حالی که برخلاف چنین ادعایی، مدیریت جهادی و تکیه به ظرفیت‌های عظیم داخلی موجب عقبگرد نمی‌شود، عقبگرد زمانی رخ می‌دهد که بر مؤلفه‌های قدرت چوب حراج زده شود و سیاست خارجی انفعالی در دستور کار قرار گیرد.
از سوی دیگر اصلاح‌طلبان در سال گذشته با در اختیارگرفتن شورای شهر و شهرداری تهران تلاش کردند تا این کارنامه قوی مدیریت 12 ساله قالیباف را مورد حمله قرار داده و آن را تخریب کنند اما علی‌رغم تمام تلاش‌ها، این پروژه بزرگ رسانه‌ای با شکست مواجه شد. یکی از علت‌های اصلی این شکست آن بود که افکار عمومی مدام کارنامه اصلاح‌طلبان و نحوه عملکرد آنها را با کارنامه قالیباف مقایسه کرده و در یکسو شعار و جنجال را می‌دید و در سوی دیگر اقدام و عمل را.
حاشیه‌سازی‌هایی برای سرپوش گذاشتن بر کارنامه خالی
روزنامه همشهری تیتر اصلی شماره دیروز را به موضوع فیلترینگ اختصاص داد. این روزنامه زنجیره‌ای نوشت: «بار دیگر بحث فیلترینگ این بار درباره اینستاگرام و مسئولیت بستن تلگرام داغ شده است. فیلترینگ در کشور به صورت معمول از دو مسیر صورت می‌گیرد که دولت نقش کمرنگی در آن دارد».
در حال حاضر خانواده‌های ایرانی با مشکلاتی از قبیل افزایش سرسام‌آور قیمت خرید خانه، افزایش نگران‌کننده نرخ اجاره بهای مسکن، افزایش افسارگسیخته قیمت لوازم خانگی و همچنین افزایش قیمت اقلام ضروری مواجه هستند. علاوه بر موارد فوق مسئله اشتغال جوانان و حقوق معوقه کارگران نیز بسیار حائز اهمیت است. اما با وجود مسائل به این مهمی، رسانه‌های زنجیره‌ای همچنان به حاشیه‌سازی و جنجال‌آفرینی برای موضوعات دست چندم مشغولند. بر همین اساس یک‌روز حضور زنان در ورزشگاه را تیتر اصلی خود کرده و روز دیگر موضوع فیلترینگ را مطرح می‌کنند.
هرگاه دولت از سوی افکار عمومی برای پاسخگویی و گزارش عملکرد مورد فشار قرار می‌گیرد، زنجیره‌ای‌ها «بمب‌های دودزا» در وسط معرکه می‌اندازند تا بلکه سرپوشی باشد بر کارنامه خالی و فرصت تنفسی باشد برای به تاخیر انداختن پاسخگویی.
استارت تورم‌ زده شده و ادامه خواهد داشت!
روزنامه زنجیره‌ای آرمان در گزارشی درباره ابهامات لایحه بودجه به این سوال پرداخت که چرا با پائین آمدن نرخ ارز قیمت‌ها پائین نیامده است؟!
در این گزارش آمده است: ابهام لایحه بودجه تا آنجایی که ارقام منتشر شده، 20 میلیارد دلار درآمد ارزی است که 14 میلیارد دلار مربوط به کالاهای اساسی با نرخ 4200 تومان است درحالی که متوسط نرخ محاسباتی در بودجه 5800 پیش‌بینی شده که مفهومش چندان روشن نیست. در صورتی که اگر درآمد حاصل از فروش نفت ضرب در نرخی که داده شده و میزان بشکه نفتی که باید تولید شود مورد ارزیابی قرار گیرد به طور متوسط 5800 تومان باشد، 14 میلیارد دلار آن بحث مربوط به کالاهای اساسی و مجموعه‌ای که تحت عنوان یارانه‌ها باید پرداخت شود، می‌باشد که ظاهرا مغایرتی وجود دارد که احتمالا جایی در بودجه دیده شده و هنوز از آن مطلع نیستیم.
این گزارش می‌افزاید: اکنون با این داده‌ها نمی‌توان تحلیل واقع‌بینانه‌ای ارائه داد و این طور به نظر می‌رسد که نرخ ارز باید بالاتر از رقمی باشد که اکنون در بودجه هست. اما چون سازوکارهای افزایش نرخ ارز خود را در تورم نشان می‌دهد و این اتفاق از اواخر سال 96 شروع شد و بعد هم در نیمه اول سال 97 در فروردین ماه 4200 تومان اعلام شد، آثار تورمی این افزایش تقریبا روی همه کالاها ماندگار شد و قیمت‌ها نیز افزایش یافت. حتی تاثیرات تورمی روی اجاره مسکن هم نمایان شد و روی کالاهای اساسی و مجموعه کالاها اثرگذار بود.
در بخش دیگر این گزارش تصریح شده است: در واقع استارت نگاه تورمی ناشی از افزایش نرخ ارز از چند ماه پیش زده شد و ادامه خواهد داشت. نکته اینجاست که بحث تورم آنی اتفاق نمی‌افتد و در یک مقطع زمانی خود را تخلیه می‌کند و اکنون تخلیه آثار تورمی در اقتصاد ما شروع شده و روندش ادامه خواهد داشت. تورم آثار خود را گذاشته، همان‌طور که تورم نقطه به نقطه افزایش پیدا کرده و تورم از ابتدای سال تا پایان آبان ماه نسبت به هشت ماه سال قبل افزایش پیدا کرده و این روند تا پایان سال نیز ادامه دارد.
این گزارش می‌افزاید: دیده شدن رقم 5800 تومان در بودجه به دلیل آثار تورمی ناشی از بحث مربوط به افزایش نرخ ارز و نقدینگی است که شکل گرفته و در اقتصاد بوده است. رقمی که زیر قیمت نرخ نیمایی است، آثار تورمی هم در این مدت شکل گرفته و دیگر به آن میزان نخواهد بود. دولت دو وظیفه اصلی و کلیدی بر عهده دارد که یکی سیاستگذاری است و دیگری نظارت اما متاسفانه در حوزه سیاستگذاری مربوط به نرخ ارز در فروردین ماه سال جاری با اعلام نرخ 4200 مرتکب اشتباه شد و نکته مهم‌تر بحث نظارت است که صورت نگرفت.
گفتنی است علی‌رغم هشدار‌های به دفعات مطرح شده از سوی کارشناسان اقتصادی دولت راه خود را رفته و امروز که اثرات این سیاست‌ها نمایان شده رئیس‌جمهور در سخنان خود همه تقصیرها را به گردن مردم، دانشگاهیان و منتقدین می‌اندازد، سیاستی که روزنامه‌های زنجیره‌ای نیز بارها با آن همراهی کرده‌اند و امروز با این انتقادها نمی‌توانند از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کنند.
دیروز مسئولیت برجام با دولت بود امروز با نظام!
روزنامه اعتماد دیروز نوشت: «... مجلس با شروطی توافق[برجام] را در صحن تصویب کرد. پس از آن بود که مصوبه برجام به شورای نگهبان رفت و نهایتا بعد از تایید شورای نگهبان، به شورای امنیت ملی ارجاع شد که در شورای عالی امنیت ملی نیز شروطی بر شروط مجلس اضافه و نهایتا تقدیم مقام معظم رهبری شد. ایشان نیز نظر نهایی خود را با شروطی که مدنظر داشتند، به وزارت خارجه ابلاغ کردند. بنابراین هم قبل از طرح بحث مقام معظم رهبری برجام را به مجلس شورای اسلامی ارجاع می‌دهند و هم پس از آن با شروطی آن را به وزارت خارجه و دولت ابلاغ می‌کنند. لذا اینکه گفته می‌شود، تصمیم اتخاذ شده درباره برجام تصمیم نظام بود، حرف درستی است.»
روزنامه ایران  ارگان دولت نیز در شماره دیروز در یادداشتی به قلم «عبدالله ناصری» مشاور رئیس دولت اصلاحات نوشت: «تندروها همچنان به حرکت‌های قبلی خود در قالب اعتراض به کنوانسیون‌های مالی و بانکی ادامه می‌دهند. آنان با وجود اینکه می‌دانند و باور دارند که کانون‌های اصلی قدرت و رئوس حاکمیت با چنین معاهداتی موافق هستند اما کماکان با این هدف که قدرت مدنی خود را از دست ندهند فعالیت خود را با همان مواضع قبلی دنبال می‌کنند».
گفتنی است مدعیان اعتدال- اصلاح‌طلب و رسانه‌های زنجیره‌ای منتسب به این جریان بارها مدعی شده‌اند که برجام تصمیم نظام بوده است و جزییات برجام زیر نظر رهبر معظم انقلاب امضاء و اجرا شده است! در حالی که بر همگان روشن شده  چنین ادعای مضحک صرفا با هدف فرار از  مسئولیت و بستن دهان منتقدان مطرح می‌شود.
از سوی دیگر چنین ادعایی در حالی است که در مقابل وعده‌های نسیه و فاقد ضمانت طرف مقابل، تعهدات غیرمتوازن دادند، تضمین هم نگرفتند، مکانیسم معقول برای شکایت و مطالبه حق ایران درصورت بدعهدی طرف مقابل را هم پیش‌بینی نکردند، پس از خروج آمریکا از برجام هم برای شکایت به عهدنامه مودتی استناد کردند که متعلق به عهد تیرکمان سنگی است، وزیر خارجه هم می‌گوید از برخی خطوط قرمزها عبور کردیم، به شروط 29 گانه رهبری، مجلس و شورای عالی امنیت ملی عمل نکردند، بعد می‌گویند برجام تصمیم نظام بود! مدعیان اصلاح‌طلبی و مقامات ارشد دولت، حتی با بررسی برجام در مجلس هم مخالف بودند و با اصرار رهبر انقلاب بر رعایت قانون و نقش نظارتی مجلس، این امر صورت پذیرفت، اما اکنون اصرار دارند برجام را بر گردن نظام بیندازند؟ البته واضح است همین جریان بود که توافق هسته‌ای را فتح‌الفتوح و آفتاب تابان و معجزه قرن نامید و تیتر «غروب تحریم، ساحل توافق» و «فروپاشی تحریم» زد. اما امروز که با جنازه این توافق مواجه شده، حاضر نیست بانی پای آن بایستد و برای فرار از پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری، نسبت به این خسارت محض فرافکنی می‌کنند.
مدح دولت و پلیس فرانسه؛ برای شادی روح «آدام اسمیت!»
سرمقاله دیروز شرق را زیباکلام نوشته بود. البته اگر پای این سرمقاله نام شخص دیگری بود حتما بسیار تعجب‌برانگیز بود اما وقتی زیباکلام آن را نوشته، خواندن مدیحه‌سرایی برای استعمارگران اروپایی چندان تعجب‌برانگیز نیست.
نویسنده در ابتدای یادداشت خود عصبانیت و ناراحتی خود را از اینکه چرا برخی رسانه‌های داخلی و خاصه رسانه ملی اعتراض‌های فرانسه را پوشش می‌دهند ابراز می‌کند و سپس در ادامه بادی به غبغب انداخته و قلم را چنین به حرکت درمی‌آورد که «برخلاف پیش‌بینی مارکس و سایر منتقدان سرمایه‌داری اقتصاد آزاد «آدام اسمیت» توانسته در نهایت از زیر بار آن بحران‌ها کمر راست کند...»
سپس نویسنده با شادی و شعف از اینکه وال استریت خلاف برخی پیش‌بینی‌ها به پایان نظام سرمایه‌‌داری و ورشکستگی آمریکا منجر نشد می‌نویسند و در ادامه چونان سخنگوی نظام سرمایه‌داری می‌افزاید: «نه سیستم اقتصاد آزاد خود را کامل و بی‌نقص می‌پندارد و نه به طریق اولی مسئولان و سیاست‌گذاران آن خود را عقل کل تصور می‌کنند. بنابراین هر بار که آن سیستم در کشوری یا در مجموعه کشورهایی دچار بحران یا به تعبیر ما ناکارآمدی می‌شود مسئولان و سیاستمداران آن ناگزیر می‌شوند عقل‌های خود را روی هم بریزند و درصدد رفع بحران برآیند؛ کاری که دقیقا امانوئل مکرون و همکارانش سخت در تلاش!! برای تحقق آن هستند...»
اگر امانوئل مکرون و سردمداران نظام فرانسه این نوشتار را بخوانند احتمالا در دل آرزو خواهند کرد که ای‌کاش تمام مردم فرانسه نیز مانند زیباکلام بودند و اینها را در سر داشتند! اما نکته جالب توجه این است که برخلاف سرمقاله شرق، روزنامه اعتماد در صفحه نخست شماره دیروز خود نوشت: «مکرون عقب نشست/ مکرون: احساس فقدان گوش شنوا باعث افزایش خشم در میان معترضان شده است»
نویسنده سپس آورده است: «از آنجا که نظام سرمایه‌داری خود را کامل نمی‌داند و معتقد است بروز بحران عارضه درون‌زای آن سیستم است بنابراین جایی برای اعتراض وجود دارد؛ صد البته مشروط بر آنکه معترضان سر وقت خشونت نروند...»!!
تاسف‌انگیز است که شبه‌روشنفکران وطنی وقتی در مورد اعتراض‌های فرانسه می‌نویسند حق اعتراض را برای آنها به شرط عدم خشونت قایل می‌داند اما در فقره اعتراض‌هایی که گاه در ایران رخ می‌دهد در مورد خشونت‌ها نه تنها سکوت اختیار می‌کنند بلکه گاه در سمت خشونتگران می‌ایستند. نمونه آن را در واقعه اقدامات وحشیانه دراویش نعمت‌اللهی در پاسداران تهران دیدیم که آنها پاسخ مماشات و مدارای پلیس را با قتل چند تن از پرسنل جوان آن نیرو پاسخ دادند.
از سوی دیگر شبه‌روشنفکران وطنی معمولا روی خشونت‌های نیروهای انتظامی و نظامی اروپا و آمریکا ماله می‌کشند و زیباکلام در این زمینه فوق تخصص دارد. او در فقره اعمال خشونت پلیس آمریکا در برابر معترضان وال استریت گفت که پلیس آمریکا حق دارد که خشونت به خرج دهد چون معترضان قانون را نقض می‌کنند!!
خلاصه کلام آنکه زیباکلام دقیقا نقطه مقابل اندیشمندانی نظیر گاندی است. زیباکلام فرهنگ و منش غرب را تئوریزه می‌کند و این بسترسازی زمینه سلطه‌گری و استعمار نو است.