نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
مردم «نمیگذارند کار کنیم» را از جریان اصلاحات نمیپذیرد
دولت از جیب دهک پایین بر میدارد به دهک بالا میدهد، شمال و جنوب ندارد؛ بیکاری همهگیر است، آخوندی: مداخله دولت در حوزه مسکن شر مطلق است! ظریف کار درستی نکرد ولی نمایندگان حق واکنش ندارند! و خودبرتر انگاری اصلاحطلبانه: ما خوبیم! از جمله مطالب دیروز مطبوعات زنجیرهای بود.
سرویس سیاسی ـ
روزنامه سازندگی دیروز متن نطقهای اعضای حزب کارگزاران در کنگره این حزب را منتشر کرد. در متن منتشر شده از نطق دبیر کل این حزب آمده است: «دموکراسی یک کالای لوکس و تشریفاتی نیست که ما یکسال را صرف ترتیبات برای انتخاب شهردار تهران کنیم و نتوانیم ثبات اجرایی و اداری در اداره یک شهر که مردم با هزار امید آن را به ما سپردهاند، به وجود آوریم.»در بخش دیگری از متن این سخنرانی آمده است: «همه ما چه در نظام چه در دولت چه در جبهه اصلاحات که از مردم رأی میگیریم، باید به مردم پاسخگو باشیم. هرکسی به قدر خویش. مردم نمیپذیرند که ما به ضرب و زور استدلال و تبلیغات آنها را به پای صندوق رأی بیاوریم، بگوییم با همین قانون و با همین حاکمیت امکان کار وجود دارد اما وقتی در دولت، مجلس و شهرداری قدرت را در دست گرفتیم، بگوییم «نمیگذارند کار کنیم.» مردم حق دارند به ما بگویند اگر اینگونه بود، اصلا چرا وارد میدان شدید. اصلا چرا نامزد شدید.»
دولت از جیب دهک پایین بر میدارد، به دهک بالا میدهد
در متن منتشر شده از نطق فرد دیگری نیز آمده است: «دولت به خیال خود مشغول چنین کاری است: ارز 4200 تومانی میدهد، نرخ را محدود میکند و اتفاقا کارهایی که دولت در این زمینه میکند، نه تنها حمایت از اقشار آسیب پذیر نیست بلکه کمک به آن دهک بالایی است... در واقع در بدترین شرایط دولت ما دارد از فقرا میگیرد و به دهک بالا میدهد و این یک تهدید جدی است. دولت بابت کسری بودجه پولی برای حمایت ندارد. کل یارانه نقدی 45000 میلیارد تومان است که در مقیاس بقیه یارانههایی که ما 82 میلیارد دلار یارانه میدهیم، با دلار 10000 تومان میشود 820000 میلیارد تومان، یعنی بیست برابر کل یارانه نقدی یک سال و دو برابر بودجه دولت. اگر یک چهارم این مبلغ را دولت صرف حمایت از خانوارها کند، میتواند نفری دویست هزار تومان یارانه بدهد و مابقی را به ابرچالشهای دیگر اختصاص بدهد.»
شمال و جنوب ندارد؛ بیکاری همهگیر است
روزنامه مدعی اصلاحات قانون دیروز در گزارشی با همین عنوان، به موضوع بحران اشتغال در کشور پرداخت و نوشت: «اینکه ما چه تعریفی از اشتغال داشته باشیم، بستگی به جایگاه اجتماعی مان دارد. با وجود اینکه تعریف یک مدیر دولتی حوزه اشتغال از بیکاری با یک پدر دلنگران که سه فارغالتحصیل دانشگاهی خانه نشین دارد، متفاوت است اما اینکه مابهازای بیرونی وضعیت اشتغال و طرحهای اشتغالزایی که در این سالها اجرا شد چه پیامدهایی برای کف اجتماع داشته نیاز به بررسیهای آماری و تطبیقی دارد.»این روزنامه در ادامه نوشت: «قدر مسلم بیکاری تولید فقر می کند و فقر آسیب اجتماعی می زاید و آسیب اجتماعی، چالش امنیتی به ارمغان میآورد. این همه البته به میزان رضایتمندی جامعه آسیب می زند و سطح سرمایه اجتماعی را تنزل میدهد. یکی از تبعات تنزل سرمایه اجتماعی، کاهش میزان تاب آوری است و یکی از نشانگان این کاهش در مهاجرت یا به قولی فرار مغزها متجلی میشود.»
گفتنی است، اشتغال، ازدواج و مسکن؛ سه اولویت نخست 95 درصد جوانان در نظرسنجیهاست. اما برخی مدعیان اصلاحات و اعتدال اولویتشان را سیاست بازی، مذاکره با آمریکا، کنسرت، بردن زنان به ورزشگاه، کلنجار با حجاب و... قرار داده اند؛ جالب تر اینکه سر بزنگاهها، مشکلات مردم را به نظام و اسلام حوالت می دهند تا پاسخگوی سالها فرصت سوزی در مناصب و مسئولیت های مهم نباشند.
آخوندی: مداخله دولت در حوزه مسکن شر مطلق است!
عباس آخوندی، وزیر مستعفی راه و شهرسازی در یادداشتی در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «آموختم که در حوزه مسکن مداخله دولت شر مطلق است. مداخله دولت در هیچ بخشی به این اندازه دارای ناکارآمدی اقتصادی و آثار ضدفرهنگی و اجتماعی نیست. هرچند، مداخلههای اولیه ممکن است اندک خرسندی موقتی و رضایتمندی عمومی را موجب شود، لیکن زمانی نمیگذرد که به ضد خود تبدیل میشود. این آموخته همه مداخلههای دولتها پس از جنگ جهانی دوم است. آنها بعدها هزینههای زیادی کردند تا آنچه را که ساخته بودند خراب کنند. بنابراین، سیاستگذار مسکن نباید تسلیم فشارها شود و خود را درگیر ساختوساز کند. سیاستگذار باید با مداخلههای غیرمستقیم خود از طریق نهادهای توسعهای چون بانک توسعه مسکن، فضایی را خلق کند که سازندگان امکان تامین مالی، دسترسی به فناوری و خلق ارزش افزوده از طریق رقابت بیابند و خریدار امکان تنظیم برنامه خانوار و قدرت خرید و تامین پیدا کند. البته که این سیاستی است که نیاز به پشتیبانی کل دولت و توجه رئیس آن دارد.»گفتنی است، روحانی- خرداد 95 - گفته بود: «ساخت مسکن، فرودگاه، راهآهن، اتوبان بر عهده دولت نیست، بلکه دولت موظف به بهبود فضای کسب و کار و ارتقای روابط خارجی با کشورهای دیگر است»!آخوندی، وزیر مستعفی راه و شهرسازی نیز- مرداد 97- گفته بود: «ساخت مسکن، وظیفه دولت نیست»!
اظهار نظر رئیس جمهور و وزیر مستعفی راه و شهرسازی در این خصوص که «ساخت مسکن، وظیفه دولت نیست» در حالی است که روحانی- خرداد ۹۲- در جریان رقابت های انتخابات ریاست جمهوری گفته بود: «تامین مسکن ارزان برای جامعه جزو برنامههای دولت تدبیر و امید است.» روحانی همچنین در همان روزها تاکید کرده بود: «مسئله مسکن در اولویت دوم جوانان [برای ازدواج] است که به آن توجه ویژهای دارم. همین مشکل اقتصادی بسیاری از ازدواجها را به طلاق رسانده است». روحانی در سال ۹۲ علیرغم انتقادهایی که به طرح مسکن مهر داشت، در چندین نوبت قول داد که تا پایان فعالیت دولت یازدهم، طرح مسکن مهر تکمیل خواهد شد. اما این اتفاق هیچگاه رخ نداد.
علاوه بر این، آخوندی- مرداد 92- در جلسه رأی اعتماد مجلس گفته بود: «شخص من هرگز با مسکن مهر مخالف نبوده و نیستم و من جزو اولین کسانی بودم که این موضوع را وارد نظام برنامهریزی ایران کردم که بعد از آن، این مسئله ردیف پیدا کرد و مباحث دیگری چون بهسازی مسکن روستایی و مسکن اجتماعی تا قبل از دوره مسئولیت من در تاریخ ایران سابقه ندارد.»لازم به ذکر است که قانون اساسی در فصل سوم و زیر فصل «حقوق ملت» اصل سی و یکم با تاکید بر اینکه داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است، دولت را موظف کرده تا با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.
دولت روحانی تلاش کرد تا «کلمه» مسکن اجتماعی را جایگزین «طرح عملیاتی شده» مسکن مهر کند و از آن به عنوان طرح اصلی دولت در حوزه مسکن نام برد. اما علیرغم هیاهوی رسانه ای هیچگاه این طرح اجرایی نشد.
آخوندی هیچگاه به مسئولیت قانونی خود در مقابله با احتکار مسکن عمل نکرد. اردیبهشت 97، معاون پژوهش و برنامهریزی سازمان امور مالیاتی کشور از عدم پاسخ عباس آخوندی به 7 بار مکاتبه این سازمان برای راهاندازی سامانه ملی املاک جهت اجرای قانون اخذ مالیات از خانه خالی خبرداد.
جستوجوی اینترنتی بلد نیستید؟
روزنامه اعتماد دیروز در گزارشی با تیتر «آمار می سازند و بهانه می آورند» با اشاره به گزارش روز پنج شنبه کیهان تحت عنوان «1/400/000/000/000 دلار پولشویی سالانه در آمریکا و اروپا» مدعی شده که کیهان در مورد میزان پولشویی 800 تا 2 تریلیون دلاری سالانه در جهان «آمار سازی» کرده و در ادامه آورده است که کیهان از قول یک «مقام سابق» نوشته که «70 درصدد پولشویی جهان در اروپا و آمریکا انجام می شود.»
اولا، کیهان در همان گزارش، مقدار پولشویی سالانه را از قول سازمان ملل ذکر کرده، منبع نیز در زیر گزارش بیان شده و با یک جستوجوی ساده اینترنتی به سادگی می توان صحت و سقم آن را بررسی کرد. ثانیا، اعتماد مدعی شده که کیهان به اظهارات یک «مقام سابق دولتی» ارجاع داده؛ در حالی که محض اطلاع این روزنامه، «عبدالمهدی ارجمند نژاد» مقام سابق نیست. وی تا قبل از این «مدیرکل مقررات، مجوزهای بانکی و مبارزه با پولشویی بانک مرکزی» بوده و اخیراً با حکم آقای همتی، رئیس محترم بانک مرکزی، به عنوان «مدیرکل نظارت بر بانکها و مؤسسات اعتباری بانک مرکزی» منصوب شده و این هم با یک جستوجوی ساده اینترنتی، قابل دسترسی است. ثالثا، اگر اعتماد اندکی زحمت میکشید و در اینترنت جستوجو می کرد، به دهها و صدها گزارش و خبر در مورد پولشوییهای کلان در اروپا و آمریکا برخورد میکرد که مورد آخر آن پولشویی 200 میلیارد یورویی در دانسکه، بانک دانمارکی بود.
ظریف کار درستی نکرد ولی نمایندگان حق واکنش ندارند!
روزنامه زنجیرهای آرمان در یادداشتی به استیضاح ظریف در مجلس پرداخت و با تاکید بر این که سخن ظریف درباره پولشویی درست و به مصلحت نبوده است، نوشت: با این وجود نمایندگان حق واکنش ندارند!
در بخشی از این یادداشت آمده است: «صحبتهاى دكتر ظريف باعث شد كه اين طيف بهانه بيابد تا از اين فرصت استفاده نموده و با استيضاح دكتر ظريف، رويكرد بينالمللى و ديپلماسي دولت آقاى دكتر روحانى را به چالش بکشد و بار ديگر CFT و رويكرد تعاملى دولت را زير سؤال برده و به وزير امور خارجه فشار بياورند. البته طرح اين موضوع آن هم در اين شرايط به مصلحت نبود اما بزرگ كردن اين موضوع نيز در شرايط موجود، خطاى مضاعف است كه نمايندگان استيضاح كننده تا اين مرحله، مرتكب آن شدهاند.» این یادداشت که از سوی یکی از نمایندگان مجلس دهم تحریر شده است، استیضاح را حق نمایندگان میداند اما این حق را با اما و اگرهای فراوان محدود میسازد.
یک ضرب المثل انگلیسی میگوید؛ به جملات قبل از اما توجه نکنید که منظور گوینده در بعد اما نهفته است؛ وقتی یک نماینده مجلس در دفاع از دولتی که بایستی بر او نظارت داشته باشد، حق قانونی نمایندگان را با تحلیلهای آبکی و خنده دار محدود می سازد، دیگر چه انتظاری می توان از دیگران داشت؟! البته از یادها نرفته است که پیش از برگزاری انتخابات، رئیس کنونی فراکسیون امید گفته بود به دنبال مجلسی هستیم که سوال و استیضاح نکند و امروز ظاهرا این آقایان به دنبال چنان مجلسی هستند. نکته دیگر اینکه نویسنده اذعان دارد که سخنان ظریف درست نبود اما واکنش به این سخنان نادرست، را نادرست تر از همان سخنان می شمارد! نویسنده به این سوال جواب نمیدهد که واکنش درست به یک اتهام زنی نادرست و کذب چگونه می تواند صورت بگیرد؟!
چرا ترورشخصیت؛ اگر به پیروزی خود ایمان دارید؟
سرمقاله دیروز شرق به قلم سردبیر این روزنامه زنجیره ای با عنوان «احتضار کهنه، نازایی نو» منتشر شده که در ابتدای آن آمده: «جناح های سیاسی ایران به زودی با این واقعیت رو به رو خواهند شد که جهان سیاست آن گونه که آنان به آن خو کرده اند، فرو خواهد پاشید. مردم از سیاست ها و شعارهای جناحی فراتر رفتهاند و ایجاد اتحاد و ائتلاف مردم با مفاهیم سابق اگر امکان پذیر نباشد بسیار دشوار است.»
تا اینجای این نوشتار که ادعایی مطرح شده که به نظر شامل همه جناح های سیاسی است اما در ادامه داستان کمی متفاوت می شود: «اصولگرایان واقع بین سکوت اختیار کردهاند و خود را به دست تقدیر سپرده و در این اندیشهاند که از انفعال مردم در انتخابات 1400 به نفع خود استفاده کنند و با حمایت حامیانشان به قدرت برسند...»!
خودبرتر انگاری اصلاحطلبانه: ما خوبیم!
این لحن زشت که همراه با تهمت زدن است اما در ادامه تغییر می کند. آنجا که نویسنده به سراغ هم قبیله های خویش میرود: «اما در میان اصلاح طلبان و گروه های ترقی خواه ماجرا به گونه ای دیگر است. این انفعال سیاسی آنان را به تکاپو واداشته...»چنانکه پیداست «خودبرتر انگاری» طیف موسوم به اصلاح طلب را نهایتی نیست. آنان دچار همان بیماری خطرناکی هستند که جریان شبهه روشنفکری در ایران از همان ابتدای شکلگیری به آن دچار بود و آن چیزی نیست جز اینکه خود را و تفکر خود را درست و مترقی میدانند و هر آنچه غیر خود را نادرست!
اما در مورد ادعای سکوت اصولگرایان که امید به انفعال مردم دارند، باید به نویسنده یادآور شویم که اگر می تواند برای دقایقی ذهنیت جناحی و خط کشی شده خود را کنار بگذارد و فیلم اظهارات، سخنرانی ها و مناظرههای انتخاباتی را مرور کند. بعد به این سوال پاسخ دهد که اگر طیف موسوم به اصلاح طلب و حامیان آن تا این اندازه از اقبال مردم در همه شرایط به خود مطمئن است، چرا برای انتخاب شدن دست به هر کردار و گفتاری میزند؟!
آیا همین ها نبودند که برای ترساندن مردم موضوع مضحکی مانند دیوار کشیدن میان پیادهروها را پس از گفته شدن در رسانه های رسمی و غیررسمی خود (در دنیای مجازی) تکرار کردند؟! این تنها یک مورد بود. مواردی از این دست بسیار است که طیف موسوم به اصلاح طلب در مسیر ترور شخصیت کاندیدای جناح رقیب دست به اقدامات غیراخلاقی نظیر ترساندن مردم میزند. این عده که تا این اندازه اطمینان دارند که با حضور گسترده مردم آنها انتخاب خواهند شد، چرا دست به کار تخریب حریف می شوند؟ اصلا چرا زحمت تبلیغات انتخاباتی به خود میدهند؟! در مقابل این جماعت آنچه در مناظرهها دیدیم، رفتار اخلاقی آقای رئیسی بود که از هرگونه اظهاری از این دست برای تخریب رقیب پرهیز کرد.
لازم به ذکر است که در این متن با عنوان کردن «حمایت حامیانشان» عملا به تهمتپراکنی علیه اصولگرایان پرداخته. این از همان دست تهمت هایی است که در انتخابات 88 زده شد اما نه تنها سندی ارائه نشد بلکه این جماعت حتی نتوانست نام صندوق هایی را که شک دارد بگوید تا بازشماری صورت گیرد.