رابطه امر به معروف و نهی از منکر با آزادی افراد(پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر آموزههای وحیانی آیا فریضه امر به معروف و نهی از منکر با اصل آزادی افراد در جامعه تعارض دارد؟
پاسخ:
این دو فریضه از مهمترین فرایض دینی است که عقل نیز بر وجوب آن حکم میکند. اهمیت این دو اصل در اسلام تا جایی است که امیرالمؤمنین علیهالسلام آن را بالاتر از جهاد و والاتر از همه اعمال نیک میداند؛ چنان که فرمود: «همه اعمال نیک و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر همانند قطرهای در برابر دریاست. (نهجالبلاغه- حکمت 366)
رمز و راز این اهتمام در این نهفته است که انسان بالطبع اجتماعی است و سرنوشت افراد جامعه به هم پیوند دارد. زندگی در جمع، آثار و برکاتی برای افراد بشر دارد و شاید این مزایا او را وادار کرده تا تن به زندگی اجتماعی بدهد؛ از سوی دیگر، لازمه زندگی در جمع، پذیرش محدودیتهایی است که انسانها آگاهانه آن را قبول کردهاند.
از آن جا که در زندگی جمعی سرنوشت افراد به هم مربوط است و به قول معروف، افراد در سرنوشت یکدیگر اثر دارند، حق نظارت در اعمال دیگران، حق طبیعی و از آثار زندگی اجتماعی است.
به بیان دیگر، در جامعه، هر ضرر فردی امکان این را دارد که به صورت یک «زیان اجتماعی» درآید؛ زیرا با توجه به پیوندهای اجتماعی، هیچگناه و انحرافی در نقطه خاصی محدود نخواهد ماند؛ بلکه هرچه باشد بسان آتشی ممکن است به نقاط دیگر سرایت کند؛ یعنی انحراف یک فرد، علاوه بر این که به خود وی ضرر میزند، جامعه نیز از رفتار انحرافی او زیانمند میشود. برای توضیح بهتر به این نکته توجه کنید: هنگامی که در جامعه، فردی به مرض مسری همانند وبا و طاعون و ایدز گرفتار میشود، برای پیشگیری از شیوع بیماری، فرد مبتلا را فورا از دیگران جدا میکنند و تحت معالجه قرار میدهند و اقدام به نابودی میکروبهای آن مرض مینمایند و عقل نیز این کار را میستاید و بر لزوم آن حکم میکند. مرضهای روحی و انحرافات اخلاقی نیز به همین منوال است؛ اگر جامعه در برابر آن قرار نگیرد و عکسالعمل نشان ندهد و برای نابودی آن تلاش نکند، به تدریج گسترش یافته و در نهایت سقوط و فساد جامعه را به دنبال خواهد داشت. به همین دلیل، عقل و منطق به افراد جامعه اجازه میدهد که در پاک نگه داشتن محیط زیست خود تلاش نمایند.
از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده که فرمودند: «فرد گنهکار در جامعه همانند کسی است که با جمعی سوار کشتی شود و به هنگامی که در وسط دریا قرار گیرد، تبری برداشته و به سوراخ کردن موضعی که در آن نشسته است بپردازد؛ هرگاه به او اعتراض کنند، در جواب بگوید من در سهم خودم تصرف میکنم و اگر دیگران او را از این عمل بازندارند، طولی نمیکشد که آب دریا به داخل کشتی نفوذ کرده و یک باره همگی در دریا غرق خواهند شد. (تفسیر نمونه، ج 3، ص 50)
پیامبراکرم(ص) با این تمثیل جالب، منطقی و عقلی بودن وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را مجسم ساخته و حق نظارت فرد بر اجتماع را یک حق طبیعی که ناشی از پیوند سرنوشتها است میداند؛ بنا بر این انجام این فریضه الهی و عقلی نهتنها معارض و مزاحم آزادیهای فردی نیست، بلکه وظیفهای است که افراد در برابر یکدیگر دارند. علاوه بر این، اسلام چون استکمال معنوی انسان را جز از مسیر اختیار قابل وصول نمیداند بیش از هر مکتب حقوقی - سیاسی دیگر بر «آزادیهای قانونی و حقوقی انسانها» تاکید میورزد و آن را یکی از مبانی حقوق خود میداند؛ اما آزادی حد و حدودی دارد و اگر کسی بخواهد از آن سوءاستفاده کند، طبعا جامعه در برابر او میایستد و این یکی از این حدود امر به معروف و نهی از منکر است.
به گفته یکی از بزرگان، «آن چه این آزادی را محدود میکند، فقط مصالح مادی و معنوی جامعه است و این بدان معناست که هر فرد، تا زمانی که به مصالح جامعه زیان نرساند، از لحاظ حقوقی و قانونی آزاد است و این آزادی حقوقی و قانونی، البته با مسئولیت الهی و اخروی منافات ندارد. این اصل باید در همه شئون جامعه (سیاست، اقتصاد، تعلیم و تربیت و...) رعایت شود. این همان آزادی در چارچوب قوانین اجتماعی صحیح است. از آن جا که همه افراد جامعه حق دارند استکمال یابند، نباید گذاشت که عمل ناپسندی علنا و در حضور دیگران انجام بگیرد و اثرات سوء و نامطلوب بر اذهان و نفوس آنان بر جای بگذارد؛ در نتیجه امر به معروف و نهی از منکر نه تنها با آزادی افراد در تعارض نیست، بلکه در راستای تأمین آزادی آنان است.