تلاش برای عملیاتیکردن طرح نابودی تولید یک محصول مهم ایران
تراریختهای که با پنبه سر میبرد!
حدود دو دهه از تلاش تاجران تراریخته برای واردات، رهاسازی و تولید انبوه محصولات دستکاریشده ژنتیکی (تراریخته) در کشور میگذرد، موضوعی که جملگی ریشه در واردات و کسب منافع اقتصادی جریانی نفوذی در سیستم اجرایی دارد.
به گزارش تسنیم، با وجود اینکه بیش از 70 درصد ذرت و کلزای تولیدی در جهان، طبیعی و غیرتراریخته است، در سالهای اخیر شاهد واردات سالانه 5/5 میلیون دلار محصول تراریخته به کشور بودهایم! در عرصه تولید نیز، تنها محصول تراریخته رهاسازیشده در مزارع ایران «برنج تراریخته طارم مولایی» با حمایت مالی و مالکیت فکری «بنیاد راکفلر» تولید شده است و در داخل کشورمان عدهای دانشمندنمای تاجر با ادعای تولید داخل، گوش فلک را کر کردهاند در حالی که به استناد متن مندرج در انتهای مقاله تولید برنج تراریخته، حامیان مالی و پشتپرده این دستاوردِ بهظاهر ملی، نهادهایی هستند که در ضدیت با نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران قرار دارند.
متأسفانه مدتی است که شاهدیم جریان حامی واردات و تولید محصولات تراریخته، با طرح ادعاهای نادرست درباره جایگاه و وضعیت محصولات تراریخته در کشورهای مختلف دنیا، بهجای حرکت در مسیر انجام تکالیف برنامه ششم درخصوص انجام آزمایشات معتبر و ارزیابیهای درازمدت و اطلاعرسانی صادقانه درباره مخاطرات محصولات تراریخته به عموم مردم، متأسفانه با ادعای غیر واقعی «افزایش عملکرد تولید و کاهش مصرف سم در محصولات تراریخته» (بهطور اخص پنبه تراریخته) سعی در فریب مردم و مسئولان و هموار کردن مسیر برای تولید تجاری محصولات تراریخته در کشور دارد.
در این نوشتار سعی شده با رویکردی آماری، تجربه بیش از یک دهه کشت پنبه دستکاریشده ژنتیکی (تراریخته) در کشورهای تولیدکننده پنبه بررسی شود.
آیا کشت پنبه تراریخته موجب افزایش عملکرد شده است؟!
در ابتدا، عملکرد پنبه تراریخته در سه کشور هندوستان، پاکستان و بورکینافاسو بهعنوان تولیدکنندگان پنبه دستکاریشده ژنتیکی (تراریخته) با تولید پنبه طبیعی (غیرتراریخته) در کشور ترکیه مقایسه شده است.
پاکستان
بررسی عملکرد تولید پنبه در کشور پاکستان نشان میدهد که شیب افزایش عملکرد پنبه در پاکستان در فاصله سالهای 1999 تا 2004 بوده است؛ جالب اینجاست که در این بازه زمانی، تمام پنبه تولیدشده در کشور پاکستان طبیعی (غیرتراریخته) بوده است و قطعاً افزایش عملکرد بهواسطه عملیات اصلاحی، خاکورزی، مدیریت آبیاری و تغذیه بوده است نه دستکاری ژنتیکی!
بهخلاف تصور، در بازه زمانی سالهای 2010 تا 2017 که پنبه دستکاریشده ژنتیکی (تراریخته) در پاکستان کشت انبوه شد، نهتنها افزایش عملکرد نداشته است بلکه عملکرد تولید پنبه در سال 2017 (687 کیلوگرم در هکتار) نسبت به سال 2004 (760کیلوگرم در هکتار) کاهش چشمگیری داشته است؛ بهواسطه تجاریسازی پنبه دستکاریشده ژنتیکی (تراریخته) در پاکستان، تولید این محصول از 15 میلیون عدل به 11 میلیون عدل کاهش یافته است!
هندوستان
بررسی عملکرد تولید پنبه در کشور هندوستان نیز نشان میدهد که شیب افزایش عملکرد تولید پنبه در هندوستان در فاصله سالهای 2000 تا 2004 بوده یعنی افزایش عملکرد مربوط به بازه زمانی است که تمام پنبه تولیدشده در کشور هندوستان طبیعی (غیرتراریخته) بوده است و قطعاً افزایش عملکرد این محصول در هندوستان هم بهواسطه عملیات اصلاحی، خاکورزی و مدیریت آبیاری و تغذیه بوده است نه دستکاری ژنتیکی!
اما در بازه زمانی سالهای 2005 تا 2017 که پنبه دستکاریشده ژنتیکی (تراریخته) در هندوستان کشت انبوه شد، افزایش عملکرد، تفاوت معنیداری نداشته است، چنانچه عملکرد تولید پنبه تراریخته در سال 2017، 506 کیلوگرم در هکتار و عملکرد تولید پنبه غیرتراریخته در سال 2004، 471 کیلو در هکتار گزارش شده است؛ جالب اینکه در این کشور بهواسطه عدم وجود مزیت عملکردی، از سال 2015 به بعد سطح زیر کشت پنبه دستکاریشده ژنتیکی (تراریخته) نسبت به پنبه طبیعی در حال کاهش است.
ترکیه
بررسی عملکرد تولید پنبه طبیعی (غیرتراریخته) در کشور ترکیه نشان میدهد که شیب افزایش عملکرد در فاصله سالهای 2000 تا 2017 ادامه داشته است چنانچه عملکرد تولید پنبه طبیعی (غیرتراریخته) در سال 2017 (1853 کیلوگرم در هکتار) نسبت به عملکرد تولید پنبه در سال 2004 حدود 55 درصد رشد نیز داشته است.
کشور ترکیه بهواسطه صادرات منسوجات به اروپا، مانند کشورهای هندوستان و پاکستان وارد قمار تراریخته نشده است؛ این کشور بدون دستکاری ژنتیکی و با استفاده فناوری اصلاح نباتات و ارتقاء عملیات کشاورزی، موفق به افزایش عملکرد کشت پنبه طبیعی و کسب جایگاه ویژهای در صنعت پوشاک و تولید منسوجات باکیفیت شده است.
بورکینافاسو
صادرات پنبه یکی از مهمترین منابع درآمد کشور فقیر بورکینافاسو بهشمار میرود اما کشت پنبه دستکاریشده ژنتیکی (تراریخته) طی چند فصل زراعی، صنعت پنبه در بورکینافاسو را نابود کرده است؛ طول رشته پنبههای تراریخته بسیار کوتاهتر از پنبههای طبیعی (غیرتراریخته) بوده است؛ این کشور از سال 2016 کشت پنبه تراریخته را بهدلیل خسارتهای اقتصادی متوقف کرد و به کشت ارقام طبیعی (غیرتراریخته) روی آورد.
مقایسه تجربه تولید پنبه دستکاریشده ژنتیکی (تراریخته) در هندوستان، پاکستان و بورکینافاسو با کشور تولیدکننده پنبه طبیعی (غیرتراریخته) نشان میدهد که افزایش عملکرد تولید پنبه در کشور ترکیه و نقشه راه این کشور، بسیار منطقی و در راستای ارتقاء معیشت کشاورزان و صنعت این کشور بوده است.
اما متأسفانه بارها شاهدیم مرجع ملی ایمنی زیستی با بزرگنمایی و طرح ادعاهای نادرست درباره عملکرد تولید پنبه تراریخته، سعی در فریب افکار عمومی و هموارسازی مسیر تولید پنبه دستکاریشده ژنتیکی در کشور داشته است؛ سرکردگان این جریان حتی در مصاحبه رسمی خود نیز بهصراحت مدعی عملکرد 2/5برابری پنبه تراریخته در مقایسه با پنبه طبیعی هستند.
چند سؤال مهم
با بررسی موارد فوق، سؤالات متعددی در ذهن جامعه نخبگان کشور مطرح است:
- با توجه به تجربه موفق کشور ترکیه در کشت پنبه طبیعی (غیرتراریخته)، سرکردگان اصلی مافیای تراریخته در کشورمان با چهنیتی قصد آن را دارند تا ایران را مانند کشورهای هند، پاکستان و بورکینافاسو، وارد قمار تراریخته کنند؟
- چرا جریان حامی تراریخته در کشورمان برای توجیه کشت پنبه تراریخته به ارائه آمار کذب متوسل شدهاند؟
- چرا وزارت کشاورزی برای برونرفت از وضع نابسامان صنعت پنبه کشور، بهجای اصلاح موانع موجود، کشت محصولات تراریخته را در اولویت قرار داده است؟
- بر اساس اطلاعات واصله، پنبه تراریخته که برای کشت در ایران در حال اخذ مجوز است، یک رقم وارداتی است و ادعای دستاورد داخلی بودن آن نیز کذب است؛ بهراستی چهچهرههایی از این ماجراجویی پرخطر و بیفایده برای کشاورزی و مردم ایران، منتفع میشوند و رابطه آنها با کمپانی تولیدکننده بذر پنبه تراریخته چیست؟
با توجه به اوضاع نابسامان اقتصادی کشور و عدم تمرکز رسانهها بر موضوع مخاطرهآمیز محصولات دستکاریشده ژنتیکی، ورود نهادهای قضایی و امنیتی به موضوع واردات و تولید محصولات دستکاریشده ژنتیکی (تراریخته) ضروری است؛ شاید فردا خیلی دیر باشد و محیط زیست ایران در آیندهای نزدیک عرصه منفعتطلبی و ماجراجویی ایادی کمپانیهای چندملیتی شود. باشد که از تجربه جهانی کشت پنبه تراریخته عبرت گرفته شود و اگر به صنعت پنبه و نساجی کمکی نمیشود، حداقل آن را ریشهکن نکنیم!