بررسی دلایل ضعف کتابخوانی در جامعه امروز - بخش نخست
احیاء فرهنگ مطالعه ضرورتی برای همیشه
* فریده شریفی
«مسئله مطالعه و کتابخوانی مهم است، در جامعه ما بیاعتنایی به کتاب وجود دارد، گاهی آدم میبیند در تلویزیون از این و آن سؤال میکنند؛ آقا شما چند ساعت در شبانه روز مطالعه میکنید یا چقدر وقت کتابخوانی دارید؟ یکی میگوید پنج دقیقه، یکی میگوید نیم ساعت! انسان تعجب میکند، ما باید جوانان را به کتابخوانی عادت دهیم، کودکان را به کتابخوانی عادت دهیم، غالبا تاثیرش به مراتب کمتر است از کتابخوانی در سنین جوانان ما و شما عزیزانی که اینجا حضور دارید، آنچه که همیشه برای انسان میماند، کتابخوانی در سنین پایین است، جوانان شما، کودکان شما هرچه میتوانند کتاب بخوانند.
(بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با جوانان 20 مهر 1391)
به جرأت میتوان گفت که در طول خلقت بشر و پیدایش جوامع هیچ ذخیره و میراثی سودمندتر و باارزشتر از کتاب نبوده و نیست، در طول تاریخ تمدنهای بسیاری ایجاد شده و از میان رفتند، اما آنچه که باعث قدمت یک تمدن و ماندگاری آن شده جایگاه اندیشمندان، نویسندگان و متفکران آن تمدن بوده که آثار گرانبها و باارزشی از خود به جای گذاشتند اگر امروز دیوان اشعار حافظ، سعدی، فردوسی و یا کتاب شفا و قانون ابنسینا بعد از صدها سال زینتبخش کتابخانههای مشهور دنیا است به خاطر اصالت شکوه و عظمت تمدن ایرانی است و اگر امروزه از نوجوانی که به بیش از 23 زبان رایج دنیا تسلط دارد میپرسند چه زبانی را بیشتر دوست داری و به آن اهمیت میدهی با لهجه فارسی اشعاری از شاعران ایرانی میخواند نشاندهنده اقتدار، شکوه و جاودانگی زبان فارسی و تمدن ایرانی است و این انتقال فرهنگ و ارزشها توسط کتابهای شعرا و نویسندگان و دانشمندان ایرانی صورت گرفته است. اما به راستی چرا علاقه به کتاب و کتابخوانی در کشور باعظمت و باشکوهی چون کشور ما کم شده و نوجوانان و جوانان با کتاب قهر کردهاند؟
چرایی کمتوجهی به مطالعه کتاب
کتاب محصول تجربههای بشری و خلاقیتهای ذهنی و آموختههای درازمدت انسان است، سهم کتاب در انتقال دانش گاهی به مراتب بیشتر و فراتر از دیگر ابزار آموزشی است. کتاب وسیلهای است که دانش بشری به مدد آن از تباهشدن مصون میماند و به آیندگان منتقل میشود. اما متأسفانه این روزها عوامل بسیاری موجب شده که مردم اقبال کمتری نسبت به مطالعه کتاب از خود نشان دهند و جای کتابخانههای پرروح، جذاب و پربار در تمامی خانهها خالی شده است و جای آن را میزهای رایانه، انواع و اقسام سرگرمیهای اینترنتی و ابزارها و وسایل ماهوارهای و الکترونیکی گرفته است.
یک کارشناس ارشد کتابداری در این زمینه میگوید: «علاقه به سرعت تبادل اطلاعات در عصر دیجیتالی موجب شده که کتاب به عنوان یک رسانه به ظاهر معضل و حجیم، جایی در سبد اندیشه نسل حاضر نداشته باشد و به جای آن اینترنت به عنوان یک رسانه در دسترس و آسان با دنیایی از اطلاعات میدانداری کند.
وی اضافه میکند: «کاهش اقبال به مطالعه و کتابخوانی نهتنها در مورد کتابها بلکه در مورد روزنامهها و مجلات تخصصی هم فراوان به چشم میخورد.»
به گفته این کارشناس، آمارها درباره سرانه مطالعه در کشور ضد و نقیض است و برخی سرانه مطالعه 8 تا 10 دقیقه را مطرح میکنند و برخی دیگر از 18 دقیقه در روز سخن میگویند در حالی که رئیس کتابخانه ملی ایران از 2 دقیقه در روز خبر داده که خبر خوبی نیست و فرهنگ تنبلی، تنپروری و کتابنخوانی را در کشور نشان میدهد.»
وی اضافه میکند: «این در حالی است که آمار سرانه مطالعه در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بسیار بیشتر از این است و کارشناسان از آمار 90 دقیقه مطالعه در ژاپن و انگلیس و 55 دقیقه در مالزی و ترکیه سخن میگویند.»
«سرانه مطالعه» یک شاخص جهانی است که شامل مطالعه کتاب آن هم از نوع غیررسمی میشود، یعنی نه مطبوعات، نه سایتهای اینترنتی و نه فضای مجازی در این سرانه به حساب نمیآید.
برخی از کارشناسان معتقدند مطالعه کتب درسی، کتب ادعیه، قرآن، صفحات مجازی و هر چیزی که به خواندن ارتباط داشته باشد باید در این سرانه مطالعه لحاظ شود اما در تعریف جهانی که از سرانه مطالعه میشود این شاخصها به حساب نمیآید و فقط شامل مطالعه کتاب آن هم از نوع غیردرسی آن میشود. بنابراین هر طور که حساب کنیم میزان مطالعه هر ایرانی در روز بسیار پایین و نگران کننده است.
نسل جدید و قدیم بیتفاوت با مطالعه
چرا نسل جدید و نسل قدیم دیگر کتاب مطالعه نمیکنند، در این باره با چند جوان گفتوگویی انجام دادهایم که جالب و خواندنی است.
دختر 17 سالهای که خود را «ندا» معرفی میکند در این باره میگوید: «وقتی تصمیم میگیرم که به مطالعه روی بیاورم و اوقات فراغت خود را با مطالعه کتاب پرکنم به میدان انقلاب میروم و به کتابخانههای مختلف سر میزنم و کتابها را نگاه میکنم تا موضوع جذابی مشاهده کنم که خواستههای من در آن کتاب مطرح شده باشد و آن را خریداری کنم اما به جرأت میتوانم بگویم که کتاب مناسبی پیدا نمیکنم چرا که به غیر از کتابهای درسی و کتابهای یادگیری زبان انگلیسی که روی اکثر پیشخوانهای کتابفروشیها گذاشته شده کتابهای غیردرسی مناسبی یافت نمیشود.
اکثر کتابها موضوعات تکراری و قدیمی دارند و یادمانها و داستانهایی از نویسندگان غربی است که من علاقهای به خواندن آنها ندارم و ترجیح میدهم کتابهایی با فرهنگ ایرانی و از نویسندگان ایرانی مطالعه کنم.»
«مهناز کرباسی» که خود در یک موسسه آموزشی مشغول به کار است در این باره میگوید: «از صبح تا شب مشغول ارائه و معرفی کتابهای آموزشی و کمکآموزشی به جوانان و دانشجویان هستم و دیگر فرصتی برای مطالعه کتاب ندارم، اصلا وقتی به خانه میروم از دیدن کتاب بیزار میشوم و ترجیح میدهم مدتی را به دیدن فیلم و سریال و یا وبگردی و سیر و سیاحت در فضای مجازی بگذرانم.»
اما صحبتهای جوان 21 سالهای که خود را «فرزاد» معرفی میکند قابل توجه و تعمق است!
وی میگوید: «من هر روز چند ساعت را به مطالعه اختصاص میدهم و به غیر از خواندن کتابهای درسی، از کتابهای صوتی، متون مجازی و متونی که در سایر شبکههای اجتماعی منتشر میشود استفاده میکنم.» فرزاد خواندن پیامهای مجازی را هم جزو مطالعه خود به حساب میآورد!
جالب اینجاست که همه متون مجازی و پیامهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر میشود جزو مطالعه سرانه اشخاص محسوب نمیشود حالا این موضوع زمانی جذاب میشود که برخی پیامها شامل جوک هم باشد!
بیتردید همانطور که مطالعه کتابهای سودمند میتواند انسانها را به تعالی و تکامل نزدیک کند نوشتههای بیمار و مسموم هم میتواند آفت و خطری وحشتناک در مسیر تکامل و هدایت انسانها باشد.
اثرات مخرب فضای مجازی
تحقیقات انجام شده توسط یک مرکز آموزشی نشان میدهد که امروزه رسانههای الکترونیک بیش از هر زمان دیگر کودکان و نوجوانان را نشانه گرفتهاند و کودکان آنقدر که وقتشان را برای دیدن تلویزیون و بازیهای رایانهای صرف میکنند از خواندن و نوشتن فاصله گرفتهاند و برای مطالعه وقت نمیگذارند.
فضای مجازی چنان تنوعی برای مخاطب عرضه میکند که او را غرق در فضای سرگرمکننده میسازد و نیازهای لحظهای او را برطرف میکند بنابراین مخاطب به نوعی اعتیاد پیدا میکند که این فضا را به هر چیز دیگری ترجیح میدهد و اگر این اعتیاد و وابستگی ادامه پیدا کند اثرات مخربی بر شخصیت و رفتار افراد میگذارد.
روانشناسان معتقدند کودک باید یاد بگیرد که بخواند و بنویسد و نقاشی کند، یعنی خودش فعالیت کند و از تنبلی و کسالت دوری کند، دیدن تلویزیون و بازیهای رایانهای دقیقا فعالیت و انرژی را از کودکان میگیرد، چرا که باعث میشود آنها روی مبل یا صندلی بنشینند و به یک جا خیره شوند که همین مسئله آنها را تنبل میکند و از فعالیتهای مفید و پرتحرک دور میکند.
«زهره کدخدایی» روانشناس و کارشناس مسائل اجتماعی در گفتوگو با گزارشگر کیهان به این مسئله اشاره میکند و میگوید: «در این زمانهای که همه نیروها، امکانات و دستها متحد شدهاند که با القای روانی و تاثیر گذاشتن بر اذهان کودکان و نوجوانان آنها را به سمت اهداف خود متمایل سازند باید واقعا کار جدی و فرهنگی هم از سوی خانوادهها و هم از سوی مسئولین انجام شود تا فرزندان به سمت هجمههای فرهنگی وارداتی نروند.»
وی اضافه میکند: «بر کسی پوشیده نیست که کار کمی مشکل شده است زیرا فضاهای مجازی آنچنان گسترش یافته و متنوع شدهاند که مقابله با این فضاها راهکار جدی میطلبد و نیاز به برنامهریزی جامع و دقیق دارد ولی باز هم دیر نیست و میتوان ضرر و خسارت را در هر زمان جبران کرد.
در درجه اول خانوادهها از همان زمان طفولیت و کودکی فرزندانشان باید تلاش کنند که آنها را با کتاب آشنا سازند و بهترین راه برای این مسئله خواندن کتاب و داستانهای مختلف و آموزنده برای آنان است تا آنها علاقهمند به مطالعه بشوند و زمانی که خواندن و نوشتن را فراگرفتند به جستوجوی مطالب و داستانهایی بروند که زمانی در کتابها وجود داشت و نمیتوانستند آنها را بخوانند. به همین دلیل با این روش به مطالعه علاقهمند میشوند و کمکم و به تدریج مطالعه تبدیل به یک عادت پسندیده برای آنان میشود.»
به گفته این روانشناس، گام بعدی، مسئولیت رسانههای گروهی مدارس، مراکز آموزشی و گروههای همسال است که میتوانند تاثیر زیادی بر کودکان و نوجوانان داشته باشند و آنها را به مطالعه و کتابخوانی علاقهمند کنند و از مضرات و خطرات فضاهای مجازی آگاه سازند و بالاخره مسئولیت خطیر مسئولان و دستاندرکاران فرهنگی در این زمینه بسیار مهم است چرا که آنان با برنامهریزیهای فرهنگی مناسب میتوانند جامعه را از آسیبهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی تاثیر گرفته از شبکههای ماهوارهای و اینترنتی دور کنند.»