اظهارنظر خام از جایگاه نمایندگی!
علی کارگر
آقاي مطهري در نامه خود خطاب به فرمانده سپاه در نقد نامه ايشان به ترامپ چند نکته را مورداشاره قرار داده است.
1. نکته اولي که اشاره کرده است به اصل مذاکره بر ميگردد که در دين اسلام با سرسختترين دشمنان هم مذاکره و گفتوگو انجام شده است ولي فرمانده سپاه مذاکره با آمريکا را براي هميشه نفی کرده است. خطاب به آقاي مطهري باید گفت اسلام مذاکره را نفي نکرده است اما مذاکرهاي که هيچ نفعي ندارد را هيچ عقلي نميپذيرد و هر چيزي که عقل آن را رد کند شرع مقدس (که در اينجا اسلام مد نظر است) نيز آن را رد ميکند. ايران در حال حاضر با کشوري مثل بريتانيا نيز روابط ديپلماتيک و به نوعي مذاکرات سياسي دارد و هرگز خود را ضد مذاکره نشان نميدهد. اگر در نامه فرمانده سپاه اشاره شده است که آرزوي مذاکره را به گور خواهيد برد يک مفهوم بيشتر ندارد و آن اينکه آمريکا با فشار ميخواهد ايران را پاي ميز مذاکره بکشاند و پاسخ آن است که اگر تا آخر عمردولت فعلي و دولتهاي بعدي اين رويه ادامه پيدا کند، قطعا ايران تسليم فشار نخواهد شد. سؤال اينجاست که چگونه شما اينچنين برداشت کردهايد؟
2. اشاره کرده ايد که فرمانده سپاه بايد در تصميمات کلان نظام تابع تصميم مقامات عالي نظام باشد و رئيس جمهور به عنوان نماينده ملت بايد چنين نظراتي را اعلام کند، که اين هم گزافهاي بيش نيست. در حالي که با گسترده شدن فشارهاي خارجي، سپاه که رسالت حفاظت از انقلاب اسلامي و دستاوردهاي آن را به عهده دارد و بزرگترين دستاورد انقلاب اسلامي را نظام جمهوري اسلامي ايران ميداند، اهميت وحدت را درک کرده و همين چند روز پيش بود که فرمانده سپاه قدس در يک نامه کوتاه به همگان نشان داد که بين سپاه و مسئولين عالي نظام هيچگونه اختلافي وجود ندارد. جناب آقاي مطهري! مردم مسئولين نظام را در يک جبهه ميدانند و بيان موضع توسط هر کدام از آنها را بر اساس سياست نظام برميشمارند. يک بار رهبري انقلاب موضع ميگيرد، در موضوعي رئيسجمهور و گاهي سخنگوي وزير امور خارجه و زماني هم فرماندهان نظامي اعلام موضع ميکنند. دقيقا برعکس نگاه شما، سياست نظام اين بوده است که فرماندهان نظامي در مقابل آمريکا موضع بگيرند تا سطح تقابل لفظي بين مقامات دو کشور از سطح رئيس جمهور پايينتر باشد. در شرايطي که دشمن يک نبرد چندوجهي و پيچيده را بر عليه جمهوري اسلامي ايران به راه انداخته است، سخناني که القاءکننده اختلاف و دودستگي بين مسئولين نظام باشد (در حاليکه وجود ندارد) از زبان فردي که داراي مسئوليت عالي در نظام است و بايد حساسيت شرايط فعلي نظام را درک کند جاي تعجب بسيار دارد.
3. آقاي مطهري سپاه را از دخالت در سياست منع کردهايد و سخن خود را مستند به بيانات حضرت امام(ره) نمودهايد. براي اطلاع جنابعالي عرض ميکنم که بر عکس نظر شما سپاه بايد کاملا سياسي باشد و شرايط سياسي کشور را درک و براي دفاع از انقلاب اسلامي تدبير کند، آن چيزي که سپاه و ساير نظاميان در آن منع شدهاند دخالت در جريانات و دستهبنديهاي سياسي داخلي نظام است. دشمن به صراحت ميگويد من با اصل انقلاب و ملت ايران مخاصمه دارم و موضعگيري سپاه در چنين شرايطي از نظر شما دخالت در سياست است! هر انسان معمولي نيز ميداند که اين موضعگيري فرمانده سپاه به هيچ وجه ارتباطي با هيچ يک از جريانات سياسي داخلي ندارد!
4. سخن آخر اينکه اين چنين مواضعي را ميتوان از دو دسته مسئول در جامعه انتظار داشت، دسته اول مسئوليني هستند که سهلانديش بوده و شرايط حساس کشور را درک نميکنند و دسته دوم مسئوليني که خداي نکرده دل در گرو دشمن دارند و خائن هستند. به نظر ميرسد با توجه به برخي مواضع انقلابي جنابعالي شما جايي در دسته دوم نداشته و نداريد که از اين بابت خداوند منان را شکر ميگوييم وليکن سهلانديشي در چنين سطحي و در هيئت رئيسه مجلس دور از انتظار است. حال سؤال اينجاست که مجلسي که هيئترئيسه آن چنين مواضعي اتخاذ ميکند و ديگر نمايندگان سکوت ميکنند چگونه ميتواند در رأس امور
باشد؟