kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۸۲۷۴
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۸
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

سیاسی‌کاران با لبخند به مدافعان ملت از پشت خنجر می‌زنند

روزنامه اعتماد در شماره دیروز خود در گزارشی که به سخنرانی سردار قاسم سلیمانی اختصاص یافته بی‌اخلاقی را به اوج رسانده است. در این گزارش می‌توان به وضوح فاصله میان شعار تا عمل را در طیف موسوم به اصلاح‌طلب دید، شعارهایی که با ظاهری زیبا برای تحمیق مردم به کار برده می‌شوند.



سرویس سیاسی-

اعتماد در ابتدای گزارش خود آورده است: «قاسم سليماني در خلال اين سخنراني نشان داد كه در روزهاي تهديد و تقابل مقام اجرايي و نظامي؛ فرقي نمي‌كند و آنچه مهم است ائتلاف و اتحاد و همصدايي است كه اين روزها ميان رئيس‌جمهوري با نظاميان رقم خورده است».
چنان‌که خواندید در همین یادداشت نیز به موضوع «اتحاد» اشاره شده و البته پیش از این و در سال‌های اخیر روزنامه‌های زنجیره‌ای پرچم «وحدت» را برافراشته بودند. با این وجود انتظار این است که وقتی چنین شعاری سر می‌دهند حرکت در این مسیر نیز مورد توجه ایشان قرار گیرد، البته این برای وقتی است که این دعوی آنها از سرصدق باشد.
شروع گزارش البته چنین به نظر می‌رسد اما در ادامه روزنامه اعتماد در نهایت بی‌اخلاقی رسانه‌ای موضوع ریاست جمهوری سردار سلیمانی را پیش می‌کشد! این موضوع از دو منظر قابل توجه و تامل است. نخست اینکه در شرایطی که برای دومین بار در این اواخر شاهد حمایت صریح و البته بی‌سابقه سردار سلیمانی از رئیس‌جمهور بوده‌ایم چرا روزنامه اعتماد موضوعی ساخته و پرداخته خود را پیش کشیده است؟! چه چیزی آنها را نگران کرده؟ جماعتی که معتقد است پایگاه مردمی گسترده‌ای دارد، در این فقره چرا چنان هراسان شده که در کشاکش مشکلات اقتصادی جامعه و نیز جنگ اقتصادی دولت آمریکا با ایران، موضوع ریاست جمهوری آینده را مطرح می‌کنند؟! در حالی‌که تنها یک سال از ریاست جمهوری روحانی در دور دوم سپری شده و هنوز سه سال دیگر زمان باقی است.
در حالی که دو واکنش اخیر سردار سلیمانی به اظهارات رئیس‌جمهور کشورمان و یاوه گویی‌های ترامپ، صحنه واقعی‌تری را از ایران اسلامی به نمایش گذاشته است، مدعیان اصلاحات با سیاسی بازی و سیاسی‌کاری و بدون توجه به منافع ملی، به مدافعان ملت از پشت خنجر می‌زنند.
وقت‌کشی با محرمانه نگه داشتن بسته اروپا
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: «طی سه هفته اخیر همواره اظهارات متفاوتی از سوی مقامات کشورمان در رابطه با بسته پیشنهادی اروپا مطرح شد به گونه‌ای که ابهاماتی نسبت به سرنوشت این بسته در میان افکار عمومی ایجاد شده است مبنی بر اینکه عدم رونمایی از این بسته به مفهوم مخالفت ایران با این بسته است و یا اینکه دولت با وقت‌کشی به دنبال بررسی بیشتر این بسته است... نکته قابل توجه این است که هنوز از بسته پیشنهادی حتی در مجلس شورای اسلامی هم رونمایی نشده است و هیچ‌کس از محتوای بسته پیشنهادی چیزی نمی‌داند... حداقل کار ممکن دولت به ویژه وزارت خارجه می‌توانست رونمایی از این بسته در مجلس شورای اسلامی باشد که این مسئله خود می‌تواند به مفهوم فرصت سوزی و وقت‌کشی دولت نسبت به تصمیم‌گیری درباره این بسته مهم اروپایی تلقی شود».
این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت: «دولت تصورش بر این است که بدون فضاسازی رسانه‌ای، بهتر می‌تواند بسته پیشنهادی را به نتیجه برساند. در حالی که اسناد مهمی نظیر بسته پیشنهادی که تعیین‌کننده سرنوشت برجام است باید منتشر و به بحث کارشناسی در رسانه‌ها گذاشته شود. به نظر می‌رسد که وزارت خارجه با این ملاحظه که عده‌ای به جای در نظر گرفتن منافع ملی به دنبال منافع جناحی خود هستند این بسته را در دسترس افکار عمومی و رسانه‌ها قرار نداد. اما محاسن انتشار این بسته از سوی دولت و در نهایت بحث و تحلیل کارشناسان بیشتر از زیان‌هایش است».
متاسفانه محرمانه‌سازی توافقات و قراردادها و مذاکرات مهم بین‌المللی از سوی دولت آقای روحانی، به یک روال طبیعی تبدیل شده است! برجام، FATF‌، سند 2030، قراردادهای نفتی(IPC)، قراردادهای خرید هواپیما و خودروسازی و... تنها بخشی از محرمانه‌های دولت روحانی است.
گفتنی است محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه- مهر 92- گفته بود: «یکی از شرایط توفیق مذاکرات بین‌المللی حفظ ماهیت محرمانه آن‌هاست و معمولا هر مقدار مذاکره‌کنندگان کم‌تر خبر به بیرون درز بدهند، بیش‌تر نشان جدی بودن مذاکرات و امکان رسیدن به توافق است».
اظهارات آقای ظریف درخصوص محرمانه بودن مذاکرات در حالی بود که هر از گاهی خبرهایی در رسانه‌های بیگانه و مرتبط با دشمن منتشر می‌شد که نشان از آگاهی آنان از جزئیات مذاکرات هسته‌ای و داده‌ها و ستانده‌ها بود. گویا فقط مردم و کارشناسان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نامحرم بودند. متاسفانه این رویکرد خسارت بار در مذاکره با اعضای اروپایی 1+5 نیز تکرار شده است.
ماله‌کشی بر خطرات کنوانسیون‌های پخت‌وپز شده
روزنامه ایران دیروز گفت‌وگویی را با دستیار وزیر امور خارجه درباره گروه ویژه اقدام مالی (FATF) و روند همکاری‌های ایران با این نهاد بین‌المللی منتشر و تهدیدات آسیب‌های آن علیه کشور را با خیال راحت لاپوشانی کرد.
دستیار وزیر امور خارجه درباره مواضع مخالفان چنین کنوانسیون‌هایی مبنی بر لزوم افشای اطلاعات تراکنش‌های مالی برای FATF و همچنین تفاوت در تشخیص مصادیق تروریسم از سوی ایران و FATF می‎گوید: «هیچ کشوری اطلاعات خود را بویژه اگر ذره‌ای حساسیت داشته باشد در اختیار دیگران قرار نمی‌دهد. اصولاً «FATF» ساختاری برای دریافت اطلاعات از کشورها ندارد. جایی نیست که مثلاً پایگاه دریافت داده‌ها باشد. تنها بحث همکاری بین کشورها مطرح است که براساس توافق دوجانبه انجام می‌شود. در این توافق‌ها اصل مهم و کلیدی این است که همکاری بین‌المللی تنها در چارچوب قوانین و مقررات ملی طرفین توافق قابل انجام است. در مورد تروریسم، همه کشورها تعاریفی دارند که کمابیش خیلی نزدیک به‌هم هستند. موضوع تروریسم همچنین یک موضوع آکادمیک است و عناصر تعریف تروریسم مشخص هستند. آنچه موجب اختلاف است مصادیق تروریسم است. هر کشوری برای خودش مصادیقی دارد و آن را اعلام می‌کند و برای نظام حقوقی خودش معتبر است و مطابق قانون ملزم به رعایت می‌باشد. هیچ کشوری حق تحمیل مصادیق خود به کشور دیگری ندارد.»
گفتنی است، مطابق ادعای FATF ایران تامین‌کننده مالی تروریست‌ها است و موظف است که تعریف خود از تروریسم را با تعریف FATF منطبق کند. حامیان دولت درباره تفاوت در تشخیص مصادیق تروریسم از سوی ایران و FATF مدعی بودند که ایران حق تحفظ دارد اما FATF در بیانیه اخیر خود، حق تحفظ ایران را مردود اعلام کرد. کشورهایی مثل الجزایر و مصر نیز به این کنوانسیون پیوسته‌اند و حق شرط‌هایی را تصویب کرده‌اند، اما بعدها به مشکل خوردند و به دادگاه‌های بین‌المللی که مراجعه کردند محکوم شدند.
درس فوتبالی وارونه بزک‌کنندگان برجام از بازی‌های جام جهانی!
روزنامه زنجیره‌ای شرق که مدیرمسئول آن طی سخنانی پیش از این مسئولیت این جریده را بزک کردن برجام اعلام کرده بود در شماره دیروز خود به درس‌های سیاسی جام جهانی و بخصوص بازی‌های ایران با اسپانیا و پرتغال پرداخت.
در بخشی از این یادداشت آمده است:«مهم‌ترين درس فوتبالي براي سياست مي‌تواند اين باشد كه قبل از رسيدن به زمين و دروازه حريف، بايد موقعيت خود را تثبيت كنيم. نقاط ضعفي كه امروز دشمنان ما مي‌توانند از آن مسير به ما ضربه بزنند و حتي در نيمه اول ما را گل‌باران كنند شناسايي كرده و قبل از هر كار، آنها را برطرف كنيم وگرنه ما يك تيم از پيش ‌باخته‌ايم...».
روزنامه زنجیره‌ای شرق در این یادداشت ایران را از قدرت آمریکا ترسانده و این قدرت را در مثال فوتبالی با اسپانیا و پرتغال مقایسه کرده و نوشته است: «جناب آقای روحانی، رئیس‌ محترم جمهور لطفا قبل از تهدید آمریکا و فردی مانند ترامپ که واقعا غیرقابل پیش‌بینی است، به فکر ترکیب درست و تاکتیک خودتان باشید و لطفا این غضنفرهاي عرصه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود را کنترل کنید؛ اگر قصد آن را دارید که برای جامعه خود کاری انجام دهید».
درباره این یادداشت نکاتی است که بایستی بدان توجه کرد، نخست آن که تثبیت موقعیت در داخل و مخاطب این باید که در روزنامه زنجیره‌ای شرق آمده کیست؟! جز دولت محترم؟! دولتی که پنج سال از عمر خود را صرف رسیدن به برجامی کرده است که با خروج آمریکا از آن علنا ناکارآمدی و معیوب بودن برجام به همگان اثبات شده است.
روزنامه شرق پیش از این وظیفه بزک کردن برجامی را به عهده داشت که امروز تقصیر عمده عدم تثبیت موقعیت در داخل به عهده آن است، اتکای به برجام و وابسته کردن اقتصاد به آن وضعیت امروزی نرخ ارز و سکه را سبب شده است.
نکته دوم این که کسی قدرت نظامی آمریکا را منکر نیست سوال این جا است که به واسطه این قدرت دست‌ها را بالا بردن زیبنده نیست، هر چند نویسنده می‌گوید در زمین خودمان دفاع کرده و در موقعیت مناسب ضربه بزنیم ولی سخن آن مسئول محترم از یادها نرفته است که آمریکا می‌تواند با فشردن یک دکمه کل توان نظامی ما را ناکارآمد کرده و از کار بیندازد و طبیعی است که با چنین اعتقادی در زمین خود نیز نمی‌توان دفاع کرد چه برسد به این که زمان لازم را رصد کرده و به دشمن ضربه زد.
تناقض‌گویی روزنامه زنجیره‌ای در نقد یک مستند
به دنبال پخش مستند «قائم مقام» از شبکه سه که به فراز و نشیب‌های زندگی آیت‌الله منتظری می‌پردازد روزنامه زنجیره‌ای شرق در شماره دیروز خود به شدت نسبت به این اقدام صدا و سیما حمله کرده و آن را مورد انتقاد قرار داد.
در بخشی از این گزارش به نقل از عمادالدین باقی از طرفداران آقای منتظری آمده است: «در مجموع، اين مستند در افکار عمومي به زيان آيت‌الله منتظري تمام نخواهد شد؛ زيرا برخي مطالب که از ديدگاه تهيه‌کنندگان محترم نقطه ضعف آيت‌الله منتظري بوده، از ديدگاه بسياري از مردم نقطه مثبت تلقي خواهد شد و اين مسئله ريشه در شکافي دارد که ميان ديدگاه موافقان و مخالفان وجود دارد.»
شرق در ادامه بخشی از نامه احمد منتظری را بازنشر کرده است که «حق هر شهروندي براي پاسخ به اتهامات محفوظ است.» سوال این جا است که اگر به گفته عمادالدین باقی «مستند قائم مقام» به نفع آیت‌الله منتظری است و مردم مطالب منتشر شده در این مستند را نکات مثبت تلقی می‌کنند پس چرا به فکر پاسخ به اتهامات هستند، طبیعتا یک موضوع اگر اتهام است نمی‌تواند مثبت تلقی شده و از آن تعریف و تمجید گردد.
مقابله با فساد از حرف تا عمل!
روزنامه سازندگی در گزارشی به اقدامات روحانی در مقابله با فساد پرداخته. در این گزارش «منشور حقوق شهروندی و راه‌اندازی سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات» و «تدوین لوایح چهارگانه شفافیت مالی و مبارزه با پولشویی» و «مبارزه با رانت‌خواران ارزی» به عنوان مصادیق مقابله با فساد در دولت روحانی معرفی شده است.
این در حالی است که «منشور حقوق شهروندی و راه‌اندازی سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات» هنوز اجرایی نشده است و چیزی جز یک مشت شعار نیست و «تدوین لوایح چهارگانه شفافیت مالی و مبارزه با پولشویی» شفاف سازی برای دشمن است و نه مردم و «مبارزه با رانت‌خواران ارزی» نیز هیچگاه جامه عمل به خود نپوشیده است.
مقابل آمریکا حتی مبنایی برای «تسلیم شدن» هم وجود ندارد‌!
محمد علی وکیلی عضو اصلاح‌طلب فراکسیون امید مجلس در سرمقاله روزنامه ابتکار بر خلاف موضع برخی مدعیان اصلاح‌طلبی درباره لفاظی‌های ترامپ علیه ایران و پاسخ مقامات کشورمان نوشت: «حاجت به گفتن نیست که مشکل ما با آمریکا بنیادین است. ما هیچ‌گاه خاطره خوبی از این کشور نداریم. حافظه جمعی و تاریخی ما پر است از خیانت‌های این کشور به ایران... برجام ماحصلِ استفاده از سقفِ دیپلماسی بود. کشوری که آن را پاره می‌کند، نشان می‌دهد که به هیچ عنوان اهل مذاکره نیست. البته درست است که مطابق یک قول، ترامپ اهلِ مذاکره است؛ اما مذاکره او، معامله‌ آمریکایی است. برجام اما نتیجه مذاکره ایرانی است. ... اما آمریکا صلح نمی‌خواهد، تسلیم می‌خواهد. مذاکره ترامپ، معامله یک طرفه‌ آمریکایی است.»
وی همچنین در ادامه نوشت: «اکنون ایستادن مقابل زیاده‌خواهی ترامپ، نه از سرِ جنگ‌طلبی است بلکه ضرورتِ حفظِ منافعِ ملی است. او با منافقینِ روسیاه می‌نشیند و برای آینده‌ ایران خط‌ و نشان می‌کشد. او به راحتی نشسته است و بی‌توجه به تمام قواعد بین‌المللی از برجام خارج می‌شود. او با تکبرِ احمقانه، به ما هشدار می‌دهد یا با من بنشینید و معامله کنید یا نمی‌گذارم نفت صادر کنید! .. ما مناسبات و هنجارهای جهان را رعایت کردیم و برای احیاناً تغییر و ترمیم آنها فقط گفت‌و‌گو و مذاکره کردیم. اکنون شخصی پیدا شده است که این قواعد را برنمی‌تابد؛ چه باید کرد؟ باید تسلیم او شد؟ اصلاً مبنایی توافقی وجود دارد تا برآن مبنا حتی تسلیم شویم! اگر ما همه شرط‌های ترامپ را بپذیریم. اگر ما هر چه داریم را نصف کنیم و نصفش را به ترامپ بدهیم تا با ما کاری نداشته باشد، آیا می‌توان تضمین کرد سال بعد او نصف دیگر را هم نخواهد؟ آیا اگر توافق کردیم که حتی کل منابع نفتی خود را به او بدهیم، می‌توان تضمین کرد سال بعد بقیه منابع ما را هم نخواهد؟ آیا اگر همه کشور را به او بدهیم، چطور اعتماد کنیم که چندی بعد، جانمان را هم نخواهد؟!»