تلاش برای «بهتر از این شدن » فوتبال(نکته ورزشی)
فصل جدید فوتبال ایران با انجام هفته اول هجدهمین دوره لیگ برتر آغاز شد. این فصل در حالی شروع شده است که حدود یک ماه پیش تیمملی فوتبال ایران در رقابتهایی که در بالاترین سطح فوتبال جهان برگزار میشود یعنی جامجهانی که بیست و یکمین دوره آن به میزبانی کشور روسیه برگزار میشد شرکت داشت.
سرویس ورزشی-
تیم ملی فوتبال ایران حالا پنجمین دوره حضور خود را در جام جهانی تجربه کرده و تیم ملی تازه گرد سفر جامجهانی ازتن شسته که سوت آغاز فصل جدید فوتبال طنین افکن شده است. انتظار میرود سازوکار فوتبال ما از هر حیث با جهانی شدن آن همخوانی داشته باشد. البته این همخوانی و تناسب امروز و در شرایط فعلی وجود ندارد و این حرف تازهای نیست. یکی از هزاران حرف همیشگی و تکراری این صفحه بوده است.
حرفی که اخیرا و به ویژه از زمان مسجل شدن صعود تیمملی به جام جهانی تا حالا مرتب و در فرصتهای مختلف بر آن تاکید کردهایم. نوشتهایم که هر چند صعود به جام جهانی شیرین و روحیه بخش است برای فوتبال و بلکه ورزش ایران یک موفقیت و افتخار به حساب میآید اما این موضوع نباید ما را ازواقعیات فوتبال غافل کند. نباید موجب خود فریبی شود و وظایفی را که در قبال این رشته پرطرفدار و جذاب داریم فراموش کنیم و به اشتباه نزد خود تصور نمائیم صعود به جامجهانی و بعد ارائه بازیهای آبرومندانه و تحسین برانگیز حاصل طبیعی و خروجی قابل انتظاری است که از برنامهها واجرا و خلاصه نگرش و روش مدیریتی است که درباره فوتبال خود اعمال کرده و میکنیم داشتیم.
این حرفی است که کشورهای صاحب فوتبال و یا در حال توسعه در فوتبال باید بزنند. کشورهایی که در یک فرآیند عقلایی و کارشناسانه برای فوتبال خود هدفگذاری میکنند و بعد بر همان منوال و درجهت تحقق اهداف تعیین شده برنامهریزی و مدیریت میکنند. کشورهایی مثل فرانسه که قهرمان جهان شد. بلژیک که خوش درخشید و ژاپن که نشان داد کماکان در مسیر روبه جلو و بهتر شدن حرکت میکند. این حرف را ما نمیتوانیم درباره فوتبال خود بزنیم. فوتبالی که هدف مشخص و تعریف شده ندارد، برنامهگریز است و دم غنیمتی و باری به هرجهت زندگی میکند و سخت گرفتار چنبره روزمرگی است!
درست است فوتبال ما با پنج بار صعود پیاپی که دوبار آخرش متوالی بوده، جهانی شده ودر آنجا هم خوش درخشیده، اما سازو کار و ساختارحاکم و سیستم و مدیریت جاری و اعمال شده در این فوتبال به هیچ وجه در حد و اندازه جهانی و فوتبال حرفهای نیست و فرسنگها با آن فاصله دارد و این همان واقعیتی است که میگوییم به بهانه صعود به جام جهانی نباید فراموش شود و مورد غفلت دستاندرکاران فوتبال ما قرار بگیرد.
پر کردن و کاستن این فاصله مهمترین وظیفهای است که بر عهده مسئولان فوتبال ما قرار دارد. حتی مهمتر از صعود گلخانهای تیم ملی به جام جهانی. وظیفهای که سنگین و انجام آن غیرممکن نیست و در صورت تغییر روش و رویه و بالاخره به کارگیری همکاران توانا و پرانگیزه و کنار گذاشتن افراد آویزان و بیانگیزه و...حتما شدنی است.
فوتبال ایران ازجنبههای مادی و انسانی بالقوه توان «بهتر از این شدن» را دارد. این فوتبال برای رشد و پیشرفت معطل هدفگذاری و برنامهریزی کارشناسانه و مدیریت مدبرانه و دلسوزانه است. چنانکه وقتی بر کار وبار تیم ملی مدیریت و برنامهریزی و جدیت حاکم شد این تیم هم به جام جهانی صعود کرد. هم در آنجا از نظر فنی درخشید و...هم مهمتر از همه از حیث روحی و اخلاقی واعتماد به نفس وجنگندگی و غیرت و مسئولیت شناسی ودر یک کلمه از نظر «فرهنگی» چنان ظاهر شد که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر هیئت دولت به ویژه از تیم اقتصادی کابینه خواست که برای حل مشکلات مثل تیم ملی فوتبال عمل کند.
به دیگر سخن امروز از این تیم به عنوان یک «الگو» برای سایر عرصهها یاد میشود. و البته وزارت وتشکیلات ورزش ما در این الگو برداری و تاسی جستن از تیم ملی باید از دیگران سبقت بگیرد و به اشتباه وضع و حال خود را با شرایط تیم ملی یکسان نپندارد!
این است که عرض میکنیم فوتبال ایران ظرفیت و توان بهتر شدن و احیا جایگاه گذشته خود را به شرط بهرهمندی از مدیریت و برنامهریزی مناسب برخوردار است. امیدواریم مسئولان ورزش و متولیان فوتبال قدر این تواناییها وداشتههای مادی و انسانی این رشته ورزشی را بدانند وبا اصلاح روشها سازوکار مناسب و متناسب با شان فوتبال ایران و دوستداران پرشمارش ایجاد کنند واز شلختگی و کار باری به هرجهت و کلاس پائین(cheap) (که آخرین مورد آن در جریان مراسم انتخاب برترینهای لیگ رخ داد)که متاسفانه در فوتبال ما به یک روال و امر طبیعی تبدیل شده است وتقریبا در همه بخشها و فعالیتهای فوتبال ایران(به استثنای تیم ملی) ساری و جاری است(نحوه برگزاری فینال جام حذفی را در دو سه ماه پیش به یاد آورید و آن بینظمی و هرکی به هرکی و مصدومیت هموطنمان از ناحیه چشم و...) اجتناب کند.
کار را در همه بخشها و کمیتهها به دست کاردان و افراد با شخصیت و صاحب شناخت بسپارد، دست دلالیسم افسار گسیخته و باج خواه و مخرب را از دخالت در امور فوتبال کوتاه کند. در همه برنامهها و فعالیتها حفظ حرمت و جایگاه تماشاگررا در نظر داشته باشد و باور داشته باشد که تماشاگر صاحب اصلی ورزش و فوتبال است و همه این کارها در جهت رضایت او باید صورت پذیرد.
البته این تغییر روشها بدون هزینه و به آسانی انجام پذیر نیست اما در هرحال برای سروسامان یافتن فوتبال ودر مسیر حرفهای شدن قرار گرفتن و حرکت کردن این هزینهها باید پرداخته شود و...
تیم ملی فوتبال ایران حالا پنجمین دوره حضور خود را در جام جهانی تجربه کرده و تیم ملی تازه گرد سفر جامجهانی ازتن شسته که سوت آغاز فصل جدید فوتبال طنین افکن شده است. انتظار میرود سازوکار فوتبال ما از هر حیث با جهانی شدن آن همخوانی داشته باشد. البته این همخوانی و تناسب امروز و در شرایط فعلی وجود ندارد و این حرف تازهای نیست. یکی از هزاران حرف همیشگی و تکراری این صفحه بوده است.
حرفی که اخیرا و به ویژه از زمان مسجل شدن صعود تیمملی به جام جهانی تا حالا مرتب و در فرصتهای مختلف بر آن تاکید کردهایم. نوشتهایم که هر چند صعود به جام جهانی شیرین و روحیه بخش است برای فوتبال و بلکه ورزش ایران یک موفقیت و افتخار به حساب میآید اما این موضوع نباید ما را ازواقعیات فوتبال غافل کند. نباید موجب خود فریبی شود و وظایفی را که در قبال این رشته پرطرفدار و جذاب داریم فراموش کنیم و به اشتباه نزد خود تصور نمائیم صعود به جامجهانی و بعد ارائه بازیهای آبرومندانه و تحسین برانگیز حاصل طبیعی و خروجی قابل انتظاری است که از برنامهها واجرا و خلاصه نگرش و روش مدیریتی است که درباره فوتبال خود اعمال کرده و میکنیم داشتیم.
این حرفی است که کشورهای صاحب فوتبال و یا در حال توسعه در فوتبال باید بزنند. کشورهایی که در یک فرآیند عقلایی و کارشناسانه برای فوتبال خود هدفگذاری میکنند و بعد بر همان منوال و درجهت تحقق اهداف تعیین شده برنامهریزی و مدیریت میکنند. کشورهایی مثل فرانسه که قهرمان جهان شد. بلژیک که خوش درخشید و ژاپن که نشان داد کماکان در مسیر روبه جلو و بهتر شدن حرکت میکند. این حرف را ما نمیتوانیم درباره فوتبال خود بزنیم. فوتبالی که هدف مشخص و تعریف شده ندارد، برنامهگریز است و دم غنیمتی و باری به هرجهت زندگی میکند و سخت گرفتار چنبره روزمرگی است!
درست است فوتبال ما با پنج بار صعود پیاپی که دوبار آخرش متوالی بوده، جهانی شده ودر آنجا هم خوش درخشیده، اما سازو کار و ساختارحاکم و سیستم و مدیریت جاری و اعمال شده در این فوتبال به هیچ وجه در حد و اندازه جهانی و فوتبال حرفهای نیست و فرسنگها با آن فاصله دارد و این همان واقعیتی است که میگوییم به بهانه صعود به جام جهانی نباید فراموش شود و مورد غفلت دستاندرکاران فوتبال ما قرار بگیرد.
پر کردن و کاستن این فاصله مهمترین وظیفهای است که بر عهده مسئولان فوتبال ما قرار دارد. حتی مهمتر از صعود گلخانهای تیم ملی به جام جهانی. وظیفهای که سنگین و انجام آن غیرممکن نیست و در صورت تغییر روش و رویه و بالاخره به کارگیری همکاران توانا و پرانگیزه و کنار گذاشتن افراد آویزان و بیانگیزه و...حتما شدنی است.
فوتبال ایران ازجنبههای مادی و انسانی بالقوه توان «بهتر از این شدن» را دارد. این فوتبال برای رشد و پیشرفت معطل هدفگذاری و برنامهریزی کارشناسانه و مدیریت مدبرانه و دلسوزانه است. چنانکه وقتی بر کار وبار تیم ملی مدیریت و برنامهریزی و جدیت حاکم شد این تیم هم به جام جهانی صعود کرد. هم در آنجا از نظر فنی درخشید و...هم مهمتر از همه از حیث روحی و اخلاقی واعتماد به نفس وجنگندگی و غیرت و مسئولیت شناسی ودر یک کلمه از نظر «فرهنگی» چنان ظاهر شد که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر هیئت دولت به ویژه از تیم اقتصادی کابینه خواست که برای حل مشکلات مثل تیم ملی فوتبال عمل کند.
به دیگر سخن امروز از این تیم به عنوان یک «الگو» برای سایر عرصهها یاد میشود. و البته وزارت وتشکیلات ورزش ما در این الگو برداری و تاسی جستن از تیم ملی باید از دیگران سبقت بگیرد و به اشتباه وضع و حال خود را با شرایط تیم ملی یکسان نپندارد!
این است که عرض میکنیم فوتبال ایران ظرفیت و توان بهتر شدن و احیا جایگاه گذشته خود را به شرط بهرهمندی از مدیریت و برنامهریزی مناسب برخوردار است. امیدواریم مسئولان ورزش و متولیان فوتبال قدر این تواناییها وداشتههای مادی و انسانی این رشته ورزشی را بدانند وبا اصلاح روشها سازوکار مناسب و متناسب با شان فوتبال ایران و دوستداران پرشمارش ایجاد کنند واز شلختگی و کار باری به هرجهت و کلاس پائین(cheap) (که آخرین مورد آن در جریان مراسم انتخاب برترینهای لیگ رخ داد)که متاسفانه در فوتبال ما به یک روال و امر طبیعی تبدیل شده است وتقریبا در همه بخشها و فعالیتهای فوتبال ایران(به استثنای تیم ملی) ساری و جاری است(نحوه برگزاری فینال جام حذفی را در دو سه ماه پیش به یاد آورید و آن بینظمی و هرکی به هرکی و مصدومیت هموطنمان از ناحیه چشم و...) اجتناب کند.
کار را در همه بخشها و کمیتهها به دست کاردان و افراد با شخصیت و صاحب شناخت بسپارد، دست دلالیسم افسار گسیخته و باج خواه و مخرب را از دخالت در امور فوتبال کوتاه کند. در همه برنامهها و فعالیتها حفظ حرمت و جایگاه تماشاگررا در نظر داشته باشد و باور داشته باشد که تماشاگر صاحب اصلی ورزش و فوتبال است و همه این کارها در جهت رضایت او باید صورت پذیرد.
البته این تغییر روشها بدون هزینه و به آسانی انجام پذیر نیست اما در هرحال برای سروسامان یافتن فوتبال ودر مسیر حرفهای شدن قرار گرفتن و حرکت کردن این هزینهها باید پرداخته شود و...