توجیه ماکیاولیستی بدیها(حکایت خوبان)
امام صادق(ع) شنید که مردی شهرت به تقوی پیدا کرده است. روزی آن مرد را مشاهده کرد که جمع زیادی از عوام اطراف او را گرفته بودند.
پس آن مرد از مردم کناره گرفت و تنها به راهی حرکت کرد؛ امام(ع) ناظر کارهای او بود. پس از زمانی کوتاه امام دیدند او جلو یک دکان نانوایی ایستاد و دو نان مخفیانه برداشت و به راه افتاد. پس از چند قدمی از دکان میوهفروشی دو عدد انار برداشت و به راهش ادامه داد.
پس از پیمودن مسافتی نزد مرد مریضی رفت و نانها و انارها را به وی داد و به مقصد خود خواست برود، امام(ع) خود را به آن مرد رساند و فرمود: امروز از تو عمل شگفتانگیزی دیدم و آنچه را دیده بود برایش نقل کرد!
آن مرد گفت: گمان میکنم تو امام صادق(ع) هستی؟ فرمود: آری، گفت: با آنکه فرزند پیامبری، افسوس که چیزی نمیدانی؟
فرمود: چه جهلی از من دیدهای؟ گفت: مگر نمیدانی خداوند در قرآن فرموده هر کس کار نیکی انجام دهد ده حسنه دارد و هر که گناهی کند جز یک گناه برایش ننویسند (انعام- 160) از این جهت به حساب من دو نان و دو انار دزدیدهام، مجموعا چهار گناه محسوب میشود و آنها را در راه خدا دادهام میشود چهل حسنه.
چهار گناه را از چهل حسنه کم کنند سی و شش حسنه برایم باقی میماند، و تو از این حسابها نمیدانی!
امام فرمود: خدا مرگت دهد مگر این آیه از قرآن را نشنیدی که میفرماید خدا از پرهیزکاران قبول اعمال کند؟! (مائده- 27) تو چهار گناه کردی و مال مردم را دزدیدی و چهار گناه دیگر کردی که بدون اجازه به دیگران دادی، پس هشت گناه نمودی و هیچ حسنهای هم نداری.
بعد حضرت به اصحابش فرمود: اینگونه تفسیرها و توجیههاست که اینان هم خودشان و هم دیگران را گمراه میسازند. (1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
1- وسائلالشیعه، ج2، ص 57
پس آن مرد از مردم کناره گرفت و تنها به راهی حرکت کرد؛ امام(ع) ناظر کارهای او بود. پس از زمانی کوتاه امام دیدند او جلو یک دکان نانوایی ایستاد و دو نان مخفیانه برداشت و به راه افتاد. پس از چند قدمی از دکان میوهفروشی دو عدد انار برداشت و به راهش ادامه داد.
پس از پیمودن مسافتی نزد مرد مریضی رفت و نانها و انارها را به وی داد و به مقصد خود خواست برود، امام(ع) خود را به آن مرد رساند و فرمود: امروز از تو عمل شگفتانگیزی دیدم و آنچه را دیده بود برایش نقل کرد!
آن مرد گفت: گمان میکنم تو امام صادق(ع) هستی؟ فرمود: آری، گفت: با آنکه فرزند پیامبری، افسوس که چیزی نمیدانی؟
فرمود: چه جهلی از من دیدهای؟ گفت: مگر نمیدانی خداوند در قرآن فرموده هر کس کار نیکی انجام دهد ده حسنه دارد و هر که گناهی کند جز یک گناه برایش ننویسند (انعام- 160) از این جهت به حساب من دو نان و دو انار دزدیدهام، مجموعا چهار گناه محسوب میشود و آنها را در راه خدا دادهام میشود چهل حسنه.
چهار گناه را از چهل حسنه کم کنند سی و شش حسنه برایم باقی میماند، و تو از این حسابها نمیدانی!
امام فرمود: خدا مرگت دهد مگر این آیه از قرآن را نشنیدی که میفرماید خدا از پرهیزکاران قبول اعمال کند؟! (مائده- 27) تو چهار گناه کردی و مال مردم را دزدیدی و چهار گناه دیگر کردی که بدون اجازه به دیگران دادی، پس هشت گناه نمودی و هیچ حسنهای هم نداری.
بعد حضرت به اصحابش فرمود: اینگونه تفسیرها و توجیههاست که اینان هم خودشان و هم دیگران را گمراه میسازند. (1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
1- وسائلالشیعه، ج2، ص 57