رسم نفاق جدید؛ زبان درازی پس از بیعرضگی(خبر ویژه)
ادعای جلاییپور درباره بیاختیار بودن دولت، زیر سؤال بردن خود و همطیفان خویش است.
روزنامه جوان ضمن نقد مقاله جلاییپور(از اعضای حزب منحله مشارکت) نوشت: حقد و کینه وی از دستگیری فرزند نتوانسته از قلم دور بماند این در حالی است که باید پاسخگوی توبه از گذشته انقلابی خود و راه برادران شهیدش باشد و بگوید پسرش در انگلستان چه مراوداتی داشته که دستگیر شده است؟
وی مینویسد «مشکل کشور، دولت روحانی یا سیاستهای سیاستی در هیئت دولت نیست. مشکل سیاسی است و حل آن در دست هسته اصلی قدرت و در بیت است.» ادبیات مذکور هیچ تفاوتی با VOA و سخنان باستانی در لندن و سازگارا و کدیور ندارد. دوم اینکه جمعبندی اصلاحطلبان نسبت به عملکرد روحانی همین جمله جلاییپور است. جمعبندی آنان این است که «دولت روحانی منفعل و ضعیف است اما ما باید بگوییم اختیارات ندارد.» سوم اینکه مگر شما نمیدانستید هسته قدرت در جای دیگری است و «دولت موازی» وجود دارد؟ چرا به خودتان توهین و از شکلگیری دولت بیاختیار و فاقد اثرگذاری حمایت کردید؟ اگر آنچه را که میگویند مفروض میدارید، حمایت اصلاحطلبان از روحانی جز چپیدن در قدرت و خوردن و بردن چیزی نمیتواند باشد، چون به زعم آنان دولت فقط اختیار دارد حقوق بدهد و تمام.
ایشان چهار پایه حفظ حکومت را که به سبک کلاسیک در کتابها خوانده است برای حفظ قدرت ایران ذکر میکند که همه آنها منهای دولت است. جالب اینکه جناب بشیریه بعد از فتنه 1388 در مصاحبه با نشریه «لوگوس» همین چهار مورد را برشمردهاند. حال آنکه قدرت ایران از جهت اقتصادی در نفت و مالیات خلاصه شده است که در اختیار دولت است و اقتصاد ایران نیز در بعد خصوصیسازی به ردههای مدیریتی مختلف دولت هاشمی واگذار شد که آقای جلاییپور با یک جو انصاف میتواند در پتروشیمی و صادرات و واردات افراد مدنظر را شناسایی و نسبت آنان با جریان متبوع خود را بازخوانی کند و نهادهای حاکمیتی-غیردولتی حداکثر 5 درصد اقتصاد را در اختیار دارند. بعید است ایشان دنبال دیکتاتوری از طریق تسلط قوه مجریه بر قضائیه و نیروهای مسلح باشد و خواستار ادغام آنان باشد. اما شاید به عنوان یک استثنا قبول دارد.
وی به بنگاههای اقتصادی خارج از دولت میپردازد که منظور ستاد اجرایی و بنیاد مستضعفان است. این دو مجموعه ضمن پرداخت مالیات هیچ هزینهای از بودجه عمومی کشور مصرف نمیکنند اما خروجی آنان در توسعه مدارس، مساجد، درمان و دارو به اندازه چند وزارتخانه دولت مورد حمایت شماست. قرارگاه خاتم نیز طبق اعتراف صریح جهانگیری (در پاسخ زیباکلام)، «اگر دولت بخواهد به آن پروژه میدهد» که فعلا رایگان کار میکند و دولت متبوع شما پز افتتاح زحمات آنان را میدهد و همانند شما به موقعش فحش را نیز چاشنی آن میکند. همین افتتاح قرارگاه خاتم بود که دولت را از واردات بنزین در پساتحریم در ستاره خلیجفارس نجات داد و آب خرمشهر و آبادان را به سامان رساند که اگر اندکی تقوا، انصاف و آزادگی در وجودتان بود، تشکر میکردید که بیعرضگی دولت مورد حمایت شما چگونه جبران میشود؟
روزنامه جوان در پایان نوشت: قاعده این است که نخبگان درون نظام در سلامت و همراهی با آن قاعدهمند عمل کنند و جاسوسی آنان یک استثنا باشد اما گویی نزد دوستان جناب جلاییپور جاسوسی یک قاعده شده است.
قاعده این است که اصلاحطلبان همراه نظام باشند و امثال اکبر گنجی و دیگر پناهندگان به دشمن استثنا باشند اما جلاییپور و پسرش تلاش میکنند اصلاحطلبان همراه نظام را به عنوان استثنا معرفی کنند.
سوال اساسی این است که جایگاه ایشان در مدل «قاعده»، «استثنا»ی نظام کجاست؟ قاعده این است که انقلابیون سیاستهای کلی نظام را محترم میشمارند. قاعده اصلاحطلبان دراینباره چیست؟